طرفداران جنگ ستارگان حتی قبل از پخش تصمیم گرفتند که از Acolyte متنفر باشند
Summarize this content to 400 words in Persian Lang
نکات برجسته
اپیزودهای Star Wars: The Acolyte به طور معمول قبل از پخش مورد بازبینی قرار می گیرند زیرا طرفداران «بیدار» و «فمینیستی» بودن آن را محکوم می کنند.
انتقادات در مورد داستان، که به هر حال اغلب بر اساس ارجاعات قدیمی Legends است، دائماً برای اثبات اینکه لسلی هدلند، مجری برنامه، طرفدار نیست، استفاده می شود.
او به وضوح اینطور است، اما این واقعیت که او برای یک گروه بازیگران مختلف دفاع کرد و دیدگاههای خارجی را وارد نمایش کرد، هوادارانی را که از دروازهبانی خودش مجذوب شده بود ناراحت کرد.
The Acolyte در حالی که غرور سست و فساد عمیق The Jedi Order را بررسی می کند، به دورانی نادیده در تاریخ جنگ ستارگان می پردازد. بذرهایی را می کارد که در نهایت باعث جوانه زدن رضایتی می شود که پالپاتین برای ایجاد امپراتوری کهکشانی خود مورد سوء استفاده قرار می دهد و همه دین آنها را نابود می کند. این یک پیشفرض فوقالعاده جالب با برخی از هیجانانگیزترین سکانسهای اکشن است که ما در مدت طولانی از اپرای فضایی داشتهایم. اما این جنگ ستارگان است، بنابراین هر گونه تمجید از این کارگردانی جسورانه جدید با شرمساری، سمیت و خشم تلخ روبرو می شود.
با یک نگاه به نفرتی که در رسانههای اجتماعی هجوم آورده، مشخص میشود که طرفداران جنگ ستارگان به طور معکوس کار میکنند. آنها با این برنامه درگیر نیستند یا به آن فرصت نمی دهند، آنها حتی قبل از پخش از آن متنفر بودند و اکنون در تلاش هستند تا بهانه ای برای توجیه چنین پاسخ نادانانه پرشوری بیابند.
پستهای Reddit، تاپیکهای توییتر و وبلاگهایی که از «بیدار شدن» و «فمینیست» The Acolyte انتقاد میکنند، از قبل از شروع نمایش منتشر شدهاند. فقط به آنچه در همان قسمت 3 خشم طرفداران را برانگیخت نگاه کنید – مجموعه ای از جادوگران که از نیرو برای ایجاد زندگی استفاده می کنند. همانطور که خواهران شب، همچنین a خانواده جادوگران، در حال حاضر مفهوم مورد علاقه طرفداران نیست. طرفداران از طرح داستان، بازیگری یا حتی مفاهیمی که نمایش را هدایت میکنند عصبانی نیستند، این کمبود مردان است که باعث غوغا میشود.
سپس ما خود سفارش Jedi را داریم. چند شکایت عمده علیه نحوه نمایش آن در طول فصل وجود دارد. بیکفایتی آن بسیار بزرگ است، اما چیزی که طرفداران را بهویژه ناراحت کرده این است که ظاهراً یک لرد سیث در تضاد با جملهای در The Phantom Menace است که در آن کیآدیموندی میگوید: «سیثها برای یک هزاره منقرض شدهاند».
برای یکی، بی کفایتی جدی ستون فقرات ظهور امپراتوری است. آنها با پالپاتین رو در رو نشستند سه فیلم و نفهمید که او خداوند قدرتمند سیث است که در تمام مدت طناب ها را می کشد (و به هر حال، سیث ها از قبل از پالپاتین مخفی بوده اند). آنها واقعاً معتقد بودند که هیچ کس نمی تواند آنها را فریب دهد. این یک ایده جدید نیست، بلکه ادامه مضامینی است که جورج لوکاس از همان ابتدا در این جهان بافته است.
دوم اینکه این یک برنامه تلویزیونی است. قرار است با ادامه ماجرا بیشتر بیاموزید و هفته به هفته طرح داستان را کشف کنید. همانطور که ثابت شد، بسیاری از عناصری که طرفداران خواستار توضیحات بودند، در واقع تا زمان پخش فینال توضیح داده شدند.
اسپویلرهای پایانی The Acolyte دنبال می شوند.
در پایان فیلم The Acolyte، ورنسترا روه به عنوان یک «جدی سرکش» (نه سیث) تمام تقصیرها را به گردن سول می اندازد تا این واقعیت را پنهان کند که شاگرد سابقش، غریبه/کیمیر، به سمت تاریکی روی آورده است. کی-آدی-موندی حقیقت را نمی داند، و نه گروه جدی تر. هرگز یک حفره طرح نبود. اما طرفدارانی که میخواستند از The Acolyte متنفر باشند زیرا «بیدار شده است» از این به عنوان سوخت برای توجیه خشم خود استفاده کردند، زیرا چند قسمت بعد بحث به خودی خود فرو ریخت.
وسواس با افسانه ها و جزئیات جزئی برای حمله به مجری برنامه، لزلی هدلند، که در مرکز یک کمپین واقعا وحشتناک نفرت بود، در تلاش برای اثبات اینکه او طرفدار نیست، استفاده شده است. حتی اگر او نبود – او هم هست، این همان زنی است که OC خود را در سریال قرار داده و میخواهد از شوالیههای جمهوری قدیمی اقتباس کند – هیچ ایرادی در این نیست. این فقط به فرهنگ دروازه بان اشاره می کند که در طول سال ها رشد کرده است. آندور به طور گسترده مورد تحسین قرار گرفت و به این نکته توجه کرد که نویسندگانی را که طرفدار آن نیستند استخدام کند تا آن را ثابت نگه دارند.
طرفداران از اینکه می یک کریستال کیبر را خون کرد، عصبانی بودند و طوری رفتار می کرد که انگار چیزی است که The Acolyte برای فروش اسباب بازی معرفی کرده است. از سال 2017 این اتفاق افتاده است، و طرفداران زمانی که ویدر این کار را در برنامه کمیک خود انجام میداد، دوست داشتند.
حتی دارث پلاگیس، که طرفدارانش میخواستند او را در لایو اکشن ببینند، خدا میداند تا کی، برای فرونشاندن خشم کافی نبود. اگر تراژدی Darth Plagueis the Wise را نشنیده اید، او استاد پالپاتین است که زندگی را از نیرو آفرید و می توانست دیگران را از مرگ نجات دهد، اما از قضا نه خودش.
ظاهر کوتاه او باعث خشم بیشتر شد زیرا او را دیدیم که در غاری پنهان شده بود و اوشا و قیمیر را از دور تماشا می کرد. طرفداران فکر می کردند که این برای یک Sith Lord مناسب نیست، حتی اگر پنهان شدن در تاریکی همه چیز آنهاست (و اگر فکر می کنید احمقانه است، Count Dooku در PJ آنقدر محبوب است که به Battlefront 2 اضافه شد).
طرفداران مخصوصاً از اینکه او یاد بگیرد چگونه آناکین اسکای واکر را از همان «جادوگران فضایی لزبین» که قبلاً به آن اشاره کردیم بسازد وحشت دارند، گویی یک لرد سیث که از فرهنگهای دیگر دزدی میکند تا به اهداف پلید خود خدمت کند، کاملاً شخصیتی ندارد. اما این نقل قول در آنجا خلاصه می شود که بسیاری از نفرت از کجا نشات می گیرد. قهرمان داستان Acolyte یک زن است.
ما این را با ری در دوره دنبالهها دیدیم تا جایی که کاتلین کندی، تهیهکننده اجرایی، گفت که زن بودن در جنگ ستارگان، شما را در معرض حملات «شخصی» قرار میدهد و کار بر روی فرنچایز را به یک «مبارزه» تبدیل میکند. مای و اوشا نیز سیاه پوست هستند، و جنگ ستارگان با پیامهای نفرتانگیز به زنان سیاهپوست تاریخ اخیر دارد.
طرفداران اکشن فیگورهای بی فکر، که مرد هستند، می خواهند. نه زنها، نه دگرباشان، و نه بازیگران متنوع. The Acolyte جرأت کرد کسی را که مرد نبود در جلو و مرکز قرار دهد، و مانند دوران عاقبت قبل از آن، به نقطه مرکزی یک جنگ فرهنگی تبدیل شده است که توسط بازیگران بد اعتقاد برانگیخته شده است، در حالی که، در واقعیت، اکثر طرفداران از خوشحالی می پرند. اگر به خاطر این کمپین ضعیف نباشد، یک فیلم Plagueis است.
جنگ ستارگان: آکولایت The Acolyte سریالی است که در دنیای گستردهتر جنگ ستارگان اتفاق میافتد، که در آن یک پاداوان و استاد جدی سابقش گرد هم میآیند تا یک سری از قتلهای جدی را بررسی کنند.
نکات برجسته
- اپیزودهای Star Wars: The Acolyte به طور معمول قبل از پخش مورد بازبینی قرار می گیرند زیرا طرفداران «بیدار» و «فمینیستی» بودن آن را محکوم می کنند.
- انتقادات در مورد داستان، که به هر حال اغلب بر اساس ارجاعات قدیمی Legends است، دائماً برای اثبات اینکه لسلی هدلند، مجری برنامه، طرفدار نیست، استفاده می شود.
- او به وضوح اینطور است، اما این واقعیت که او برای یک گروه بازیگران مختلف دفاع کرد و دیدگاههای خارجی را وارد نمایش کرد، هوادارانی را که از دروازهبانی خودش مجذوب شده بود ناراحت کرد.
The Acolyte در حالی که غرور سست و فساد عمیق The Jedi Order را بررسی می کند، به دورانی نادیده در تاریخ جنگ ستارگان می پردازد. بذرهایی را می کارد که در نهایت باعث جوانه زدن رضایتی می شود که پالپاتین برای ایجاد امپراتوری کهکشانی خود مورد سوء استفاده قرار می دهد و همه دین آنها را نابود می کند. این یک پیشفرض فوقالعاده جالب با برخی از هیجانانگیزترین سکانسهای اکشن است که ما در مدت طولانی از اپرای فضایی داشتهایم. اما این جنگ ستارگان است، بنابراین هر گونه تمجید از این کارگردانی جسورانه جدید با شرمساری، سمیت و خشم تلخ روبرو می شود.
با یک نگاه به نفرتی که در رسانههای اجتماعی هجوم آورده، مشخص میشود که طرفداران جنگ ستارگان به طور معکوس کار میکنند. آنها با این برنامه درگیر نیستند یا به آن فرصت نمی دهند، آنها حتی قبل از پخش از آن متنفر بودند و اکنون در تلاش هستند تا بهانه ای برای توجیه چنین پاسخ نادانانه پرشوری بیابند.
پستهای Reddit، تاپیکهای توییتر و وبلاگهایی که از «بیدار شدن» و «فمینیست» The Acolyte انتقاد میکنند، از قبل از شروع نمایش منتشر شدهاند. فقط به آنچه در همان قسمت 3 خشم طرفداران را برانگیخت نگاه کنید – مجموعه ای از جادوگران که از نیرو برای ایجاد زندگی استفاده می کنند. همانطور که خواهران شب، همچنین a خانواده جادوگران، در حال حاضر مفهوم مورد علاقه طرفداران نیست. طرفداران از طرح داستان، بازیگری یا حتی مفاهیمی که نمایش را هدایت میکنند عصبانی نیستند، این کمبود مردان است که باعث غوغا میشود.
سپس ما خود سفارش Jedi را داریم. چند شکایت عمده علیه نحوه نمایش آن در طول فصل وجود دارد. بیکفایتی آن بسیار بزرگ است، اما چیزی که طرفداران را بهویژه ناراحت کرده این است که ظاهراً یک لرد سیث در تضاد با جملهای در The Phantom Menace است که در آن کیآدیموندی میگوید: «سیثها برای یک هزاره منقرض شدهاند».
برای یکی، بی کفایتی جدی ستون فقرات ظهور امپراتوری است. آنها با پالپاتین رو در رو نشستند سه فیلم و نفهمید که او خداوند قدرتمند سیث است که در تمام مدت طناب ها را می کشد (و به هر حال، سیث ها از قبل از پالپاتین مخفی بوده اند). آنها واقعاً معتقد بودند که هیچ کس نمی تواند آنها را فریب دهد. این یک ایده جدید نیست، بلکه ادامه مضامینی است که جورج لوکاس از همان ابتدا در این جهان بافته است.
دوم اینکه این یک برنامه تلویزیونی است. قرار است با ادامه ماجرا بیشتر بیاموزید و هفته به هفته طرح داستان را کشف کنید. همانطور که ثابت شد، بسیاری از عناصری که طرفداران خواستار توضیحات بودند، در واقع تا زمان پخش فینال توضیح داده شدند.
اسپویلرهای پایانی The Acolyte دنبال می شوند.
در پایان فیلم The Acolyte، ورنسترا روه به عنوان یک «جدی سرکش» (نه سیث) تمام تقصیرها را به گردن سول می اندازد تا این واقعیت را پنهان کند که شاگرد سابقش، غریبه/کیمیر، به سمت تاریکی روی آورده است. کی-آدی-موندی حقیقت را نمی داند، و نه گروه جدی تر. هرگز یک حفره طرح نبود. اما طرفدارانی که میخواستند از The Acolyte متنفر باشند زیرا «بیدار شده است» از این به عنوان سوخت برای توجیه خشم خود استفاده کردند، زیرا چند قسمت بعد بحث به خودی خود فرو ریخت.
وسواس با افسانه ها و جزئیات جزئی برای حمله به مجری برنامه، لزلی هدلند، که در مرکز یک کمپین واقعا وحشتناک نفرت بود، در تلاش برای اثبات اینکه او طرفدار نیست، استفاده شده است. حتی اگر او نبود – او هم هست، این همان زنی است که OC خود را در سریال قرار داده و میخواهد از شوالیههای جمهوری قدیمی اقتباس کند – هیچ ایرادی در این نیست. این فقط به فرهنگ دروازه بان اشاره می کند که در طول سال ها رشد کرده است. آندور به طور گسترده مورد تحسین قرار گرفت و به این نکته توجه کرد که نویسندگانی را که طرفدار آن نیستند استخدام کند تا آن را ثابت نگه دارند.
طرفداران از اینکه می یک کریستال کیبر را خون کرد، عصبانی بودند و طوری رفتار می کرد که انگار چیزی است که The Acolyte برای فروش اسباب بازی معرفی کرده است. از سال 2017 این اتفاق افتاده است، و طرفداران زمانی که ویدر این کار را در برنامه کمیک خود انجام میداد، دوست داشتند.
حتی دارث پلاگیس، که طرفدارانش میخواستند او را در لایو اکشن ببینند، خدا میداند تا کی، برای فرونشاندن خشم کافی نبود. اگر تراژدی Darth Plagueis the Wise را نشنیده اید، او استاد پالپاتین است که زندگی را از نیرو آفرید و می توانست دیگران را از مرگ نجات دهد، اما از قضا نه خودش.
ظاهر کوتاه او باعث خشم بیشتر شد زیرا او را دیدیم که در غاری پنهان شده بود و اوشا و قیمیر را از دور تماشا می کرد. طرفداران فکر می کردند که این برای یک Sith Lord مناسب نیست، حتی اگر پنهان شدن در تاریکی همه چیز آنهاست (و اگر فکر می کنید احمقانه است، Count Dooku در PJ آنقدر محبوب است که به Battlefront 2 اضافه شد).
طرفداران مخصوصاً از اینکه او یاد بگیرد چگونه آناکین اسکای واکر را از همان «جادوگران فضایی لزبین» که قبلاً به آن اشاره کردیم بسازد وحشت دارند، گویی یک لرد سیث که از فرهنگهای دیگر دزدی میکند تا به اهداف پلید خود خدمت کند، کاملاً شخصیتی ندارد. اما این نقل قول در آنجا خلاصه می شود که بسیاری از نفرت از کجا نشات می گیرد. قهرمان داستان Acolyte یک زن است.
ما این را با ری در دوره دنبالهها دیدیم تا جایی که کاتلین کندی، تهیهکننده اجرایی، گفت که زن بودن در جنگ ستارگان، شما را در معرض حملات «شخصی» قرار میدهد و کار بر روی فرنچایز را به یک «مبارزه» تبدیل میکند. مای و اوشا نیز سیاه پوست هستند، و جنگ ستارگان با پیامهای نفرتانگیز به زنان سیاهپوست تاریخ اخیر دارد.
طرفداران اکشن فیگورهای بی فکر، که مرد هستند، می خواهند. نه زنها، نه دگرباشان، و نه بازیگران متنوع. The Acolyte جرأت کرد کسی را که مرد نبود در جلو و مرکز قرار دهد، و مانند دوران عاقبت قبل از آن، به نقطه مرکزی یک جنگ فرهنگی تبدیل شده است که توسط بازیگران بد اعتقاد برانگیخته شده است، در حالی که، در واقعیت، اکثر طرفداران از خوشحالی می پرند. اگر به خاطر این کمپین ضعیف نباشد، یک فیلم Plagueis است.

جنگ ستارگان: آکولایت
The Acolyte سریالی است که در دنیای گستردهتر جنگ ستارگان اتفاق میافتد، که در آن یک پاداوان و استاد جدی سابقش گرد هم میآیند تا یک سری از قتلهای جدی را بررسی کنند.