پدر انتزاعی در سایلنت هیل 2 نماد چیست؟

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
بسیاری از مردم به دلایل بیشماری به سایلنت هیل هدایت میشوند، اما این تقریباً همیشه نوعی توبه است. افرادی که مرتکب گناهی شدهاند و احساس میکنند که باید کفاره آن را بپردازند، حتی اگر از این حقیقت آگاه نباشند. در سایلنت هیل 2، ما افراد زیادی را می بینیم که در کنار او آزمایش های خود را انجام می دهند.
مرتبط آنجلا اوروسکو از Silent Hill 2 قرار نیست داغ باشد نه، آنجلا از سایلنت هیل 2 قرار نیست داغ باشد، شما عجیب و غریب.
یکی از این افراد آنجلا اوروسکو، زن جوانی است که ناامیدانه به دنبال مادرش در شهر سایلنت هیل است، اما ظاهراً فایده ای نداشته است. چرا آنجلا در سایلنت هیل گیر کرده است و در وهله اول دقیقا چه چیزی او را به آنجا رساند؟ آنجلا زندگی آسانی نداشته است و به نظر می رسد سایلنت هیل وسیله ای برای کنار آمدن با آن باشد.
هشدار منصفانه ای که بیشتر داستان آنجلا دارد
اشاره شدید به کودک آزاری و تجاوز جنسی
، اگر با این موضوعات ناراحت می شوید.
جیمز در طول سفر خود در سایلنت هیل چندین بار با آنجلا ملاقات می کند. ظاهراً همیشه تا حدودی از او دور است وجود در دنیایی که تماما متعلق به خودش است. تا زمانی که ملاقات شما با او در نزدیکی هزارتو نیست که واقعیت نحوه رفتار با او برای شما آشکار شود.
شما اینجا با Abstract Daddy مبارزه می کنید، تپه ای گوشتی از دو بدن که به نظر می رسد چارچوب تخت یا درگاه باشد. اگرچه نام آن واقعاً در بازی گفته نشده است، جایزه مربوطه نام خود را به عنوان Abstract Daddy نشان می دهد. این باید به اندازه کافی باشد تا به شما یک ایده واضح تر از اینکه این قرار است نماینده چه کسی باشد به شما بدهد – پدرش است.
هنگامی که آنجلا برای اولین بار در گورستان سایلنت هیل ملاقات می کند، این را می گوید او به دنبال مادرش استو کامنت کوتاهی می دهد که برادر و پدرش هم قرار است آنجا باشند، جایی. این تنها باری است که او به صراحت از آنها یاد می کند. در کات سین پس از شکست دادن Abstract Daddy، او تمام ناراحتی های خود را بر هیولای بی جان می نشاند، لگد می زند و جیغ می کشد، حتی تلویزیون را از روی آن خرد می کند. او نفرت و خشم خود را به شدت آشکار می کند.
در طول مبارزه Abstract Daddy، شما باید تلویزیون ها را نابود کنید تا پیشرفت کنید، احتمالاً به چگونگی آن اشاره کنید
پدر آنجلا او را نادیده می گرفت
و چرا او تصمیم میگیرد تلویزیون را به شکل هیولایی او خرد کند.
او در گفتگوی زیر روشن می کند که چرا اینقدر از پدرش متنفر است – او در کودکی او را مورد آزار جسمی، روحی و جنسی قرار داده است. او از مادرش جدا شد و پدری بدسرپرست و غافل ماند که او را تنها به عنوان بار و وسیله ای برای تقویت نفس خود می دید. این بخشی از چیزی است که طراحی Abstract Daddy ممکن است به منظور انتقال آن باشد. پدر خودش را به زور به او می زند و احساس می کرد نمی تواند خودش را از او جدا کند.
با این حال، در این نیز درجه ای از تبعیض جنسی وجود دارد. آنجلا یک برادر دارد که تنها یک بار در کنار پدرش از او نام برده شده است. این امکان وجود دارد که او نیز در آزار علیه آنجلا و دومین شکل گوشتی در آن شرکت داشته باشد چکیده بابا نماینده دو مرد آزارگر در زندگی او است که او با پدر و برادرش گرفتار شده بود. هر چند به دلیلی به آن Abstract Daddy می گویند. در حالی که حضور پدرانه تضمین شده است، همه چیز دیگری در مورد او پیچیده است، نسخه ای منحرف از آنچه یک پدر باید باشد.
پس چه چیزی باعث شد که آنجلا با دیدن این کابوس های مکرر پدرش به سایلنت هیل ختم شود؟ او را کشت، تنها وسیله ای که می توانست برای فرار از دستان آزار دهنده او پیدا کند. شما می توانید یک قطعه روزنامه را در راه به Abstract Daddy بیابید که در مورد مرگ مردی به نام توماس اوروسکو بر اثر ضربات متعدد چاقو صحبت می کند. این است همان چاقوی خون آلودی که آنجلا به تو می دهد در آپارتمان بلو کریک.
چرا آنجلا اینقدر در مورد جیمز نگران است؟
هر زمان که جیمز آنجلا را ملاقات می کند، فاصله اش را با او حفظ می کند. او گاهی اوقات آرام است و تنها لحظاتی بعد شیدایی می کند. او هرگز نمی تواند کاملاً آرام باشد وقتی او نزدیک است، ظاهراً همیشه سعی می کند از هر سناریویی که در آن در همان اتاقی با او گرفتار می شود فرار کند. قابل ذکر است، نگرش او نسبت به جیمز با پیشرفت بازی ناراحت کننده تر می شود. پس چرا اینطور است در حالی که او قبلاً جیمز را ملاقات نکرده است؟
اکثریت آن احتمالاً ناشی از ضربه روحی آنجلا است. او توسط مردی در زندگیاش مورد آزار و اذیت قرار گرفت که باید با او با عشق و احترام رفتار میکرد و اکنون اصلاً نمی توانم در اطراف مردان آرامش پیدا کنم. این یک چیز شخصی نیست، اما خاطرات ناراحت کننده خود او در اطراف او ظاهر می شود.
ممکن است متوجه شوید که در اکثر صحنه های بین جیمز و آنجلا که دوربین به سمت پایین زاویه دارد، با جیمز معمولاً بر فراز آنجلا مینشیند. اگرچه این تلاش فعالی از جانب جیمز نیست، اما بیشتر بازتابی از احساس آنجلا است. مردی عجیب به نظر می رسد که ادعا می کند به دنبال کسی می گردد و به طور اتفاقی با شما برخورد می کند و در هر سناریویی با قد بلند بالای سر شما می ایستد و به شما می گوید که آرام باشید و احساسات خود را کنترل کنید.
در صحنه پایانی با آنجلا در بازی،
دوربین برای یک بار جیمز را زیر آنجلا قرار می دهد
، به نوعی تصدیق می کند که آنجلا با آسیب روحی خود کنار آمده است.
به او، آن را باید درست مثل دیدن دوباره پدرش باشد، منتظریم تا این پنی کاهش یابد، تا سوء استفاده دوباره شروع شود. به همین دلیل است که او چنین تغییرات خلقی ناگهانی در اطرافش دارد، به نظر می رسد که نمی تواند درست فکر کند و فرار می کند. و با نزدیکتر شدن به برخورد شخصی با آن آسیب، در اطراف جیمز ناراحتتر میشود و بیشتر پدرش را در او میبیند. تا آخرین صحنه ای که او دارد نیست اعتماد به نفس برای صحبت مستقیم تر با جیمز، با خونسردی هم سطح تر.
مادر و برادر آنجلا کجاست؟
تقریباً در هر سناریویی که با آنجلا ملاقات می کنید، بهانه ای برای برخورد با پدر انتزاعی، او به دنبال مادرش است. بدون شکست، به نظر می رسد که هدف او از آمدن به سایلنت هیل، همان چیزی است که جیمز مری را پیدا کند. واقعیت آن عمیقتر از این است، اما طبق درک خودش، به همین دلیل است که او اینجاست.
پس مادرش کجاست؟ خوب، این چیزی نیست که ما هرگز پاسخ آن را دریافت کنیم. ما آنجلا را از منظر جیمز می بینیم، به عنوان یک غریبه دیگر که آزمایشات خود را پشت سر می گذارد. او به دنبال این نیست که همه چیز را در مورد آنجلا بداند به همان روشی که آنجلا چیزی در مورد جیمز و مری نمی داند. آنها به یکدیگر برخورد می کنند و تمام.
هست کاملاً ممکن است مادر آنجلا قبلاً مرده باشدبه خصوص که اولین مکانی که او برای او جستجو می کند قبرستان است. به یاد بیاورید که او همچنین می گوید پدر و برادرش باید اینجا باشند، در حالی که پدرش قطعاً در این مرحله مرده است. مادرش به همین راحتی می توانست زنده بماند، اگرچه تنها آگاهی ما از او از آنچه آنجلا می گوید است.
تنها وضوحی که داریم این است که در مقطعی مادرش رفت. چه او بمیرد، چه تصمیم به ترک شوهر بدرفتار خود داشته باشد یا هر سناریوی دیگری، او از زندگی آنجلا رفته است. می توان چنین فرض کرد مادر آنجلا هیچ نقش فعالی در این آزار نداشت او رنج می برد، اگرچه احتمالاً از ترس اجازه داده بود که این اتفاق بیفتد. صرف نظر از هر بخشی از این، واضح است که آنجلا در او آرامش یافت.
پس برادرش چطور؟ در حالی که او به صراحت مادر و پدرش ذکر نشده است، یک فرض اساسی وجود دارد که او در آزار آنجلا نیز شرکت داشت، هر چند به احتمال بسیار کمتر از پدرشان. او به احتمال زیاد به ویژه توسط پدرش جسور شده است با تبعیض جنسی خود، در حالی که بی توجهی عمومی که به نمایش گذاشت احتمالاً به برادر آنجلا اجازه می دهد تا هر کاری می خواهد انجام دهد.
در صحنه آخر با آنجلا در بازی، ظاهراً دو بدن خون آلود و گوشتی به دیوارهای راه پله چسبیده اند. دو بدن بابا انتزاعی از هم جدا شدند. این احتمال وجود دارد که یکی از این اجساد برادر او باشد و او را نیز به خاطر نقشی که در بدرفتاری با او داشته، کشته است.
چرا ظاهر و صدا آنجلا در مقایسه با سایلنت هیل اصلی 2 متفاوت است؟
در حالی که بسیاری از کاراکترها در هنگام معرفی سایلنت هیل 2 دستخوش تغییرات کمی در طراحی شدند، شخصیت های آنجلا از بسیاری دیگر خاص تر بودند. تغییرات او ظریف تر و در عین حال چشمگیرتر بود، احساس کلی شخصیت او را تغییر می دهد. این یک تغییر بسیار بزرگ است که دیگران آن را کاملاً تجربه نکرده اند، بنابراین چه چیزی چنین تغییری را توجیه می کند؟
به عنوان قربانی سوء استفاده، آنجلا به همان شکلی که یک فرد معمولی بالغ می شود، رشد نکرده است. سن او هرگز در بازی ذکر نشده است، اگرچه سازندگان آن را روشن کردند قرار است او جوان باشد، حداکثر 19 سال. با این حال، با نگاهی به ویژگیهای صورت و عمق صدایش، به نظر میرسد که او زنی بسیار بالاتر از نظر سنی است. چرا زمانی که به سختی بالغ شده بود، او را بسیار مسن تر و بالغ تر جلوه می دادند؟
در بسیاری از قربانیان سوء استفاده، استرس ناشی از آن به طور چشمگیری شما را پیر می کند. این به وضوح در مورد آنجلا صدق می کند که مجبور شده بود برای خودش بزرگ شود، در حالی که هیچ کس آرامش دوران کودکی را به او نداد. این برای تضاد با طرز صحبت کردن کاملاً کودکانه او، مدام در حال بی قراری است و مامانش را می خواهد. در تقابل با آزاری که او متحمل شده است، پیرتر به نظر میرسد، اما جوانتر عمل میکند.
اجرای او در بازسازی رویکردی مخالف دارد. به جای اینکه او را مسن تر جلوه دهید، او به طور قابل توجهی جوان تر به نظر می رسد، شاید حتی جوانتر از سنی که قرار است باشد. دلیل احتمالی برای این کار این بود که آنجلا احساس کند رشد او به طور کامل توسط سوء استفاده متوقف شد. بدن او به نظر می رسد که رشد کرده است، اما ویژگی های او در دوران کودکی قفل شده است. او با عدم اطمینان می ایستد و بدون هیچ وضوحی صحبت می کند. او درست مانند یک کودک گیج رفتار می کند زیرا او همین است. او از کودکی محروم شد، و بنابراین هرگز از آن رشد نکرد.
دو طرح او نشان دهنده هر دو روی یک سکه است. اثراتی که سوء استفاده می تواند بر آن بگذارد شما را از نظر جسمی پیر می کند، در حالی که به طور همزمان نشان می دهد که چگونه می تواند رشد ذهنی خود را به طور کامل متوقف کنید. آنجلا در برزخی محبوس شده است که نمی تواند به طور کامل از آن فرار کند.
بعدی Silent Hill 2: آیا ماریا واقعی است؟ ماریا یکی از مهمترین شخصیت های Silent Hill 2 است، اما او دقیقاً کیست و چیست؟
بسیاری از مردم به دلایل بیشماری به سایلنت هیل هدایت میشوند، اما این تقریباً همیشه نوعی توبه است. افرادی که مرتکب گناهی شدهاند و احساس میکنند که باید کفاره آن را بپردازند، حتی اگر از این حقیقت آگاه نباشند. در سایلنت هیل 2، ما افراد زیادی را می بینیم که در کنار او آزمایش های خود را انجام می دهند.

مرتبط
یکی از این افراد آنجلا اوروسکو، زن جوانی است که ناامیدانه به دنبال مادرش در شهر سایلنت هیل است، اما ظاهراً فایده ای نداشته است. چرا آنجلا در سایلنت هیل گیر کرده است و در وهله اول دقیقا چه چیزی او را به آنجا رساند؟ آنجلا زندگی آسانی نداشته است و به نظر می رسد سایلنت هیل وسیله ای برای کنار آمدن با آن باشد.
هشدار منصفانه ای که بیشتر داستان آنجلا دارد
اشاره شدید به کودک آزاری و تجاوز جنسی
، اگر با این موضوعات ناراحت می شوید.
جیمز در طول سفر خود در سایلنت هیل چندین بار با آنجلا ملاقات می کند. ظاهراً همیشه تا حدودی از او دور است وجود در دنیایی که تماما متعلق به خودش است. تا زمانی که ملاقات شما با او در نزدیکی هزارتو نیست که واقعیت نحوه رفتار با او برای شما آشکار شود.
شما اینجا با Abstract Daddy مبارزه می کنید، تپه ای گوشتی از دو بدن که به نظر می رسد چارچوب تخت یا درگاه باشد. اگرچه نام آن واقعاً در بازی گفته نشده است، جایزه مربوطه نام خود را به عنوان Abstract Daddy نشان می دهد. این باید به اندازه کافی باشد تا به شما یک ایده واضح تر از اینکه این قرار است نماینده چه کسی باشد به شما بدهد – پدرش است.
هنگامی که آنجلا برای اولین بار در گورستان سایلنت هیل ملاقات می کند، این را می گوید او به دنبال مادرش استو کامنت کوتاهی می دهد که برادر و پدرش هم قرار است آنجا باشند، جایی. این تنها باری است که او به صراحت از آنها یاد می کند. در کات سین پس از شکست دادن Abstract Daddy، او تمام ناراحتی های خود را بر هیولای بی جان می نشاند، لگد می زند و جیغ می کشد، حتی تلویزیون را از روی آن خرد می کند. او نفرت و خشم خود را به شدت آشکار می کند.
در طول مبارزه Abstract Daddy، شما باید تلویزیون ها را نابود کنید تا پیشرفت کنید، احتمالاً به چگونگی آن اشاره کنید
پدر آنجلا او را نادیده می گرفت
و چرا او تصمیم میگیرد تلویزیون را به شکل هیولایی او خرد کند.
او در گفتگوی زیر روشن می کند که چرا اینقدر از پدرش متنفر است – او در کودکی او را مورد آزار جسمی، روحی و جنسی قرار داده است. او از مادرش جدا شد و پدری بدسرپرست و غافل ماند که او را تنها به عنوان بار و وسیله ای برای تقویت نفس خود می دید. این بخشی از چیزی است که طراحی Abstract Daddy ممکن است به منظور انتقال آن باشد. پدر خودش را به زور به او می زند و احساس می کرد نمی تواند خودش را از او جدا کند.
با این حال، در این نیز درجه ای از تبعیض جنسی وجود دارد. آنجلا یک برادر دارد که تنها یک بار در کنار پدرش از او نام برده شده است. این امکان وجود دارد که او نیز در آزار علیه آنجلا و دومین شکل گوشتی در آن شرکت داشته باشد چکیده بابا نماینده دو مرد آزارگر در زندگی او است که او با پدر و برادرش گرفتار شده بود. هر چند به دلیلی به آن Abstract Daddy می گویند. در حالی که حضور پدرانه تضمین شده است، همه چیز دیگری در مورد او پیچیده است، نسخه ای منحرف از آنچه یک پدر باید باشد.
پس چه چیزی باعث شد که آنجلا با دیدن این کابوس های مکرر پدرش به سایلنت هیل ختم شود؟ او را کشت، تنها وسیله ای که می توانست برای فرار از دستان آزار دهنده او پیدا کند. شما می توانید یک قطعه روزنامه را در راه به Abstract Daddy بیابید که در مورد مرگ مردی به نام توماس اوروسکو بر اثر ضربات متعدد چاقو صحبت می کند. این است همان چاقوی خون آلودی که آنجلا به تو می دهد در آپارتمان بلو کریک.
چرا آنجلا اینقدر در مورد جیمز نگران است؟
هر زمان که جیمز آنجلا را ملاقات می کند، فاصله اش را با او حفظ می کند. او گاهی اوقات آرام است و تنها لحظاتی بعد شیدایی می کند. او هرگز نمی تواند کاملاً آرام باشد وقتی او نزدیک است، ظاهراً همیشه سعی می کند از هر سناریویی که در آن در همان اتاقی با او گرفتار می شود فرار کند. قابل ذکر است، نگرش او نسبت به جیمز با پیشرفت بازی ناراحت کننده تر می شود. پس چرا اینطور است در حالی که او قبلاً جیمز را ملاقات نکرده است؟
اکثریت آن احتمالاً ناشی از ضربه روحی آنجلا است. او توسط مردی در زندگیاش مورد آزار و اذیت قرار گرفت که باید با او با عشق و احترام رفتار میکرد و اکنون اصلاً نمی توانم در اطراف مردان آرامش پیدا کنم. این یک چیز شخصی نیست، اما خاطرات ناراحت کننده خود او در اطراف او ظاهر می شود.
ممکن است متوجه شوید که در اکثر صحنه های بین جیمز و آنجلا که دوربین به سمت پایین زاویه دارد، با جیمز معمولاً بر فراز آنجلا مینشیند. اگرچه این تلاش فعالی از جانب جیمز نیست، اما بیشتر بازتابی از احساس آنجلا است. مردی عجیب به نظر می رسد که ادعا می کند به دنبال کسی می گردد و به طور اتفاقی با شما برخورد می کند و در هر سناریویی با قد بلند بالای سر شما می ایستد و به شما می گوید که آرام باشید و احساسات خود را کنترل کنید.
در صحنه پایانی با آنجلا در بازی،
دوربین برای یک بار جیمز را زیر آنجلا قرار می دهد
، به نوعی تصدیق می کند که آنجلا با آسیب روحی خود کنار آمده است.
به او، آن را باید درست مثل دیدن دوباره پدرش باشد، منتظریم تا این پنی کاهش یابد، تا سوء استفاده دوباره شروع شود. به همین دلیل است که او چنین تغییرات خلقی ناگهانی در اطرافش دارد، به نظر می رسد که نمی تواند درست فکر کند و فرار می کند. و با نزدیکتر شدن به برخورد شخصی با آن آسیب، در اطراف جیمز ناراحتتر میشود و بیشتر پدرش را در او میبیند. تا آخرین صحنه ای که او دارد نیست اعتماد به نفس برای صحبت مستقیم تر با جیمز، با خونسردی هم سطح تر.
مادر و برادر آنجلا کجاست؟
تقریباً در هر سناریویی که با آنجلا ملاقات می کنید، بهانه ای برای برخورد با پدر انتزاعی، او به دنبال مادرش است. بدون شکست، به نظر می رسد که هدف او از آمدن به سایلنت هیل، همان چیزی است که جیمز مری را پیدا کند. واقعیت آن عمیقتر از این است، اما طبق درک خودش، به همین دلیل است که او اینجاست.
پس مادرش کجاست؟ خوب، این چیزی نیست که ما هرگز پاسخ آن را دریافت کنیم. ما آنجلا را از منظر جیمز می بینیم، به عنوان یک غریبه دیگر که آزمایشات خود را پشت سر می گذارد. او به دنبال این نیست که همه چیز را در مورد آنجلا بداند به همان روشی که آنجلا چیزی در مورد جیمز و مری نمی داند. آنها به یکدیگر برخورد می کنند و تمام.
هست کاملاً ممکن است مادر آنجلا قبلاً مرده باشدبه خصوص که اولین مکانی که او برای او جستجو می کند قبرستان است. به یاد بیاورید که او همچنین می گوید پدر و برادرش باید اینجا باشند، در حالی که پدرش قطعاً در این مرحله مرده است. مادرش به همین راحتی می توانست زنده بماند، اگرچه تنها آگاهی ما از او از آنچه آنجلا می گوید است.
تنها وضوحی که داریم این است که در مقطعی مادرش رفت. چه او بمیرد، چه تصمیم به ترک شوهر بدرفتار خود داشته باشد یا هر سناریوی دیگری، او از زندگی آنجلا رفته است. می توان چنین فرض کرد مادر آنجلا هیچ نقش فعالی در این آزار نداشت او رنج می برد، اگرچه احتمالاً از ترس اجازه داده بود که این اتفاق بیفتد. صرف نظر از هر بخشی از این، واضح است که آنجلا در او آرامش یافت.
پس برادرش چطور؟ در حالی که او به صراحت مادر و پدرش ذکر نشده است، یک فرض اساسی وجود دارد که او در آزار آنجلا نیز شرکت داشت، هر چند به احتمال بسیار کمتر از پدرشان. او به احتمال زیاد به ویژه توسط پدرش جسور شده است با تبعیض جنسی خود، در حالی که بی توجهی عمومی که به نمایش گذاشت احتمالاً به برادر آنجلا اجازه می دهد تا هر کاری می خواهد انجام دهد.
در صحنه آخر با آنجلا در بازی، ظاهراً دو بدن خون آلود و گوشتی به دیوارهای راه پله چسبیده اند. دو بدن بابا انتزاعی از هم جدا شدند. این احتمال وجود دارد که یکی از این اجساد برادر او باشد و او را نیز به خاطر نقشی که در بدرفتاری با او داشته، کشته است.
چرا ظاهر و صدا آنجلا در مقایسه با سایلنت هیل اصلی 2 متفاوت است؟
در حالی که بسیاری از کاراکترها در هنگام معرفی سایلنت هیل 2 دستخوش تغییرات کمی در طراحی شدند، شخصیت های آنجلا از بسیاری دیگر خاص تر بودند. تغییرات او ظریف تر و در عین حال چشمگیرتر بود، احساس کلی شخصیت او را تغییر می دهد. این یک تغییر بسیار بزرگ است که دیگران آن را کاملاً تجربه نکرده اند، بنابراین چه چیزی چنین تغییری را توجیه می کند؟
به عنوان قربانی سوء استفاده، آنجلا به همان شکلی که یک فرد معمولی بالغ می شود، رشد نکرده است. سن او هرگز در بازی ذکر نشده است، اگرچه سازندگان آن را روشن کردند قرار است او جوان باشد، حداکثر 19 سال. با این حال، با نگاهی به ویژگیهای صورت و عمق صدایش، به نظر میرسد که او زنی بسیار بالاتر از نظر سنی است. چرا زمانی که به سختی بالغ شده بود، او را بسیار مسن تر و بالغ تر جلوه می دادند؟
در بسیاری از قربانیان سوء استفاده، استرس ناشی از آن به طور چشمگیری شما را پیر می کند. این به وضوح در مورد آنجلا صدق می کند که مجبور شده بود برای خودش بزرگ شود، در حالی که هیچ کس آرامش دوران کودکی را به او نداد. این برای تضاد با طرز صحبت کردن کاملاً کودکانه او، مدام در حال بی قراری است و مامانش را می خواهد. در تقابل با آزاری که او متحمل شده است، پیرتر به نظر میرسد، اما جوانتر عمل میکند.
اجرای او در بازسازی رویکردی مخالف دارد. به جای اینکه او را مسن تر جلوه دهید، او به طور قابل توجهی جوان تر به نظر می رسد، شاید حتی جوانتر از سنی که قرار است باشد. دلیل احتمالی برای این کار این بود که آنجلا احساس کند رشد او به طور کامل توسط سوء استفاده متوقف شد. بدن او به نظر می رسد که رشد کرده است، اما ویژگی های او در دوران کودکی قفل شده است. او با عدم اطمینان می ایستد و بدون هیچ وضوحی صحبت می کند. او درست مانند یک کودک گیج رفتار می کند زیرا او همین است. او از کودکی محروم شد، و بنابراین هرگز از آن رشد نکرد.
دو طرح او نشان دهنده هر دو روی یک سکه است. اثراتی که سوء استفاده می تواند بر آن بگذارد شما را از نظر جسمی پیر می کند، در حالی که به طور همزمان نشان می دهد که چگونه می تواند رشد ذهنی خود را به طور کامل متوقف کنید. آنجلا در برزخی محبوس شده است که نمی تواند به طور کامل از آن فرار کند.

بعدی
Silent Hill 2: آیا ماریا واقعی است؟
ماریا یکی از مهمترین شخصیت های Silent Hill 2 است، اما او دقیقاً کیست و چیست؟