برنامه نویسی

تجزیه و تحلیل کد یک خطی با تحلیلگر داده های هوش مصنوعی | PT. 2

سلام به همه، من آنتونیو هستم، مدیرعامل Litlyx.

این پست ادامه پستی است که قبلا منتشر کردم. PT. 1 را می توان در اینجا یافت.

من از دیروز شروع به ارسال پست در dev.to کردم و مشتاقم که سفر خود را با پروژه منبع باز خود به نام Litlyx به اشتراک بگذارم.

برای شفاف بودن، هدف این سری از پست ها افزایش آگاهی در مورد محصول ما است زیرا ما معتقدیم که می تواند به بسیاری از توسعه دهندگان و بنیانگذاران کمک کند.

می‌توانید مخزن منبع باز ما را در Github بیابید، و ما امیدواریم که کمی عشق را با ما به اشتراک بگذارید و بازخورد سازنده ارائه دهید.

لطفاً یک ستاره بگذارید تا به ما کمک کند! 🙏

و اینگونه بود که سفر ما برای ساخت SaaS Litlyx آغاز شد.

طی تماسی در ساعت 3 صبح با هم بنیانگذار و دوستم @emily گفتم: “برادر، ما باید KPIهای بیشتری را در سایت خود ردیابی کنیم وگرنه هرگز نمی دانیم کجا محصول را بهبود ببخشیم.”

“رفیق، حق با شماست، اما ما باید از چه چیزی استفاده کنیم؟ Google Analytics، MixPanel یا چیز دیگری؟” او جواب داد.

جالب ترین قسمت این است که او حتی ناراحت نشد که ساعت 3 صبح به او زنگ زدم. وقتی کاری باید انجام شود، به این صورت عمل می کند. او حتی شب کار می کند. من هم همینطور. هیچ زمانی وجود ندارد که بتواند ما را متوقف کند.

[!NOTE]زمانی که سه پروژه فعال دارید، از ابتدای سال هشت پروژه را امتحان کرده اید و اکنون در تلاش برای یافتن مناسب محصول-بازار برای SaaS هستید، پیدا کردن حالت ذهنی به نام تعادل کار و زندگی دشوار است.

ما سعی کردیم Google Analytics را پیاده سازی کنیم. پلتفرم ما با Vue و Nuxt ساخته شده است، زیرا مانند همه توسعه دهندگان، ما عاشق استفاده از آخرین فناوری ها برای توسعه پلتفرم های جدید هستیم.

با این حال، ما با مشکلی مواجه شدیم: هر کتابخانه ای که امتحان کردیم از دیگر برنامه نویسان بود، نه خود گوگل. بنابراین ما راه‌حل‌های دیگری را امتحان کردیم، اما همه چیز فقط مجموعه‌ای از کتابخانه‌هایی بود که توسط توسعه‌دهندگان مستقل بدون پشتیبانی یا مستندات کم/غیر موجود توسعه‌یافته بودند.

بنابراین به امیلی گفتم: “بسیار خوب، برادر، ما باید حتی همین شب برای ایجاد تجزیه و تحلیل سفارشی خود کار کنیم وگرنه هرگز از این آشفتگی خارج نخواهیم شد.”

او شروع به کار کرد در حالی که من ساعت 2 بامداد به خواب رفتم. او بی امان بود. صبح روز بعد، از خواب بیدار شدم و دیدم که او هنوز در همان کانال دیسکورد است و از شب قبل کار می کند.

زمانی که من به او ملحق شدم، او از قبل زمینه را برای ابزار تجزیه و تحلیل سفارشی ما فراهم کرده بود. ما چند روز آینده را صرف تنظیم دقیق آن کردیم و مطمئن شدیم که مطابق با نیازهای خاص ما است. این روند خسته کننده بود اما با ارزش بود.

در پایان، ما یک محصول عالی برای ردیابی تجزیه و تحلیل سفارشی خود داشتیم و خوشحال شدیم!

سپس زنگ هشدار، “خوب، برادر، من فکر می کنم ما یک محصول عالی در اینجا داریم. ما باید شروع به ایجاد آگاهی کنیم. این زندگی بسیاری از مردم را نجات می دهد.”

در آن زمان بود که فهمیدیم می‌خواهیم محصولی به‌قدری ساده و در عین حال مؤثر ایجاد کنیم که بتواند نحوه ردیابی تحلیل‌های امروزی را تغییر دهد.

در روزهای آینده در مورد محصول صحبت خواهیم کرد.

در ضمن، کمی عشق را در نظرات به اشتراک بگذارید، لطفا! من دوست دارم از شما بشنوم! در حالی که منتظر قسمت 3 هستید، یک 🫰 را در نظرات زیر بنویسید!

الف، بنیانگذار Litlyx

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا