Project Zomboid: A Decade Long Adventure
1. مقدمه
به تازگی، ساخت 42 از پروژه Zomboid منتشر شد و به عنوان بازیکنی که 10 سال پیش برای اولین بار با این پروژه مواجه شدم، تصمیم گرفتم یک مقاله مقدماتی در مورد آن بنویسم.
زامبوئید یک جعبه شنی ایزومتریک است که در دنیای آخرالزمان زامبی ها قرار دارد. و من از شما می خواهم که عجله نکنید – این اصلاً از آن نوع بازی زنده ماندن زامبی نیست که ممکن است به آن فکر کنید. در حالی که شما می توانید چیزی شبیه به سنگ زنی را تجربه کنید DayZ یا پروژه های مشابه، این تنها بخش کوچکی از آن است زامبوئید، که فقط در سرورهای خاصی یافت می شود که من به شدت بازی در آنها را توصیه نمی کنم.
زامبوئید درباره یک گیم پلی به خوبی توسعه یافته و عمیقاً درگیرکننده است. در اینجا، هر اشتباهی می تواند آخرین اشتباه شما باشد.
تعامل با شخصیتها، دشمنان و دنیای اطراف به طرز شگفتآوری منحصربهفرد است (البته بدون نقصهای خستهکننده نیست). من آن را با ترکیبی از اکشن سوم شخص و بازیهای کوئست کنسول قدیمی مقایسه میکنم، جایی که باید اقدامات خود را از طریق متن وارد میکردید.
2. ملاقات با نویسنده و بازی
نویسنده اولین بار در سال 2014 در کودکی با این پروژه روبرو شد، زمانی که آن را روی صفحه نمایش لپ تاپ یکی از دوستانش دید. چیزی که پسر 11 ساله را بیش از همه تحت تأثیر قرار داد، نیاز به بستن پنجره ها با پرده بود تا زامبی ها به نور واکنش نشان ندهند، توانایی پرتاب پتو روی پنجره ها، و لزوم بستن پنجره ها و درها با تخته.
همراه با مدیریت منابع برای غذا، توانایی ساخت و اصلاح سلاحها، با وجود نداشتن گرافیک کامل سه بعدی و قدیمی، مانند جعبه شنی کامل برای بقا احساس میشد. متأسفانه در آن زمان امکان پخش آن وجود نداشت، اما خاطره چنین بازی غیرمعمولی برای مدت طولانی در ذهنم ماند.
3. چرا همیشه می خواهید به PZ برگردید
یک عامل مهم در یک پروژه جالب تمایل منظم برای بازگشت به آن است و این در مورد آن صادق است زامبوئید. شدت گیم پلی در مراحل اولیه، به همراه فهرست کاملی از چالش ها برای شخصیتی که هیچ چیز نمی داند، ابزار، سلاح یا هر چیز دیگری ندارد، همراه با برداشت منحصر به فرد از مکانیک های اولیه، شما را به معنای واقعی کلمه وارد بازی می کند.
شاید اولین مرحله از بازی، جایی که شما برهنه هستید و سعی می کنید حداقل یک موش مرده (کهنه و خام) برای رفع گرسنگی خود پیدا کنید، هسته اصلی گیم پلی بازی است. زامبوئید. در آن، غارت جمع آوری می کنید، مهارت های خود را بهبود می بخشید، پایگاهی را توسعه می دهید، ماشین پیدا می کنید و موارد دیگر. شما می توانید مدها را اضافه کنید، تنظیمات جهان را تغییر دهید (نسل زامبی ها، رفتار و قدرت آنها، تخمگذاری غارت و غیره)، دوستان را به مهمانی خود دعوت کنید، اما ماهیت زامبوئید در آنچه در بالا ذکر کردم نهفته است.
مهم نیست که چگونه به آن فکر می کنم، زامبوئید را می توان یک سندباکس واقعی نامید که تجربه های کاملاً متفاوتی از گیم پلی را به هر کسی که می خواهد ارائه می دهد. اگر زنده ماندن در حومه شهری برای شما مناسب نیست، همیشه می توانید به جنگل بروید، در یک چادر بخوابید و با جستجوی علوفه یا شکار (که اتفاقاً در ساختمان 42 بازسازی شده است) زنده بمانید. چادر را دوست ندارید؟ شما می توانید خانه خود را بسازید، دیوارها را رنگ کنید، لوله کشی راه اندازی کنید، یک ژنراتور را با اجاق گاز بکشید، و حتی یک باغ را روی پشت بام سازماندهی کنید.
همچنین، ذکر سختی پروژه نیز ضروری است. شعار بارگیری “این داستان مرگ توست” بسیار خود توصیفی است. برای عادت کردن به مکانیک منحصر به فرد آن، به زمان، تلاش و بسیاری از شخصیتهای جدید نیاز دارید. نیشها در اینجا کشنده هستند مگر اینکه آن را در تنظیمات غیرفعال کنید (که من به شدت توصیه نمیکنم، و به طور کلی، در اوایل آن تنظیمات را خراب نکنید). و این دشواری بقا در جهان است زامبوئید که تمام دستاوردهای شما در آن را بسیار ارزشمند می کند، از اولین تبر که پیدا می کنید تا ماشینی که در شرایط کافی برای رانندگی به نزدیکترین انبار خارج از شهر است.
اگرچه بیشتر وقتم را در آنجا گذرانده ام زامبوئید بازی انفرادی یا با یک دوست، نمی توانم از انتخاب گسترده سرورهای چند نفره خودداری کنم. شما می توانید عملا هر چیزی را پیدا کنید، از پروژه های سنگین مانند DayZ یا زنگ زدگیبا محتوای منظم PvP، جمعآوری منابع، و بسیاری از راهزنان (از کل قبیلهها تا گروههای 3 نفره بازمانده)، تا سرورهای منحصربهفرد RP بدون کازینوهای نفرت انگیز و درآمد یکنواخت برای یک ماشین شیک.
من حتی تبلیغاتی برای سرورهای RP با استادهای بازی نامرئی دیده ام، تقریباً مانند D&D. آنها مسئول رویدادهای تصادفی، تخم ریزی زامبی ها و شدت ماجراجویی هستند.
4. توسعه Project Zomboid
پروژه Zomboid از زمان انتشار دسترسی اولیه خود در سال 2013، راه درازی را پیموده است. زمانی که اولین نسخه بتا منتشر شد، حالت سه بعدی یا جعبه شنی کامل وجود نداشت. فقط یک داستان کوچک وجود داشت که بازیکن باید تا زمان مرگ از همسر گاز گرفته خود مراقبت می کرد.
اکنون این داستان تنها به عنوان تصویر پس زمینه در منوی اصلی باقی می ماند.
من شخصاً تغییرات کلیدی را مربوط به بیلد 41 می دانم، گویی پایگاه پخش انبوه این پروژه را به خاطر آن کشف کرده است. انیمیشنهای بازسازیشده، شخصیتهای سه بعدی کاملاً با لباس و تجهیزات قابل مشاهده و خیلی چیزهای دیگر. من هرگز فرد بسیار توجهی نبودم و وبلاگ توسعه دهنده را دنبال نکردم، بنابراین یک سال پس از انتشار آن، در جریان یک استریم توسط یکی از برنامهنویسان، متوجه بتای ساخت جدید شدم. PZ استریمرها 🙂
و به همان اندازه که من در مورد ویژگی های جدید هیجان زده بودم، به همان اندازه از نبود چند نفره ناامید شدم. و PZ جامعه باید غم و اندوه زیادی را تحمل کند، زیرا آزمایش بتا ساخت 41 چهار سال طولانی به طول انجامید. من هنوز به یاد دارم که چگونه هر سال از صفحه بحث در Steam بازدید می کردم، به امید خبرهای خوب، همه پیام ها را مرور می کردم، حتی پیام هایی که یک سال پیش خوانده بودم.
در مورد ساخت 42 – من هنوز ساعت های کافی بازی نکرده ام، اما برداشت ها خوشایند است. همین طور است PZ، فقط جلا داده شده و از بسیاری جهات بسیار تصفیه شده است. تعادل مجدد سیستم مبارزه، سیستم مهارت شخصیت و صداها و نور بهبود یافته.
5. مشارکت در اصلاح جامعه
هنگام بحث پروژه Zomboid، نمی توان به کارگاه Steam و تنوع تغییرات موجود اشاره ای نکرد. به معنای واقعی کلمه همه چیز وجود دارد. می توانید گزینه های تسلیحات را گسترش دهید، لباس ها و تجهیزات را اضافه کنید، و مدهای زیادی وجود دارد که مشکلات منطقی را حل می کند. زامبوئید، که اغلب به بیلدهای بعدی اضافه می شوند، مانند حالتی که به شما امکان می دهد سیگار را از اجاق گاز روشن کنید.
فقط، خدای من، اینجا حتی یک مد خزدار هم وجود دارد.
نکته کلیدی این است که زیاده روی نکنید. این می تواند بر عملکرد تأثیر منفی بگذارد.
6. نتیجه گیری
در پایان، من به شدت توصیه می کنم امتحان کنید پروژه Zomboid خودت مانع ورود ممکن است زیاد باشد، بنابراین بهتر است آن را در مهمانی با یک دوست آشنا با بازی امتحان کنید. اگر توانستید پس از ده مرگ اول تسلیم شوید و تسلیم نشوید، زامبوئید می تواند ده ها، اگر نه صدها ساعت، به شما ماجراجویی ارائه دهد.