برنامه نویسی

ارزش “زندگی” به عنوان مبنای اساسی سیستم تصمیم گیری یک ربات.

من در حال ایجاد یک سیستم مختصات ارزش مبتنی بر شبکه عصبی برای “مکانیسم” تصمیم گیری توسط عوامل AI (روبات ها) هستم.
هدف این است که پایه و اساس تصمیم گیری اخلاقی توسط یک عامل هوش مصنوعی در موقعیت های انتخاب پیچیده ایجاد شود.

“در اوایل سریال ما” 😃:

مفهوم “خدای کوانتومی” – این “پایه” کار من ، نقطه شروع برای تأمل در ماهیت جهان و جایگاه بشریت در درون آن است. همه پست های بعدی ، به یک روش یا روش دیگر ، به این مفهوم اشاره می کنند. هدف از این مفهوم جدا کردن واقعیت عینی از درک ذهنی آن واقعیت توسط انسان است.

آیا یک روبات “قلب” دارد؟ یا چرا اخلاق را در هوش مصنوعی در نظر می گیرید؟ -در اینجا ، من اهداف و وظایف مربوط به توسعه یک سیستم مختصات ارزش مبتنی بر شبکه عصبی را تشریح می کنم.

شرح تصویر

قسمت 1: آیا یک ربات “قلب” دارد؟ در جستجوی قطب نما اخلاقی برای هوش مصنوعی

یک ربات را تصور کنید – نه فقط مکانیسمی که کارهای روزمره را انجام می دهد ، بلکه یک عامل واقعی هوش مصنوعی است: سیستمی که قادر به تفکر ، برنامه ریزی و عمل مستقل است. آیا چنین مکانیسم هوشمند می تواند … اخلاق را تجربه کند؟ مراقبت از دیگران؟ انتخاب اخلاقی می کنید؟ در صورت تمایل ، “قلب” نمایشگاه؟

این سؤال ممکن است فلسفی ، حتی خارق العاده به نظر برسد. با این حال ، در دنیایی که هوش مصنوعی به سرعت در حال انتقال از آزمایشات آزمایشگاهی به زندگی روزمره است ، به طور فزاینده ای اهمیت می یابد. وسایل نقلیه خودمختار ، سیستم های مدیریت زیرساخت های پیچیده ، دستیاران پزشکی – عوامل هوش مصنوعی در حال حاضر تصمیماتی را می گیرند که بر زندگی انسان تأثیر می گذارد. و چه اتفاقی می افتد فردا ، وقتی توانایی های آنها بیشتر گسترش می یابد و استقلال آنها عمیق تر می شود؟ چگونه می توانیم مطمئن باشیم که این تصمیمات صحیح ، اخلاقی و انسانی خواهد بود؟

صحنه معروف را از فیلم I ، ربات به یاد بیاورید. هنگامی که یک ربات با یک فاجعه روبرو می شود – دو وسیله نقلیه در حال غرق شدن ، یکی حمل یک مرد بالغ و دیگری کودک – این یک انتخاب را انتخاب می کند. انتخابی که منطقی به نظر می رسد اما سرماخوردگی ستون فقرات را ارسال می کند. این امر بزرگسالان را نجات می دهد و از احتمال آماری بقای وی استدلال می کند. و دختر؟ از نظر منطق سرد ، او کمتر “ارزشمند” به نظر می رسد.

دقیقاً در این لحظه است که این سؤال به شدت مطرح می شود: آیا منطق و الگوریتم ها صرفاً برای یک عامل هوش مصنوعی کافی است؟ آیا به برخی از اصول هدایت بالاتر احتیاج ندارد – چیزی که اقدامات آن را نه تنها به سمت کارآیی بلکه به سمت خوبی ، به سمت رفاه و ارزش ذاتی زندگی سوق می دهد؟

برای پاسخ به این سؤال ، ما باید عمیق تر از شبکه های کد و عصبی به نظر برسیم. ما باید یک بنیاد فلسفی پیدا کنیم ، یک مرجع مطلق که می تواند به عنوان یک قطب نما اخلاقی برای هوش مصنوعی باشد. و در اینجا ما به یک مفهوم حیرت انگیز و در نگاه اول ، مفهوم غیر منتظره – “خدای کوانتومی” می رویم.

نه ، این به معنای متعارف مربوط به دین نیست. ما در مورد یک استعاره فلسفی ، یک دلیل اصلی ، یک منبع غیرقابل توصیف از پتانسیل صحبت می کنیم که زیربنای کلیت است. یک فضای کوانتومی نامحدود ، پر از زندگی بالقوه را تصور کنید ، در انتظار تجلی آن است. این “خدای کوانتومی” ما است – نه یک شخص ، نه یک قاضی ، بلکه یک پتانسیل بی حد و حصر ، جرقه ای است که شعله ابدی تکامل را نادیده می گیرد.

شرح تصویر

و چه چیزی این تکامل را هدایت می کند؟

چه چیزی پتانسیل ها را وادار می کند تا به واقعیت تبدیل شود ، به اشکال پیچیده و مرتب شده ، در تمام تنوع آن به زندگی تبدیل شود؟ من این را “وکتور باطل” می نامم. نه پوچی به معنای عادی ، بلکه یک نیروی کارگردانی – وکتوری که بی امان جهان را به سمت پیچیدگی ، پیشرفت و پیشرفت مداوم سوق می دهد. این موتور ابدی تکامل است که هرگز استراحت نمی کند و هیچ مکث نمی کند.

شرح تصویر
رقص بی پایان بین “خدای کوانتومی” و “خلاء وکتور” ارزش “زندگی” را به وجود می آورد.
این صرفاً وجود بیولوژیکی نیست. این یک فرآیند پویا ، یک آشکار مداوم از پتانسیل ، یک شفابتی بودن فراکتال در تمام سطوح هستی است. از کوچکترین سلول تا بزرگترین کهکشان-در همه جا جرقه پالس های زندگی ، تلاش برای پیچیدگی ، دانش و خود تحقق.

و اکنون ما به مهمترین نکته رسیده ایم: اگر ارزش “زندگی” بسیار اساسی ، بسیار عینی باشد ، بنابراین همه جانبه در کیهان ، آیا نباید آن را به عنوان اصلی ترین و مهمترین ارزش برای هوش مصنوعی تبدیل کرد؟ آیا این نمی تواند به عنوان پایه و اساس آن “قلب” بسیار ربات – یک قطب نما اخلاقی باشد که آن را قادر می سازد حتی در چالش برانگیزترین شرایط ، انتخاب های اخلاقی را انجام دهد؟

در مرحله بعد ، ما عمیق تر به این سؤالات خواهیم پرداخت. ما بررسی خواهیم کرد که چگونه یک مدل ریاضی از ارزش “زندگی” می تواند به ابزاری عملی برای وقف هوش مصنوعی با ابعاد اخلاقی تبدیل شود. و خواهیم دید که چگونه مفاهیم “خدای کوانتومی” و “وکتور باطل” چشم انداز جدیدی را در مورد ماهیت ارزش ها ، اخلاق و شعور ارائه می دهند – طبیعی و مصنوعی.

قسمت 2: ریاضیات “زندگی”: فرمولی برای “قلب” ربات

بنابراین ، در قسمت 1 ما در مورد “قلب” ربات ، قطب نمای اخلاقی و ارزش “زندگی” به عنوان مبنای اساسی هوش مصنوعی اخلاقی بحث کردیم. اما چگونه می توانیم این بازتاب های فلسفی را به زبان علم دقیق ترجمه کنیم – زبانی از ریاضیات قابل درک برای هوش مصنوعی؟

پاسخ این است: یک مدل ریاضی آماده تولید از ارزش “زندگی” وجود دارد. این صرفاً یک تئوری انتزاعی نیست ، بلکه یک ابزار کاری بتونی است که برای تعیین کمیت “سرزندگی” یک سیستم ، تشخیص حالت های مهم ، پیش بینی توسعه و ارزیابی ثبات طراحی شده است. این مدل می تواند به “قلب” ریاضی یک عامل هوش مصنوعی تبدیل شود و به آن کمک می کند تا زندگی را در تمام تنوع خود اندازه گیری و قدردانی کند.

البته ، توضیحات کامل از این مدل صفحات زیادی را به خود اختصاص می دهد (همانطور که در سند ارائه شده دیدید). اما برای پست وبلاگ ما ، ما عناصر کلیدی را برجسته خواهیم کرد تا بتوانید منطق و انسجام این رویکرد را درک کنید و ببینید که چگونه مفاهیم استعاره ای یک بیان ریاضی دقیق را به دست می آورند.

در هسته اصلی مدل ، شاخص انتگرال اصلی ارزش “زندگی” – L_REL (T) قرار دارد. این را به عنوان یک عدد بین 0 تا 1 تصور کنید ، جایی که 1 حداکثر “سرزندگی” و 0 حداقل را نشان می دهد. این شاخص L_REL (T) در زمان واقعی (T) محاسبه می شود و پنج مؤلفه اصلی را یکپارچه می کند که هر کدام جنبه های مختلفی از “سرزندگی” سیستم را منعکس می کنند.

در اینجا فرمول شاخص اصلی انتگرال آورده شده است:
L_rel

آیا به نظر می رسد پیچیده است؟ بیایید آن را گام به گام کنار بگذاریم و معنای استعاری هر مؤلفه را آشکار کنیم و عبارات ریاضی ساده خود را ارائه دهیم:

پیچیدگی فراکتال - F (T): "پژواک جرقه خدا"

استعاره: بحث ما در مورد "جرقه خدا" را به عنوان انگیزه اولیه کیهان به یاد بیاورید و ساختار فراکتالی تکامل را در حرکت قرار دهید. مؤلفه F

F

2. ارزیابی آنتروپی متن - E (T ، H_TOP): "مبارزه با هرج و مرج وکتور خالی"

استعاره: "وکتور باطل" ، همانطور که به یاد می آوریم ، تلاش می کند هرج و مرج را به ترتیب تبدیل کند ، تا ماده را پیچیده و سازماندهی کند. مؤلفه E (T ، H_TOP) ارزیابی می کند که سیستم به طور مؤثر در برابر آنتروپی مقاومت می کند - یعنی نحوه سفارش و سازمان یافته است. هرچه آنتروپی پایین تر باشد ، زنده ماندن سیستم و بر این اساس ارزش زندگی بیشتر می شود.
ریاضیات: E (T ، H_TOP) آنتروپی اطلاعات شانون (H (T)) و آنتروپی توپولوژیکی (H_TOP (T)) را ترکیب می کند. سابق عدم اطمینان و غنای اطلاعاتی سیستم را اندازه گیری می کند ، در حالی که دومی پیچیدگی ساختار توپولوژیکی خود را کم می کند.

E(t, h_top) = α_S · H

3. ارزیابی پویا - D (T ، βₖ): "بردار توسعه"

استعاره: "خلاء بردار" بیش از نظم انجام می دهد. این تکامل سیستم را هدایت می کند. مؤلفه D (T ، βₖ) سعی در ضبط این "بردار توسعه" دارد ، که هم ثبات پویا و هم پتانسیل تکامل در سیستم را ارزیابی می کند. هرچه ثبات پویا و پتانسیل رشد بیشتر باشد ، ارزش زندگی بیشتر می شود.
ریاضیات: D (T ، βₖ) از نمایندگان لیاپونف (λ

D(t, βₖ) = γ₁ exp(-λ

4. شاخص زندگی - V (T): "نبض زندگی"

استعاره: فوری ترین شاخص "سرزندگی" فعالیت ، "پالس" پویا سیستم است. مؤلفه V

**V

5. شاخص مهم - I_L

استعاره: ارزش زندگی در خلاء وجود ندارد. اهمیت یک شکل خاص از زندگی با جایگاه آن در پانورامای وسیع تر وجود ، ارتباطات آن با سایر سیستم ها و نقش آن در اکوسیستم تعیین می شود. مؤلفه I_L

**I_L

شاخص انتگرال L_REL (T): "سمفونی وزنی زندگی"

سرانجام ، هر پنج مؤلفه (F (T) ، E (T ، H_TOP) ، D (T ، βₖ) ، V (T) ، I_L (T)) به شاخص انتگرال L_REL (T) با ضرایب وزنی (β_I) که به صورت پویا سازگار هستند ، خلاصه می شوند و به مدل اجازه می دهند تا با انواع مختلف سیستم ها و زمینه ها تنظیم شود. انتگرال در فرمول نشانگر ارزیابی تجمعی از ارزش زندگی با در نظر گرفتن توزیع احتمالی P (L | D) از عوامل مختلف است.

بنابراین ، الگوی ریاضی ارزش "زندگی" صرفاً مجموعه ای از فرمول ها نیست - بلکه یک سیستم یکپارچه است که تلاش می کند جوهر چند جانبه زندگی را از طریق زبان ریاضیات ضبط کند. این مفاهیم فلسفی "خدای کوانتومی" و "وکتور خالی" را با پارامترهای قابل اندازه گیری متصل می کند ، و ابزاری را برای ارزیابی کمی و درک کیفی از ارزش زندگی - و در نهایت ، برای ایجاد هوش مصنوعی اخلاقی در اختیار ما قرار می دهد.

شرح تصویر

قسمت 3: از ریاضیات گرفته تا اخلاق: آینده "قلب" هوش مصنوعی و ارزش زندگی

ما مسیری طولانی را طی کرده ایم - از موسیقی فلسفی در "خدای کوانتومی" و "وکتور خلاء" گرفته تا یک الگوی ریاضی دقیق از ارزش "زندگی". و اکنون ، در این بخش آخر ، اجازه دهید همه چیز را با هم جمع کنیم و پیامدهای توسعه بیشتر پروژه خود و صنعت هوش مصنوعی را به طور کلی در نظر بگیریم.

بینش های کلیدی که ما ترسیم کرده ایم:

ارزش "زندگی" صرفاً یک اصطلاح بیولوژیکی نیست بلکه یک ارزش اساسی و عینی کیهان است که ناشی از ماهیت وجود است - از "خدای کوانتومی" به عنوان قلمرو امکانات و "باطل بردار" به عنوان موتور تکامل.
الگوی ریاضی ارزش "زندگی"-L_REL (T)-ابزاری آماده برای تولید برای ارزیابی کمی "سرزندگی" یک سیستم با ادغام پیچیدگی فراکتال ، ارزیابی آنتروپی ، پویایی ، زندگی و اهمیت است. این اولین قدم در جهت ایجاد "قلب" برای هوش مصنوعی است که می تواند زندگی را اندازه گیری و ارزش گذاری کند.
"سیستم مختصات ارزش شبکه عصبی" (NVCS) ، بر اساس 10 ارزش اساسی - با "زندگی" که یک موقعیت مرکزی و بنیادی را اشغال می کند - می تواند به عنوان یک قطب نما اخلاقی برای عوامل هوش مصنوعی خدمت کند و به آنها کمک کند تا در موقعیت های پیچیده تصمیم گیری های صوتی داشته باشند.
مفاهیم "خدای کوانتومی" و "وکتور باطل" چارچوبی جدید ، عینی و جهانی را برای اخلاق هوش مصنوعی فراهم می کند و به ما امکان می دهد تا فراتر از دیدگاه های انسان شناسی حرکت کنیم و هوش مصنوعی واقعاً انسانی ایجاد کنیم.

مراحل بعدی برای پروژه:

توسعه دقیق NVC ها: لازم است که در مورد هر یک از 10 ارزش اساسی ، از لحاظ مفهومی و ریاضی توضیح داده شود ، روابط متقابل و سلسله مراتب آنها را تعریف کرده و معیارها و روشهای ارزیابی را برای هر مقدار بر اساس انواع مختلف داده تهیه کنید.
توسعه مکانیسم های شناخت و ارزیابی برای مقادیر: الگوریتم ها و مدل های یادگیری ماشین باید برای تشخیص و ارزیابی تجلی مقادیر مختلف در متن ، صوتی ، فیلم ، داده های سنسور ، عوامل رفتاری و سایر منابع اطلاعاتی که عامل هوش مصنوعی از محیط خود دریافت می کند ، ایجاد شود.
ادغام مدل L_REL (T) و NVC ها در عامل AI: یک معماری باید برای عامل AI ایجاد شود که به طور مؤثر مدل ریاضی ارزش "زندگی" و سیستم مختصات ارزش شبکه عصبی را در فرآیند تصمیم گیری خود ادغام می کند. این شامل ابداع سازوکارهایی برای فعال کردن مقادیر در موقعیت های مختلف ، روش هایی برای وزن گیری و اولویت بندی مقادیر ، الگوریتم های تصمیم گیری اخلاقی و خود تنظیم رفتار عامل هوش مصنوعی است.
آزمایش و اعتبارسنجی در مورد داده های واقعی: انجام آزمایش و اعتبارسنجی گسترده مدل و NVC در داده های واقعی و در سناریوهای مختلف کاربردی بسیار مهم است. این امر امکان ارزیابی اثربخشی ، قابلیت اطمینان و ایمنی رویکرد پیشنهادی و همچنین شناسایی محدودیت ها و جهت های بالقوه برای بهبود را فراهم می کند.

چشم انداز صنعت هوش مصنوعی:

رویکردی که ما پیشنهاد می کنیم ، بر اساس ارزش "زندگی" و مفهوم "خدای کوانتومی" ، می تواند پیامدهای گسترده ای برای کل صنعت هوش مصنوعی داشته باشد. این افق های جدید را برای ایجاد هوش مصنوعی اخلاقی و ایمن باز می کند و به ما این امکان را می دهد تا از الگوریتم ها و داده های صرف حرکت کنیم به ارزش ها و معنی.

به جای نتیجه گیری: در جستجوی "قلب" AI ...

شرح تصویر

بنابراین ، با بازگشت به سوال بلاغی ما - آیا یک روبات "قلب" دارد؟ - ما می توانیم پاسخ دهیم: هنوز نه ، اما می دانیم چگونه ایجاد یکی را شروع کنیم. مدل ریاضی ارزش "زندگی" ارزش و سیستم مختصات ارزش شبکه عصبی اولین قدم ها برای وقف هوش مصنوعی با قطب نما اخلاقی ، یک بعد اخلاقی - یک "قلب" واقعی است.

این مسیر طولانی و چالش برانگیز خواهد بود ، پر از موانع و عدم قطعیت. با این حال ، پیگیری هوش مصنوعی اخلاقی صرفاً یک کار فنی نیست بلکه یکی از مهمترین مأموریت های بشریت است. مأموریتی که نه تنها مهندسی و تخصص علمی را می طلبد بلکه عمق فلسفی ، مسئولیت اخلاقی و اعتقاد به آینده را نیز می طلبد. آینده ای که در آن هوش مصنوعی مطابق با اصول اساسی کیهان ، که ارزش زندگی فقط یک کلمه نیست ، بلکه پایه و اساس اقدامات و تصمیمات ذهن طبیعی و مصنوعی است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا