بازی های ویدیویی باید کند شوند

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
من به اشتباه در مقاله قبلی نوشتم که هارولد هالیبوت فقط از سه دکمه و نیم استفاده کرده است. سه دکمه صورت برای پیمایش منوها و تعامل با افراد مختلف و وسایل موجود در سفینه فضایی فدورا 1، و سپس ماشه سمت چپ برای متوقف کردن هر کاری که هارولد انجام می دهد و بزرگنمایی برای نمای نزدیک. سادگی موضوع بود. این شما را مجبور کرد به جای اینکه فقط از آن عبور کنید، به محیط زیبا و دست ساز خود توجه کنید.
اما دکمه چهارم ظاهر شد. به نوعی، در طول آزمایش کامل من در مورد اینکه چه دکمههایی چه کارهایی را در هنگام شروع بازی انجام میدهند، متوجه نشدم که نگه داشتن «X» باعث دویدن هارولد شده است. به این ترتیب، من به مدت چهار ساعت در اطراف فدورا 1 غوطه ور شدم، هارولد وقت خود را صرف کرد تا به هر جایی برسد، حالت خمیده او یادآور تاندربرد با رشته های بریده شده بود. من از سرعت آهسته افتتاحیه بازی لذت بردم، زیرا با شخصیت بی روح هارولد مطابقت داشت. و بعد، متوجه شدم که او می تواند بدود.
آهسته دویدن کوچک او به اندازه راه رفتنش شایان ستایش است، اما به طور همزمان نگران کننده است. سرعت سریعتر با هارولد سازگار نیست، و نه بازی همنامی که او در آن زندگی میکند. من حتی مطمئن نیستم که بتوان آن را دویدن نامید. این بیشتر شبیه آن پیاده روی ناخوشایند با قدرت است که وقتی یک ماشین به شما اجازه می دهد از جلوی جاده عبور کنید. این خودآگاه است، مثل اینکه هارولد میداند که در این بازی با سرعت ملایم نباید سرعتش را افزایش دهد. وقتی می دوید، هارولد سرش را به درهای کشویی می زند که به اندازه کافی سریع باز نمی شوند. نمایشگرهای بارگیری مزاحم تر می شوند و به نظر می رسد برخلاف سرعت افزایش یافته هارولد، بیشتر دوام می آورند. بعلاوه، به نظر می رسد هارولد آن گونه نیست که می دود – مسابقه او از طریق آرکیدها این را ثابت می کند.
بنابراین، تصمیم گرفتم که به Not Jog ادامه دهم. من هر سطح را به عنوان یک تمرین نقش آفرینی در نظر گرفتم. من فقط در صورت اورژانسی X را فشار می دادم – صدای آژیر، رساندن آنتی بیوتیک به یک موجود بیگانه یا موارد مشابه. بقیه زمان ها، هارولد بی حرکت، بی آزار و بی عجله ماند. او یک واکر است.
قدم زدن در اطراف فدورا 1 یک امر آرام است، به خصوص با سرعت هارولد. مجبورم کرد سرعتم را هم کم کنم. من به جزئیات در محیط های بازی توجه کردم. وقت گذاشتم و سعی کردم خوانش های لرزان رایانه را بررسی کنم، زیرا می دانستم که بد به نظر می رسند. از پنجره های غوطه ور به ماهی هایی که در کنار آن شنا می کردند خیره شدم. من متوجه بازی برای آنچه توسعه دهندگان آن در تلاش برای رسیدن به آن بودند: زیبایی، سادگی، تداعی.
طرح کنترل ساده، سرعت آهسته، همه اینها به توسعه دهندگان اضافه شده است که سعی می کنند به شما بگویند که به محیط اطراف و مکالمات خود توجه کنید. شخصیت ها حرف اول را می زنند نه عمل. سرعت آهسته دویدن هارولد به سختی حرکت Titanfall 2 است، اما به طور غیرضروری سرعت کار را افزایش می دهد. میدانم که شبیهسازهای پیادهروی یک سبک محبوب هستند و من خودم بسیاری از آنها را دوست دارم، اما بازیهای بیشتری باید کند شوند. این سرعت نباید به یک ژانر محدود شود.
میخواستم Cyberpunk 2077 به من اجازه دهد متوقف شوم و نودلها را بخورم. هیچ چیزی را بیشتر از وقت گذرانی در یک بار در Skyrim دوست ندارم. بازیهای RPG اغلب فرصتی برای نقشآفرینی با سرعت خود فراهم میکنند، اما من میتوانم از زمان توقف در بازیهای اکشن استفاده کنم. کریتوس به فرصتی نیاز دارد تا از آن زاویه دوربین همیشه مبتکرانه، عینک میدگارد را تماشا کند. شاید این موضوع بیشتر از پرتاب تبر به سوی هزاران دشمن، مرا در داستان جا انداخت.
به همین دلیل است که من بازی های بتل رویال را بسیار دوست دارم. شروع آهسته یک مسابقه نه تنها به شما اجازه می دهد تا نبردهای دشمن را غارت کنید، بچرخانید و جدا کنید، بلکه فرصتی است تا به پیچیدگی های نقشه توجه کنید، خطوط دید را مشخص کنید و فقط با همتایان خود تیراندازی کنید. وقتی به دور چهارم یا پنجم رسیدید، آماده هستید که وارد کار شوید و به تجارت واقعی بپردازید، اما این شروع ملایم یک عنصر دست کم گرفته شده در قالب BR است.
حرکت آهسته هارولد هالیبوت مرا برای سرعت متفاوتی از بازی مشتاق کرده است. این باعث شد که بخواهم دورههای آرامتری در بازیهای وحشیانهتر داشته باشم. این باعث شد متوجه شوم که شاید بهترین قسمتهای بازیهایی که دوست دارم، جنگهای رئیس هیولایی یا پیچشهای روایی احساسی نیستند، بلکه فرصتی هستند که در یک غرفه غذای علمی تخیلی بنشینید و سوپ قارچ بخورید.
من به اشتباه در مقاله قبلی نوشتم که هارولد هالیبوت فقط از سه دکمه و نیم استفاده کرده است. سه دکمه صورت برای پیمایش منوها و تعامل با افراد مختلف و وسایل موجود در سفینه فضایی فدورا 1، و سپس ماشه سمت چپ برای متوقف کردن هر کاری که هارولد انجام می دهد و بزرگنمایی برای نمای نزدیک. سادگی موضوع بود. این شما را مجبور کرد به جای اینکه فقط از آن عبور کنید، به محیط زیبا و دست ساز خود توجه کنید.
اما دکمه چهارم ظاهر شد. به نوعی، در طول آزمایش کامل من در مورد اینکه چه دکمههایی چه کارهایی را در هنگام شروع بازی انجام میدهند، متوجه نشدم که نگه داشتن «X» باعث دویدن هارولد شده است. به این ترتیب، من به مدت چهار ساعت در اطراف فدورا 1 غوطه ور شدم، هارولد وقت خود را صرف کرد تا به هر جایی برسد، حالت خمیده او یادآور تاندربرد با رشته های بریده شده بود. من از سرعت آهسته افتتاحیه بازی لذت بردم، زیرا با شخصیت بی روح هارولد مطابقت داشت. و بعد، متوجه شدم که او می تواند بدود.
آهسته دویدن کوچک او به اندازه راه رفتنش شایان ستایش است، اما به طور همزمان نگران کننده است. سرعت سریعتر با هارولد سازگار نیست، و نه بازی همنامی که او در آن زندگی میکند. من حتی مطمئن نیستم که بتوان آن را دویدن نامید. این بیشتر شبیه آن پیاده روی ناخوشایند با قدرت است که وقتی یک ماشین به شما اجازه می دهد از جلوی جاده عبور کنید. این خودآگاه است، مثل اینکه هارولد میداند که در این بازی با سرعت ملایم نباید سرعتش را افزایش دهد. وقتی می دوید، هارولد سرش را به درهای کشویی می زند که به اندازه کافی سریع باز نمی شوند. نمایشگرهای بارگیری مزاحم تر می شوند و به نظر می رسد برخلاف سرعت افزایش یافته هارولد، بیشتر دوام می آورند. بعلاوه، به نظر می رسد هارولد آن گونه نیست که می دود – مسابقه او از طریق آرکیدها این را ثابت می کند.
بنابراین، تصمیم گرفتم که به Not Jog ادامه دهم. من هر سطح را به عنوان یک تمرین نقش آفرینی در نظر گرفتم. من فقط در صورت اورژانسی X را فشار می دادم – صدای آژیر، رساندن آنتی بیوتیک به یک موجود بیگانه یا موارد مشابه. بقیه زمان ها، هارولد بی حرکت، بی آزار و بی عجله ماند. او یک واکر است.
قدم زدن در اطراف فدورا 1 یک امر آرام است، به خصوص با سرعت هارولد. مجبورم کرد سرعتم را هم کم کنم. من به جزئیات در محیط های بازی توجه کردم. وقت گذاشتم و سعی کردم خوانش های لرزان رایانه را بررسی کنم، زیرا می دانستم که بد به نظر می رسند. از پنجره های غوطه ور به ماهی هایی که در کنار آن شنا می کردند خیره شدم. من متوجه بازی برای آنچه توسعه دهندگان آن در تلاش برای رسیدن به آن بودند: زیبایی، سادگی، تداعی.
طرح کنترل ساده، سرعت آهسته، همه اینها به توسعه دهندگان اضافه شده است که سعی می کنند به شما بگویند که به محیط اطراف و مکالمات خود توجه کنید. شخصیت ها حرف اول را می زنند نه عمل. سرعت آهسته دویدن هارولد به سختی حرکت Titanfall 2 است، اما به طور غیرضروری سرعت کار را افزایش می دهد. میدانم که شبیهسازهای پیادهروی یک سبک محبوب هستند و من خودم بسیاری از آنها را دوست دارم، اما بازیهای بیشتری باید کند شوند. این سرعت نباید به یک ژانر محدود شود.
میخواستم Cyberpunk 2077 به من اجازه دهد متوقف شوم و نودلها را بخورم. هیچ چیزی را بیشتر از وقت گذرانی در یک بار در Skyrim دوست ندارم. بازیهای RPG اغلب فرصتی برای نقشآفرینی با سرعت خود فراهم میکنند، اما من میتوانم از زمان توقف در بازیهای اکشن استفاده کنم. کریتوس به فرصتی نیاز دارد تا از آن زاویه دوربین همیشه مبتکرانه، عینک میدگارد را تماشا کند. شاید این موضوع بیشتر از پرتاب تبر به سوی هزاران دشمن، مرا در داستان جا انداخت.
به همین دلیل است که من بازی های بتل رویال را بسیار دوست دارم. شروع آهسته یک مسابقه نه تنها به شما اجازه می دهد تا نبردهای دشمن را غارت کنید، بچرخانید و جدا کنید، بلکه فرصتی است تا به پیچیدگی های نقشه توجه کنید، خطوط دید را مشخص کنید و فقط با همتایان خود تیراندازی کنید. وقتی به دور چهارم یا پنجم رسیدید، آماده هستید که وارد کار شوید و به تجارت واقعی بپردازید، اما این شروع ملایم یک عنصر دست کم گرفته شده در قالب BR است.
حرکت آهسته هارولد هالیبوت مرا برای سرعت متفاوتی از بازی مشتاق کرده است. این باعث شد که بخواهم دورههای آرامتری در بازیهای وحشیانهتر داشته باشم. این باعث شد متوجه شوم که شاید بهترین قسمتهای بازیهایی که دوست دارم، جنگهای رئیس هیولایی یا پیچشهای روایی احساسی نیستند، بلکه فرصتی هستند که در یک غرفه غذای علمی تخیلی بنشینید و سوپ قارچ بخورید.