چرا هر توسعه دهنده ای باید حداقل یک بار بنیانگذار بودن را تجربه کند؟

از راهاندازی یک آژانس توسعه وب در بمبئی تا مدیریت تیمهای مهندسی در شرکتهای آمریکایی مانند Zillow و شروع مجدد در بمبئی، بیش از ده سال را صرف پیگیری هر دو مسیر کردهام. در نتیجه، من دیدگاه منحصربهفردی در مورد اینکه چگونه ذهنیت بنیانگذار میتواند به شما در پیشرفت شغلی، تغییر روش برنامهنویسی و کسب موقعیت کمک کند، دارم.
تغییر ناخوشایند (اما با ارزش).
ما به عنوان توسعه دهندگان اغلب به مهارت های کدنویسی خود افتخار می کنیم. با این حال، انتقال از کدنویس به کارآفرین منجر به تحقق مهمی میشود: 80 درصد کار شامل درک نیازهای مصرفکننده، انتخاب محصولات، و بله، حتی مدیریت بازاریابی، کدنویسی تنها 20 درصد از کار را تشکیل میدهد. این درک در ابتدا میتواند بسیار ناراحتکننده باشد زیرا درک ما از عملکرد و ارزش ما را به چالش میکشد، اما به سرعت متوجه میشوید که در عین ایجاد تأثیر، شما را به یک مهندس کاملتر تبدیل میکند.
ما یاد میگیریم که با انجام مصاحبههای کاربر و فهمیدن اینکه چرا افراد به روشهای عجیب و غریب رفتار میکنند، قضاوت سختی در مورد ویژگیهایی که باید به محصول اضافه کنیم و حتی بیشتر در مورد چه چیزی حذف کنیم، انجام دهیم. مسیر شما برای تبدیل شدن به یک رهبر مهندسی زمانی آغاز می شود که شما شروع به دیدن تصویر گسترده تر کنید و به موفقیت واقعی محصول منجر شوید.
وقتی در هر دو طرف میز هستید چه چیزی تغییر می کند
1. کیفیت کد معنای جدیدی پیدا می کند
سپس: “به این ماژول بازسازی شده به زیبایی نگاه کنید! این یک اثر هنری است! این کد تمیز است و از بهترین شیوه ها پیروی می کند.”
اکنون: “آیا این کد با پایگاه کاربر ما مقیاس می شود و با تقاضای بازار محوری خواهد شد؟ آیا این یک مشکل واقعی را حل می کند و می تواند با نیازهای کاربر در حال تغییر سازگار شود؟”
2. اولویت بندی ویژگی ها کاملاً واضح می شود: هنر “نه” گفتن
سپس: “این چارچوب جدید عالی به نظر می رسد. بیایید همه چیز را بازنویسی کنیم! این یک ویژگی ساده است، من این و آن را انجام خواهم داد.”
اکنون: درک اینکه چرا آن درخواست “ویژگی ساده” به هر حال چندان ساده نیست. درک اینکه چگونه این ویژگی با پیشنهاد ارزش اصلی ما همسو می شود. ارتباط بدهی فنی در شرایط تجاری”
3. پشته کاملتر می شود – این فقط فنی نیست
سپس: “Frontend، Backend، devops – من همه چیز را پوشش داده ام!”
اکنون: “استراتژی های بازاریابی ما چگونه بر طراحی API یا برنامه عرضه ما تأثیر می گذارد؟ آیا باید آن را پشت پرچم ویژگی قرار دهیم یا موارد لبه را مدیریت کنیم؟ چه زمانی برای سرعت در مقابل انعطاف پذیری بهینه سازی شود”
مهارت های غیرمنتظره ای که به دست خواهید آورد و در نهایت به شما کمک می کند تا از نردبان بالا بروید
-
تکامل ارتباطات فنی
- حرکت از “چگونه کار می کند” به “چرا مهم است”
- صحبت کردن درباره کسب و کار و کدها به صورت روان
-
تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت
- وقتی کد کامل هدف نیست
- برقراری صلح با “در حال حاضر به اندازه کافی خوب”
-
توسعه کاربر محور
- ساختن آنچه کاربران به آن نیاز دارند، نه آنچه از نظر فنی چشمگیر است
- هنر MVP (حداقل محصول قابل دوام)
بهترین قسمت؟ برای به دست آوردن ذهنیت بنیانگذار، نیازی به ترک شغل خود ندارید.
راه های کوچک برای به دست آوردن تجربه بنیانگذار:
- ساخت و راه اندازی یک پروژه جانبی – به محصولات مربوط به شکار محصول یا بحث ها و شکایات در Reddit نگاه کنید.
- رهبری توسعه ابزار داخلی – کل فرآیند را مدیریت کنید و آن را در کنار فعالیت های روزانه خود انجام دهید
- مالکیت یک ویژگی را از ایده تا اجرا در اختیار بگیرید
نتیجه گیری
ساختن چیزی از پایه و مسئولیت موفقیت آن، دیدگاه شما را برای همیشه تغییر میدهد، حتی اگر هر توسعهدهندهای مجبور نباشد به یک بنیانگذار تمام وقت تبدیل شود. این به شما کمک میکند تا یک متخصص فناوری جامعتر شوید، نه فقط یک توسعهدهنده بهتر.
مایلم از سایر توسعه دهندگانی که تجربیات مشابهی داشته اند یا در فکر انجام این کار هستند بشنوم. نظرات خود را در نظرات به اشتراک بگذارید!