ارلنگ شن در افسانه سیاه: وکونگ کیست؟

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
لینک های سریعارلنگ شن در سفر به غرب Erlang Shen در افسانه سیاه: Wukong
هنگامی که سفر خود را در اسطوره سیاه: ووکونگ آغاز می کنید، با یکی از سرسخت ترین جنگجویان بهشت، ارلنگ شن، روبرو می شوید. در حالی که شکست دادن او در طول این مبارزه غیرممکن است، بسیاری از بازیکنان ممکن است تعجب کنند که این شخصیت قدرتمند کیست.
اگر فقط پایان بد را داشته باشید، پس داستان در اینجا به پایان می رسد، اما چیزهای بسیار بیشتر از این وجود دارد. ارلنگ ارتباط بیشتری با داستان دارد و ریشههای او بسیار فراتر از قلمرو رمان سفر به غرب است، زیرا در زمان نوشتن داستان او قبلاً یک خدا بود.
ارلنگ شن کیست؟
ارلنگ چند داستان منشأ متناقض دارد، زیرا او یک شخصیت سابق بود خدایی کردن شخصیت های تاریخی قدیمی که در طول تاریخ چین وجود داشته اند.
بخش مهم داستان او این است او برادرزاده امپراطور جید استیکی از خدایان اصلی اساطیر چینی است که ارلنگ را از بدو تولد به عنوان نوعی خدا معرفی می کند.
اصطلاح شن معمولاً برای اشاره به یک خدا استفاده می شود.
اگر با اسطوره های یونانی بیشتر آشنا هستید، ارلنگ به عنوان نوعی هرکول کار می کند، با پانتئون مرتبط است اما از طریق عمل جایگاه خود را به دست می آورد و در همه جا به عنوان یک قهرمان قدرتمند شناخته می شود.
نقش اصلی او در قصر آسمانی این است که قدرتمندترین شیاطین موجود را تحت سلطه خود در آوریدو این نقش در نهایت منجر به رویارویی او با ووکونگ می شود.
Xiaotian Quan، همنشین سگ ارلانگ
از برجسته ترین ویژگی های ارلنگ می توان به سگ او، Xiaotian Quan اشاره کرد. در حالی که یک همراه وفادار و در از بین بردن سرسخت ترین دشمنان ارلنگ بسیار مهم است، داستان آنها با هم زیاد نیست: ارلنگ یک سگ پیدا کرد، ترفندهای جادویی به او آموخت، و این بود.
چشم سوم ارلنگ
هر شخصیت عرفانی توانایی خاص خود را دارد و برای ارلنگ، این توانایی چشم سوم اوست که به او اجازه می دهد از طریق فریب و توهم ببیند.
این مانع از فریب خوردن او می شود، حتی توسط ووکونگ حیله گر، که سعی می کند از ارلنگ پنهان شود در حالی که به عنوان یک معبد مبدل شده است.
قابل توجه است که در طول افسانه سیاه: Wukong، آن است درون این چشم سوم که خاطرات واقعی Wukong ذخیره می شود. به نظر می رسید که ارلنگ آنها را در امان نگه می داشت، حقیقتی که تصمیم گرفت آن را در چشم پنهان نگه دارد که نمی توان فریب داد.
تحولات ارلنگ
بسیار شبیه ووکونگ، Erlang قادر است به بیش از 70 فرم تبدیل شودخواه پرنده باشد، ماهی یا جسم بی جان.
به همین دلیل است قادر به تبدیل شدن به یک پرنده در هنگام پرواز Wukong برای ادامه نبرد بعدا، یا اینکه چرا او می تواند به یک موجود سنگی غول پیکر تبدیل شود که در طول تلاش خود با Destined One روبرو می شود.
تبر ارلنگ
ویژگی عجیبی که در مبارزه اولیه اسطوره سیاه وجود دارد: ووکونگ تبر ارلنگ است، سلاحی که می تواند به اندازه های غیرممکن رشد کند و به سادگی با استفاده از موج ضربه ای خود قادر به بریدن کوه است.
این تفسیر جالبی از نحوه استفاده ارلنگ از تبر خود در اسطوره ها است، زیرا این موردی است که به سختی به آن اشاره شده است، حتی اگر تأثیرگذار باشد.
در سفر به غرب، هنگامی که نویسنده ارلنگ را توصیف می کند، تبر ذکر می شود. شرح بر نیزه، چشم، لباس و البته تبر او که میتواند کوهها را به دو نیم کند میپردازد.
این سلاح، اما، پس از آن چندان ذکر نشده است، و حتی در طول مبارزه اولیه او با Wukong مهم نبود، حداقل در رمان.
ارلنگ شن در سفر به غرب
ارلنگ در فرهنگ چینی ظاهر دیگری نیز داشته است، اما برجسته ترین آنها در سفر به وس بودتی در آن رمان، او است توسط کاخ آسمانی احضار شد تا سان وکونگ را تحت سلطه خود درآورد، یک میمون جنگجوی خشن که به نظر می رسید هیچ کس قادر به متوقف کردنش نیست.
Erlang و Wukong به طور مساوی مطابقت داشتند و این فقط به لطف آن بود مداخله خدایان دیگر که ارلنگ موفق شد پیروز بیرون بیاید. اما ووکونگ کشته نشد، اما فریب بودا برای بستن سربند طلایی تا دیگر هرگز در برابر قصر آسمانی قیام نکند.
اگر این به نظر آشنا می رسد، به این دلیل است دعوای مشابهی در ابتدای فیلم Black Myth: Wukong رخ می دهدبا این تفاوت که مداخله خارجی که از طریق آن ارلنگ برنده می شود، خود سربند طلایی است.
با این حال، ارلنگ همیشه حریف وکونگ نبود و حتی در یکی از دعواهای متعدد در طول رمان به او کمک کرد.
Erlang Shen در افسانه سیاه: Wukong
وقتی به ترتیب زمانی گفته شود، داستان Black Myth: Wukong دارای Erlang در مرکز همه چیز است، حتی اگر اکثر بازیکنان فقط یک بار این شخصیت را ببینند. این به این دلیل است شما باید پایان واقعی را دیده باشید تا بفهمد ارلنگ میخواست چه کاری انجام دهد.
در آخرین دوئل خود با ووکونگ، ارلنگ و شاه میمون به توافق رسیدند، اگرچه نمی دانیم که آیا این از قبل برنامه ریزی شده بود یا یک توافق ناگفته بود.
وکونگ آن روز می میرد، اما حواس او در میان برادران قسم خورده ارلنگ پخش می شود، با ذات ذهن ووکانگ که در چشم سوم ارلنگ ایمن نگه داشته می شود.
نقشه این بود که در نهایت یک میمون بلند شود تا جبه ووکانگ را بپوشد.این میمون هر چیزی را که ووکانگ بود به ارث خواهد برد: حواس او، قوای او و زره او، اما یک چیز را پشت سر می گذارد. سربند طلایی مخوف
این آزادی آرزوی ووکونگ بود، موردی که بودا در پایان سفر به غرب وعده داده بود، اما واقعا داده نشده است.
را پایان واقعی بازی باعث می شود که Destined One به عنوان وارث واقعی Wukong ظاهر شود، گلی که بنا به دلایلی ارلنگ به دنبال آن بود.
چرا ارلنگ به ووکونگ کمک کرد؟
ارلنگ شن و ووکونگ دشمن نیستند و حتی اگر به عنوان دوست با هم صحبت نمی کنند، سطح احترام واضحی بین دو جنگجو وجود دارد.
وقتی به همه چیزهایی که ارلنگ ایستاده نگاه می کنید، حداقل هنگام خواندن اسطوره های او، او در مورد پیروی کورکورانه یک دکترین نیست، بلکه در مورد عدالت است.
هر چیزی که در طول بازی برای Wukong اتفاق می افتد یک بی عدالتی است، مهم نیست که چگونه آن را برش دهید. تنها جرم او این بود که دیگر نمی خواست در بهشت زندگی کندو هنگامی که در مورد آن مواجه می شود، توسط همان ابزاری که به او قول داده شده بود دیگر هرگز از او استفاده نخواهد شد، مقهور می شود.
ممکن است ارلنگ با اهداف وکونگ همدردی کند. این همان میمونی نیست که قرن ها پیش مجبور شد او را نابود کند، اما جنگجوی قدرتمندی که تنها از طریق شایستگی به بودا رسید.
او حتی ممکن است خود را در میمون منعکس کند، تمایل به کمک به کسی که او را برابر می بیند برای رسیدن به چیزی شبیه آزادی
هنگامی که سفر خود را در اسطوره سیاه: ووکونگ آغاز می کنید، با یکی از سرسخت ترین جنگجویان بهشت، ارلنگ شن، روبرو می شوید. در حالی که شکست دادن او در طول این مبارزه غیرممکن است، بسیاری از بازیکنان ممکن است تعجب کنند که این شخصیت قدرتمند کیست.
اگر فقط پایان بد را داشته باشید، پس داستان در اینجا به پایان می رسد، اما چیزهای بسیار بیشتر از این وجود دارد. ارلنگ ارتباط بیشتری با داستان دارد و ریشههای او بسیار فراتر از قلمرو رمان سفر به غرب است، زیرا در زمان نوشتن داستان او قبلاً یک خدا بود.
ارلنگ شن کیست؟
ارلنگ چند داستان منشأ متناقض دارد، زیرا او یک شخصیت سابق بود خدایی کردن شخصیت های تاریخی قدیمی که در طول تاریخ چین وجود داشته اند.
بخش مهم داستان او این است او برادرزاده امپراطور جید استیکی از خدایان اصلی اساطیر چینی است که ارلنگ را از بدو تولد به عنوان نوعی خدا معرفی می کند.
اصطلاح شن معمولاً برای اشاره به یک خدا استفاده می شود.
اگر با اسطوره های یونانی بیشتر آشنا هستید، ارلنگ به عنوان نوعی هرکول کار می کند، با پانتئون مرتبط است اما از طریق عمل جایگاه خود را به دست می آورد و در همه جا به عنوان یک قهرمان قدرتمند شناخته می شود.
نقش اصلی او در قصر آسمانی این است که قدرتمندترین شیاطین موجود را تحت سلطه خود در آوریدو این نقش در نهایت منجر به رویارویی او با ووکونگ می شود.
Xiaotian Quan، همنشین سگ ارلانگ
از برجسته ترین ویژگی های ارلنگ می توان به سگ او، Xiaotian Quan اشاره کرد. در حالی که یک همراه وفادار و در از بین بردن سرسخت ترین دشمنان ارلنگ بسیار مهم است، داستان آنها با هم زیاد نیست: ارلنگ یک سگ پیدا کرد، ترفندهای جادویی به او آموخت، و این بود.
چشم سوم ارلنگ
هر شخصیت عرفانی توانایی خاص خود را دارد و برای ارلنگ، این توانایی چشم سوم اوست که به او اجازه می دهد از طریق فریب و توهم ببیند.
این مانع از فریب خوردن او می شود، حتی توسط ووکونگ حیله گر، که سعی می کند از ارلنگ پنهان شود در حالی که به عنوان یک معبد مبدل شده است.
قابل توجه است که در طول افسانه سیاه: Wukong، آن است درون این چشم سوم که خاطرات واقعی Wukong ذخیره می شود. به نظر می رسید که ارلنگ آنها را در امان نگه می داشت، حقیقتی که تصمیم گرفت آن را در چشم پنهان نگه دارد که نمی توان فریب داد.
تحولات ارلنگ
بسیار شبیه ووکونگ، Erlang قادر است به بیش از 70 فرم تبدیل شودخواه پرنده باشد، ماهی یا جسم بی جان.
به همین دلیل است قادر به تبدیل شدن به یک پرنده در هنگام پرواز Wukong برای ادامه نبرد بعدا، یا اینکه چرا او می تواند به یک موجود سنگی غول پیکر تبدیل شود که در طول تلاش خود با Destined One روبرو می شود.
تبر ارلنگ
ویژگی عجیبی که در مبارزه اولیه اسطوره سیاه وجود دارد: ووکونگ تبر ارلنگ است، سلاحی که می تواند به اندازه های غیرممکن رشد کند و به سادگی با استفاده از موج ضربه ای خود قادر به بریدن کوه است.
این تفسیر جالبی از نحوه استفاده ارلنگ از تبر خود در اسطوره ها است، زیرا این موردی است که به سختی به آن اشاره شده است، حتی اگر تأثیرگذار باشد.
در سفر به غرب، هنگامی که نویسنده ارلنگ را توصیف می کند، تبر ذکر می شود. شرح بر نیزه، چشم، لباس و البته تبر او که میتواند کوهها را به دو نیم کند میپردازد.
این سلاح، اما، پس از آن چندان ذکر نشده است، و حتی در طول مبارزه اولیه او با Wukong مهم نبود، حداقل در رمان.
ارلنگ شن در سفر به غرب
ارلنگ در فرهنگ چینی ظاهر دیگری نیز داشته است، اما برجسته ترین آنها در سفر به وس بودتی در آن رمان، او است توسط کاخ آسمانی احضار شد تا سان وکونگ را تحت سلطه خود درآورد، یک میمون جنگجوی خشن که به نظر می رسید هیچ کس قادر به متوقف کردنش نیست.
Erlang و Wukong به طور مساوی مطابقت داشتند و این فقط به لطف آن بود مداخله خدایان دیگر که ارلنگ موفق شد پیروز بیرون بیاید. اما ووکونگ کشته نشد، اما فریب بودا برای بستن سربند طلایی تا دیگر هرگز در برابر قصر آسمانی قیام نکند.
اگر این به نظر آشنا می رسد، به این دلیل است دعوای مشابهی در ابتدای فیلم Black Myth: Wukong رخ می دهدبا این تفاوت که مداخله خارجی که از طریق آن ارلنگ برنده می شود، خود سربند طلایی است.
با این حال، ارلنگ همیشه حریف وکونگ نبود و حتی در یکی از دعواهای متعدد در طول رمان به او کمک کرد.
Erlang Shen در افسانه سیاه: Wukong
وقتی به ترتیب زمانی گفته شود، داستان Black Myth: Wukong دارای Erlang در مرکز همه چیز است، حتی اگر اکثر بازیکنان فقط یک بار این شخصیت را ببینند. این به این دلیل است شما باید پایان واقعی را دیده باشید تا بفهمد ارلنگ میخواست چه کاری انجام دهد.
در آخرین دوئل خود با ووکونگ، ارلنگ و شاه میمون به توافق رسیدند، اگرچه نمی دانیم که آیا این از قبل برنامه ریزی شده بود یا یک توافق ناگفته بود.
وکونگ آن روز می میرد، اما حواس او در میان برادران قسم خورده ارلنگ پخش می شود، با ذات ذهن ووکانگ که در چشم سوم ارلنگ ایمن نگه داشته می شود.
نقشه این بود که در نهایت یک میمون بلند شود تا جبه ووکانگ را بپوشد.این میمون هر چیزی را که ووکانگ بود به ارث خواهد برد: حواس او، قوای او و زره او، اما یک چیز را پشت سر می گذارد. سربند طلایی مخوف
این آزادی آرزوی ووکونگ بود، موردی که بودا در پایان سفر به غرب وعده داده بود، اما واقعا داده نشده است.
را پایان واقعی بازی باعث می شود که Destined One به عنوان وارث واقعی Wukong ظاهر شود، گلی که بنا به دلایلی ارلنگ به دنبال آن بود.
چرا ارلنگ به ووکونگ کمک کرد؟
ارلنگ شن و ووکونگ دشمن نیستند و حتی اگر به عنوان دوست با هم صحبت نمی کنند، سطح احترام واضحی بین دو جنگجو وجود دارد.
وقتی به همه چیزهایی که ارلنگ ایستاده نگاه می کنید، حداقل هنگام خواندن اسطوره های او، او در مورد پیروی کورکورانه یک دکترین نیست، بلکه در مورد عدالت است.
هر چیزی که در طول بازی برای Wukong اتفاق می افتد یک بی عدالتی است، مهم نیست که چگونه آن را برش دهید. تنها جرم او این بود که دیگر نمی خواست در بهشت زندگی کندو هنگامی که در مورد آن مواجه می شود، توسط همان ابزاری که به او قول داده شده بود دیگر هرگز از او استفاده نخواهد شد، مقهور می شود.
ممکن است ارلنگ با اهداف وکونگ همدردی کند. این همان میمونی نیست که قرن ها پیش مجبور شد او را نابود کند، اما جنگجوی قدرتمندی که تنها از طریق شایستگی به بودا رسید.
او حتی ممکن است خود را در میمون منعکس کند، تمایل به کمک به کسی که او را برابر می بیند برای رسیدن به چیزی شبیه آزادی