بررسی Tails Of Iron 2

باز کردن منوی اصلی Tails of Iron 2 و بال زدن در صفحات مقدمه آن شبیه بازگشت به یک افسانه قدیمی دوران کودکی است. برای سریال نوپایی به جوانی موشهایش، بهطور عجیبی نوستالژیک است و با لحنهای دلپذیر راوی داگ کاکل که با او زمان زیادی را سپری میکنیم، نوستالژیکتر است.
در این داستان پاپآپ به سبک کتاب مصور، به چکمههای گل آلود آرلو، وارث نگهبان در شمال قدم میگذاریم. بسیار شبیه به سلف خود، این یک روح دوبعدی سخت است که بدون شرم از شوالیه توخالی Team Cherry الهام گرفته شده است. اما این عاقبت ایدههای بازی اول را با آیتمهای جدید، سرزمینهای متنوعتر برای کاوش، معرفی شکار هیولاها و وسیلهای مستقیم برای ارتقای قلمرو جوندگان خود، فراتر میبرد.
برای ایده های بازگشتی، Tails of Iron است، اما بهتر است. مبارزات نرمتر و پاسخگوتر است، موسیقی آرامتر و جذابتر است، حتی گاهی مرا به یاد افسانههای Lionhead میاندازد، و پسزمینهها به سادگی بسیار زیبا هستند. شهر پردرخت و پرآذین جغدها چرخشی زیبا بر روی الفها است، قلعهای بهسبک وینترفل که ما آن را خانه مینامیم، با ابهت و انزوا، قلعهای در میان تپههای یخی است، و وقتی در میان باتلاقهای سبز کثیف میچرخیم، در یک دود غلیظ و زرد قرار گرفته است که به طرز عجیبی زیباست.
Tails of Iron همچنان یکی از بهترین Soulslikes است، با آثار هنری واقعا خیرهکننده، اما بسیاری از ایدههای جدید آن متأسفانه قابل اجرا نیستند.
شکار هیولا تکراری می شود
یکی از مشخصه های جدید در Tails of Iron 2 شکار هیولاها است. آرلو می تواند جادوگر درونی خود را هدایت کند – در حالی که توسط او روایت می شود را ویچر – برای کمک به مردم شهر دور و دراز با حیواناتی که محصولاتشان را خراب می کنند و دوستانشان را می دزدند. این یک ایده جالب است که به هر مکان هدف بیشتری می دهد و به ما امکان می دهد حتی بیشتر از آن نبرد فشرده و روان لذت ببریم.
با این حال، اکثر آنها به یک فرمول خلاصه می شوند: هیولا را پیدا کنید، کمی به آن آسیب بزنید، به نشانگر نقشه بعدی بروید، دوباره کمی به آن آسیب بزنید، به نشانگر نقشه نهایی بروید و آن را بکشید. مبارزات بیشتر رئیس برای آزمایش توانایی موشهای صحرایی شما ایده خوشایندی است، Tails of Iron در دوئلهای بصری روحمانند خود رشد میکند، اما در کوتاهمدت تکرار میشوند.
با اضافه شدن تلهها به بازی، عجیب است که چیز بیشتری برای این شکارها وجود ندارد. مکانیکهای جدیدی در بازی وجود دارند که میتوانند به آنها احساس کنند که بهصورت ارگانیکتر در جهان در هم تنیده شدهاند، اما به ندرت بهصورت معناداری استفاده میشوند، بنابراین با این مبارزات مانند رئیسهای اختیاری که فرار میکنند رفتار میشود. این جریانی را که در وهله اول مبارزه را بسیار هیجان انگیز می کند، کاملاً مختل می کند.
گرپلینگ هوک یک ناامیدی است
یکی دیگر از لایه های جدید دنیای Tails of Iron 2، قلاب گیره آن است که به شما امکان می دهد در فضاهای باز وسیع زیپ بپیچید و به تاقچه های بالاتر برسید. در همان ابتدای بازی معرفی شد، از پرش به بخشی طبیعی از جعبه ابزار کاوش شما تبدیل می شود، اما درهم و برهم و غیرقابل اعتماد است. ضربه محکم و ناگهانی به انیمیشن دست و پنجه نرم به هیچ وجه روان نیست، و شما باید منتظر بمانید تا یک نقطه دست و پنجه نرم قبل از اینکه حتی بتوان آن را به کار برد. اینها اغلب بدون هیچ دلیل مشخصی تحریک نمی شوند.
چیز زیادی به دنیا اضافه نمی کند. نقاط باز که ما از آن برای عبور از آن استفاده می کنیم، در بازی اصلی دارای سکویی برای پرش بودند، و رسیدن به تاقچه های بالاتر احتمالاً با نردبان انجام می شد – در واقع، اینها هنوز هم رایج هستند، و بسیار کمتر استفاده خسته کننده علیرغم الهامگیری از Hollow Knight، Tails of Iron 2 نیز چندان شبیه مترویدوانیا نیست، بنابراین قلاب دست و پاگیر به ندرت مسیرهای جدید یا اسرار جالبی را باز میکند، این فقط یک راه بیمعنیتر برای دور زدن است.
سپس سنگ آهن وجود دارد. یا بهتر بگوییم وجود ندارد. در طول نبردها، سلاح شما کسل کننده می شود و از روی دشمن شما پرتاب می شود و شما را مجبور می کند تا آن را تیز کنید. در پیشنمایش اولیهام، در مورد این صحبت کردم که چگونه این امر سرعت مبارزه را از بین میبرد و مانع از چیزی شد که نسخه اصلی را بسیار خاص میکرد، احساساتی که طرفداران پس از پخش دمو به اشتراک گذاشتند. در پاسخ، سنگ تیز به یک آسیبدیدگی اختیاری و قابل استفاده مجدد تغییر کاربری داد.
اما هدف اصلی آن برای بسیاری از ایدههای جدید دنباله، که بدیع به نظر میرسند، بومی است، اما فقط پایههای اصلی را که در بازی اول به خوبی کار میکردند، مختل میکنند. برداشتن سنگ تیراندازی نبرد آن را نجات داد، اما فلسفه آن هنوز از بسیاری جهات دیگر قابل احساس است.
بازسازی Winter's Edge بسیار لذت بخش تر است
دیدن The Crimson Keep که پس از محاصره قورباغه از خاکستر برمی خیزد در داستان اصلی یکی از دوست داشتنی ترین قسمت های ماجراجویی ما بود، زیرا اقدامات قهرمان قبلی ردجی در دنیای اطراف او منعکس شد. این در مورد Tails of Iron 2 و Arlo صادق است، اما اکنون یک قدم فراتر رفته است.
در اوایل، پس از اینکه خفاشها سرپرست را با خونسردی به قتل رساندند و آرلو را برای برداشتن قطعات ترک کردند، ما سازندهای را استخدام میکنیم که به ما کمک میکند عزم شهر را جسور کنیم. ما میتوانیم اسمیتی، آشپزخانه و فروشگاه را بازیابی کنیم، قبل از اینکه آنها را به ارتفاعات بالاتر ببریم، قفلهای جدید سلاحها، ارتقاء سلامتی، و تزئینات را باز کنیم، و شاید مهمتر از همه – مکانی برای خانهنشینی.
در حالی که Winter's Edge با هر تلاشی بازسازی می شود، گرد و غبار را پاک می کند تا یک بار دیگر قد و قامت بزرگ خود را نشان دهد، سازنده به ما اجازه می دهد تا مستقیماً نقشی را ایفا کنیم. این یک گام بزرگ از یکی از بهترین ایده های بازی اول است و بازگشت به خانه را بسیار تاثیرگذارتر می کند. کمی ابتدایی است، با سه طبقه برای هر یک از چهار ساختمان، که فضای کمی برای شخصیسازی باقی میگذارد، اما ابزار کاربردی در هر باز کردن قفل باعث میشود احساس عمقی کمتری داشته باشید. انگیزه و هدفی برای بازیابی Winter's Edge وجود دارد که بسیار جایگزین The Crimson Keep است.
آنچه در Tails of Iron 2 کار می کند بهتر از نسخه قبلی خود عمل می کند. برخی از الهامبخشترین مبارزات روحمانند حتی فراتر رفتهاند و داستان افسانهای از داستان ردگی پیشی گرفته است. مجموعه های زیبا که در سراسر Ratdom کشیده شده اند، هر لحظه را متفاوت و منحصر به فرد می کنند، و شخصیت های جدید به همان اندازه دوست داشتنی هستند. اما اضافات فرمول را ضعیف می کند.
بسیاری از ایدههای جدید بیجا، استفاده ناکافی و ضعیف به نظر میرسند. بیشتر اوقات، آنها به جای اینکه چیزی با ارزش اضافه کنند، به سادگی مانع می شوند. این یک تجربه عالی و دنبالهای ارزشمند برای یکی از هندیهای برجسته سال 2021 است، بنابراین مایه تاسف است که برخی از جاهطلبیهای جدید آن را بیتفاوت ببینیم.

- منتشر شد
-
28 ژانویه 2025
- ESRB
-
T برای نوجوان // خون و زخم، خشونت
- توسعه دهندگان
-
Odd Bug Studio
- ناشر(های)
-
United Label، CI Games
- آثار هنری زرق و برق دار و مکان های فوق العاده متنوع.
- داستان آرلو حتی از ردجی هم صمیمانه تر است.
- یکی از بهترین سیستمهای رزمی Soulslike حتی نرمتر ساخته شده است.
- بازسازی Winter?s Edge به زیبایی سفر ما را منعکس می کند.
- قلاب دست و پا چفت و جور است، کم استفاده می شود و اغلب به نظر می رسد که در جای خود نیست.
- شکار هیولا به سرعت تکرار می شود.