انسان های OpenTelemetry: KubeCon EU 2024

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
ما با نسخه دوم Humans of OpenTelemetry برگشتیم، این بار از KubeCon EU در پاریس. یک بار دیگر، من و ریس لی با مشارکت کنندگان و کاربران نهایی OpenTelemetry مصاحبه کردیم و یاد گرفتیم که چگونه با OTel درگیر شدند:
همچنین تشکر ویژه از:
ریس لی، مصاحبه کننده من
هنریک رکسد برای تهیه تجهیزات ضبط صدا و تصویر و انجام ویرایش های اولیه فیلم خام
ژو جیکون برای کمک با دوربین خودش
در ادامه می توانید ضبط کامل را تماشا کنید:
ما با برخی از مشارکتکنندگان، نگهبانان و تمرینکنندگان OpenTelemetry در رصدخانه OpenTelemetry برای KubeCon EU 2024 در پاریس آشنا شدیم. این…
youtube.com
با تشکر از همه کسانی که تا به امروز در OpenTelemetry همکاری داشته اند، و ما مشتاقانه منتظر مشارکت های شما در سال 2024 و بعد از آن هستیم! 🎉
رونوشت
اگر خواندن بیشتر مورد شماست، متن مکالمات ما را در زیر بررسی کنید.
1- با انسان های OTel آشنا شوید
ایریس دیرمیشی: خب من آیریس دیرمیشی هستم. من یک مهندس ارشد رصدپذیری در Miro هستم و زندگی من، زندگی حرفه ای من تماماً در مورد مشاهده پذیری است. من یک پلتفرم مشاهدهپذیری میسازم که ابزارهایی را برای تیمهای مهندسی در Miro فراهم میکند تا بتوانند برنامههای خود را نظارت کنند، مشاهده کنند و بهترین برنامهها را دریافت کنند.
سورین نیومن: نام من سورین نویمان است. من در سیسکو در دفتر برنامه منبع باز کار می کنم و یکی از اعضای کمیته مدیریت OpenTelemetry و یکی از پشتیبانان اسناد OpenTelemetry هستم.
KAYLA REOPELLE: نام من Kayla Reopelle است. من برای New Relic کار می کنم و در پروژه OpenTelemetry Ruby مشارکت دارم.
مورگان MCLEAN: نام من مورگان مکلین است، من مدیر مدیریت محصول در Splunk هستم. از روز اول با OpenTelemetry بودهام. من یکی از بنیانگذاران پروژه هستم. من در کمیته حاکمیت هستم. وای. من روی چه چیزی در OTel کار می کنم؟ کمی از همه چیز. منظورم این است که اوایل به معنای واقعی کلمه همه چیز بود. من و تد و افراد مختلف کارهای بسیار بسیار زیادی انجام می دادند. اخیراً من درگیر انتشار ردیابی ها، متریک 1.0 بودم. لاگ 1.0 در سال گذشته. در حال حاضر من در حال کار بر روی نمایه سازی و همچنین گسترش OpenTelemetry به محاسبات بزرگ هستم.
هنریک رکسد: اسم من هنریک رکسد است. من یک مدافع بومی ابر در Dynatrace هستم و علاقه زیادی به مشاهده پذیری، عملکرد دارم و سعی می کنم با ارائه محتوا برای شروع هر راه حلی به جامعه کمک کنم.
ویجی ساموئل: نام من ویجی ساموئل است و به انجام معماری برای پلتفرم قابلیت مشاهده در eBay کمک می کنم.
دنیل گومز بلانکو: من دنیل گومز بلانکو هستم. من یک مهندس اصلی در Skyscanner و همچنین عضو کمیته مدیریت OpenTelemetry هستم.
داگ اودگارد: نام من داگ اودگارد است. من یک معمار ارشد راه حل با ServiceNow Cloud Observability هستم که قبلا Lightstep نیز بوده است. من همچنین مشتری قبلی استفاده از OpenTelemetry برای چندین سال قبل از آن هستم.
عدنان راهی: هی، من عدنان هستم. من در Tracetest به عنوان یک مدافع توسعه دهنده کار می کنم که … شما بهتر از من می توانید حدس بزنید که چیست. تقریباً همه چیز را در مورد OpenTelemetry انجام دهید. من یکی از مشارکت کنندگان برای مستندات، برای وبلاگ، و نسخه ی نمایشی هستم.
رین مانکوسو: نام من رین مانکوسو است. من برای Honeycomb.io کار می کنم و یکی از نگهبانان End User SIG هستم.
2- مشاهده پذیری برای شما چه معنایی دارد؟
ایریس دیرمیشی: مشاهده پذیری برای من چه معنایی دارد؟ مشاهده بودن برای من بزرگترین علاقه زندگی من و همچنین حرفه حرفه ای من است. این یکی از آن حوزههایی است که وقتی کار خود را شروع میکنید چندان علاقهای به آن ندارید، زیرا چیزی در مورد آن نمیدانید. این در مدرسه آموزش داده نمیشود، جوامع فناوری آن را زیاد تبلیغ نمیکنند، اما بعد آن را کشف میکنید و میگویید: «وای، این شگفتانگیز است!» ما در واقع در حال ایجاد تغییر هستیم و به تیم ها کمک می کنیم تا بهترین محصول خود را بسازند. پس آره، همین.
سورین نیومن: من فکر می کنم مشاهده پذیری یک تغییر بزرگ بازی است، درست است؟ بنابراین این تحول از آنچه ما انجام داده ایم، به ویژه APM، در چند سال گذشته است. بنابراین من برای مدت طولانی در AppDynamics کار کردم و عوامل APM را به مشتریان فروختیم و چیزهای زیادی را به آنها دادیم که امروزه نیز قابلیت مشاهده نویدبخش است. اما تغییر بزرگی که من با قابلیت مشاهده می بینم این است که در حال پایین آمدن است، بگذارید بگوییم برای همه، درست است؟ بنابراین این کار باعث می شود کارهایی که در آنجا انجام دادیم برای همه در دسترس باشد. و حتی بیشتر، ما در حال دور شدن از این موضوع هستیم… هی، بیایید یک عامل جمعآوری پست را به برنامه شما اضافه کنیم تا بپسندیم، بله، اجازه دهید قابلیت مشاهده بومی را ایجاد کنیم. بیایید این را به چیزی تبدیل کنیم که توسعه دهندگان، تیم های عملیاتی در همه سازمان ها از آن استفاده می کنند.
KAYLA REOPELLE: بنابراین برای من مشاهده پذیری به معنای داشتن آرامش خاطر است. یعنی چیزی داشته باشید که بتوانید روی آن تکیه کنید تا ببینید چه اتفاقی افتاده و چه اشتباهی رخ داده است. من فکر میکنم مشاهدهپذیری همچنین راهی برای احساس ارتباط بیشتر فنی با مشتریان و کاربرانتان است، به طوری که میتوانید روشهای تعامل آنها با نرمافزار شما را به جای روشهایی که ممکن است با آن تعامل داشته باشید، ببینید.
مورگان MCLEAN: منظورم این است که مشاهده پذیری برای من فراتر از صنعت محاسبات است. توانایی نگاه کردن به چیزی و درک اینکه چگونه کار می کند، در حال حاضر چه کاری انجام می دهد، و بنابراین اگر خراب شد، چگونه سریعتر آن را تعمیر کنید. مطمئناً وقتی در مورد تلهمتری در این صنعت فکر میکنیم، مشاهدهپذیری بهطور کلاسیک به معنای مشاهده زیرساختها و برنامههای کاربردی بهطور هیجانانگیز است، فکر میکنم در حال حاضر در حال گسترش است، درست است؟ همانطور که قبلاً اشاره کردم، با OpenTelemetry، ما به برنامههای کلاینت فشار میآوریم، ما به سمت مینفریمها پیش میرویم. و بنابراین واقعاً در هر سیستمی که بر تجارت شما تأثیر می گذارد، مشاهده پذیری هر سیستم فنی است.
هنریک رکسد: معمولاً وقتی مردم به قابلیت مشاهده اشاره می کنند می گویند که این جایگزینی برای نظارت نام قدیمی است. اما در واقع برای من این چیزی بیشتر از نظارت است، زیرا نظارت مانند این است که شما فقط به چیزی نگاه کنید و مشاهده پذیری مانند داشتن اطلاعات کافی برای درک یک موقعیت خاص است. بنابراین اگر فقط به معیارها نگاه کنید، خوب، حدس میزنید که چیزی در حال وقوع است، اما متوجه نمیشوید. بنابراین داشتن گزینههایی برای دریافت اطلاعات بیشتر مانند گزارشها، رویدادها، استثناها، ردیابیها، کامپایل کردن، سپس در پایان همه آن ابعاد را با هم ترکیب کنید، سپس میگویید، خوب، متوجه شدم، این مشکل من است و میتوانم آن را حل کنم.
ویجی ساموئل: مشاهده پذیری برای من چه معنایی دارد؟ من متعلق به سازمانی هستم که در داخل eBay به آن سازمان مهندسی سایت می گویند و هدف ما این است که مطمئن شویم همه چیزهایی که در سایت می گذرد را مشاهده کرده و اطمینان حاصل کنیم که در دسترس بودن بالا هستیم. بنابراین اساساً مشاهده پذیری به معنای دانستن این است که آیا سایت خوب کار می کند یا خیر، زیرا به همین دلیل است که من آنجا هستم.
دنیل گومز بلانکو: مشاهده پذیری برای من چه معنایی دارد؟ این راهی برای ما برای درک آنچه در سیستمهایمان اتفاق میافتد است، زیرا ما یک سیستم کاملاً پیچیده را اجرا میکنیم، بنابراین باید بفهمیم که در داخل آنها چه میگذرد تا بتوانیم در پایان روز تجربه خوبی را برای کاربران نهایی خود ارائه دهیم.
داگ اودگارد: بنابراین، مشاهدهپذیری، برای من این است که من سالها یک توسعهدهنده فول استک بودهام، و بنابراین همانطور که مشاهده میکنیم… در واقع من در یک تیم واکنش به حادثه قرار گرفتم که حوادث را ردیابی میکرد، اما همچنین سعی میکرد بفهمد چه چیزی اشتباه است. و به من اشاره کرد که چقدر به این نیاز داریم، چقدر سخت است که به این همه صفحه نمایش مختلف نگاه کنیم و غیره.
عدنان راهی: بنابراین، مشاهدهپذیری، برای من این است که من سالها یک توسعهدهنده فول استک بودهام، و بنابراین همانطور که مشاهده میکنیم… در واقع من در یک تیم واکنش به حادثه قرار گرفتم که حوادث را ردیابی میکرد، اما همچنین سعی میکرد بفهمد چه چیزی اشتباه است. و به من اشاره کرد که چقدر به این نیاز داریم، چقدر سخت است که به این همه صفحههای مختلف نگاه کنیم و غیره. مشاهدهپذیری برای من راهی است که واقعاً ببینم در سیستم شما چه اتفاقی میافتد. این اوج بیدار نبودن تمام شب در تلاش برای فهمیدن مشکل است. و با OpenTelemetry و با افزایش ردیابی در چند سال گذشته، با توجه به امکاناتی که در حال حاضر داریم به بالاترین حد خود رسیده است. بنابراین من واقعاً بسیار خوشحالم که بخشی از پروژه هستم. من همچنین واقعاً خوشحالم که با آن سرعت در حال رشد است، که در حال حاضر در حال رشد است، و نمیتوانم ببینم که طی چند سال آینده چگونه خواهد شد.
رین مانکوسو: برای من، مشاهده پذیری این است که بتوانیم سؤالات عمیقتری از سیستمهایمان بپرسیم، بتوانیم مطالبه کنیم. و نحوه عملکرد سیستم های پیچیده را درک کنید.
3- OpenTelemetry برای شما چه معنایی دارد؟
ایریس دیرمیشی: OpenTelemetry ابزاری است که قابلیت مشاهده را دوباره عالی می کند. من میتوانم بگویم که مشاهدهپذیری در حال افزایش است، اکنون که OpenTelemetry بسیار محبوب شده است، اجازه میدهد سیگنالهای تلهمتری را متمرکز کند، قراردادهای معنایی را مجاز میکند، و به طور کلی به تیمهای مشاهدهپذیری و تیمهای مهندسی کمک میکند تا توجه بیشتری به مشاهدهپذیری داشته باشند و آن را بسازند و بسازند. بهتر است.
سورین نیومن: OpenTelemetry برای من چه معنایی دارد؟ من فکر می کنم این وسیله ای برای مشاهده است. آن را قادر می سازد. و من چند سال پیش به انجمن OpenTelemetry ملحق شدم زیرا کنجکاو بودم که این ایده را به ارمغان بیاورم تا قابلیت مشاهده را برای همه به ارمغان بیاورم. و من فکر می کنم که ما واقعاً کار خوبی انجام می دهیم. و آنچه که اکنون برای من معنی دارد این است که یک جامعه شگفت انگیز است. درست؟ بنابراین ما اینجا در KubeCon هستیم و من با افراد زیادی که فقط از آن مکالمات می شناسم ملاقات می کنم و اکنون می توانم شخصاً با آنها صحبت کنم. و ما در مورد OpenTelemetry زیاد صحبت می کنیم، اما در مورد چیزهای دیگری غیر از OpenTelemetry نیز صحبت می کنیم. ما در مورد مشاهده پذیری صحبت می کنیم، البته، در مورد آنچه که در مورد آن فکر می کنیم که قرار است در چند سال آینده اتفاق بیفتد و همه چیزهای دیگر، و این همان معنای OpenTelemetry برای من است.
KAYLA REOPELLE: بنابراین به نظر من OpenTelemetry یک تلاش جامعه برای استفاده از بهترین چیزهایی است که قبلاً برای ابزار دقیق وجود دارد و آن را در یک گروه جمع آوری می کند تا همه بتوانند از آن بهره ببرند. من فکر میکنم که ما به عنوان مهندسان عامل مختلف چیزهای زیادی یاد گرفتهایم، اما چیزهای زیادی برای یادگیری از کاربران خود محصولات وجود دارد. و OpenTelemetry کار بزرگی را انجام میدهد که هم افرادی را که، میدانید، متخصص در مشاهدهپذیری هستند، و متخصص در زبانها را برای ساختن چیزی که واقعاً برای همه عالی و معنیدار است، به ارمغان میآورد.
مورگان MCLEAN: منظورم این است که OpenTelemetry کودک من است. تلاش زیادی برای ایجاد این پروژه انجام دهید. برای من چه معنی می دهد؟ منظورم این است که یک پاسخ خسته کننده وجود دارد، و آن این است که سیگنال ها را استخراج می کند: معیارها، ردیابی ها، گزارش ها، پروفایل ها، هر چیز دیگری از زیرساخت شما، از خدمات شما، از مشتریان شما، آنها را قابل مشاهده و پردازش در پشتیبان می کند. اما من فکر میکنم برای بسیاری از ما که مدتها در این انجمن بودهایم، و بسیاری از ما مانند شما و هنریک اینجا و دیگرانی که بسیار در انجمن شرکت میکنند، فکر میکنم، منظورم این است که OTel یک منبع باز واقعاً خوب است. جامعه ای که باید در آن شرکت کنم. این چیزی است که من از کار کردن روی آن لذت می برم. من میدانم که این انتزاعی است و به نوعی شبیه به یک جور حرفهای زشت است، اما نمیدانم. OTel از طرق مختلف برای من معنای زیادی دارد. همه خیلی مثبت
هنریک رکسد: OpenTelemetry برای من به معنای آینده است. زیرا در نهایت با داشتن یک استاندارد باز، ما این تجمل را داریم که یک استاندارد مشترک برای قالب مشترک، برای همه راه حل های بازار و داشتن آن قالب مشترک برای همه صنعت و همه فروشندگان و همه راه حل ها داشته باشیم. فقط موارد استفاده را باز می کند. من فکر میکنم آزمایش بر روی بازخورد کاربران تکیه میکرد، نمیدانم. و اکنون با دادههای مشاهدهپذیری، میتوانیم در روشی که در حال آزمایش هستیم بسیار کارآمد باشیم، میتوانیم در جایگزینی ابزارهای بازاریابی، ابزارهای تجزیه و تحلیل تجاری بسیار کارآمد باشیم. من فکر می کنم این آینده است. و یک چیز که بسیاری از مردم در مورد آن صحبت می کنند، هوش مصنوعی در همه جا، یادگیری ماشین، بل، بل، بلا، اما من فکر می کنم این همان چیزی است که تسلا است. منظورم این است که تسلا، وقتی ماشین خود را رانندگی می کنید، بر اساس سنسورهایی که اندازه گیری می کند تصمیم می گیرد. و اگر آن سنسورها و آن اندازهگیریها را ندارید، پس نمیتوانید هوشمند داشته باشید… میتوانید هوشمندترین سیستمها را داشته باشید، اما بدون دادهها، نمیتوانید تصمیمات درستی بگیرید. من فکر میکنم این یک توانبخش برای اجرای آینده برنامههای کاربردی مدرن است.
ویجی ساموئل: OpenTelemetry استانداردی برای مشاهدهپذیری در آینده است، و بسیار مهم است، زیرا همانطور که در طول چند سال گذشته سفر مشاهدهپذیری را طی کردهایم، مجبور شدهایم استانداردهای باز را در Prometheus و تعداد کمی دیگر جستجو کنیم. اکنون، حداقل با جذب و جمعآوری، این استاندارد واحدی است که همه باید آن را اتخاذ کنند. و من فکر می کنم که برای دراز مدت بسیار قدرتمند است.
دنیل گومز بلانکو: OpenTelemetry برای من چه معنایی دارد؟ من فکر میکنم که این یعنی گرد هم آوردن مردم، گرد هم آوردن همه زیر یک زبان واحد و آنهایی که در مورد تلهمتری فکر میکنند. من فکر می کنم زبان های انسانی به اندازه کافی برای ما دشوار است که یکدیگر را بفهمیم. و من فکر میکنم، میدانید، OpenTelemetry در حال جمعآوری فنآوری و یک راه مشابه است، فکر کردن در مورد تلهمتری، فکر کردن به نحوه مشاهده سیستمهایمان.
داگ اودگارد: برای من، OpenTelemetry توانایی تیمهای محصول، تیمهای زیرساختی را به ارمغان میآورد، به آنها کمک میکند تا کارشان را آسانتر کنند و همچنین فقط تجربه مشتری را بهبود ببخشند و به طور کلی آن را به تجربه بهتری برای انجام کارهایمان تبدیل کنند.
عدنان راهی: میخواهم بگویم OpenTelemetry آیندهی مشاهدهپذیری است. ما شرکتهای زیادی را دیدهایم، بسیاری از فروشندگان به سمت ذهنیت OpenTelemetry-first حرکت کردهاند، و روشی که میتوانید از OpenTelemetry برای تولید آنها استفاده کنید، تا در واقع همه سیگنالهای تلهمتری را با یک مجموعه از کتابخانهها، با یک ابزار جمعآوری کنید. این همان طوری است که قرار بود باشد. شما دیگر در یک ابزار، یک فروشنده، یک ارائه دهنده ابر قفل نیستید. شما اساساً می توانید هر کاری را که می خواهید انجام دهید، و می توانید از معیارها، گزارش ها و ردیابی ها برای اساساً برای هر کاری که می خواهید انجام دهید استفاده کنید. واقعا از دیدنش خوشحال شدم
رین مانکوسو: OpenTelemetry یک پروتکل ابزار دقیق است که به ما کمک می کند تا سوالات دقیق تری در مورد مشاهده پذیری بپرسیم زیرا سیگنال های متعدد را از بسیاری از انواع سیستم های انعطاف پذیر جمع آوری می کند. مردم همه چیز را از هواپیمای کنترلی در Kubernetes گرفته تا سیستمهای فیزیکی اولیه را زیر نظر دارند. این یک زبان واقعاً انعطافپذیر است و جامعهای زیبا از انسانها است که در طول همهگیری همهگیر گرد هم آمدهاند تا چیزی واقعاً خاص بسازند.
4- چگونه با OpenTelemetry درگیر شدید؟
ایریس دیرمیشی: من در یک تیم مشاهدهپذیری بسیار سریع کار میکردم، و ابزارهای زیادی را حفظ میکردیم و واقعاً در آنجا کنوانسیون نداشتیم، مرکزیسازی نداشتیم و واقعاً در مورد پشتیبانها و به طور کلی فروشندگان آگنوستیک انعطافپذیر نبودیم. . بنابراین ما این ابزار شگفت انگیز به نام OpenTelemetry را کشف کردیم. گفتیم باشه، امتحان کنیم. برای ما عالی کار کرد. و امروز اینجا هستم، یک سال بعد، بیش از یک سال بعد، و بیایید بگوییم که مهاجرت به OpenTelemetry را در پروژه دوم خود انجام می دهم.
سورین نیومن: چگونه وارد OpenTelemetry شدم؟ بنابراین بله، من به آن اشاره کردم … بنابراین چند سال پیش کنجکاو شدم. بنابراین من… من در AppDynamics بودم که به عنوان یک معمار دامنه کار می کردم، و برای Node.js، Python و بسیاری از آن زبان ها متخصص بودم. و همیشه این مکالمه در اطراف وجود داشت، مانند، هی، این چیزی وجود دارد که اکنون OpenTelemetry نامیده می شود و آیا ما نباید آن را در محصول خود ادغام کنیم؟ و من می خواهم، خوب، من می خواهم بیشتر یاد بگیرم. سپس به این فکر کردم که راه خوبی برای یادگیری چیزهای جدید در مورد یک فناوری منبع باز چیست؟ آره، وارد این کار شو بنابراین زمانی درگیر جاوا اسکریپت بودم، و سپس در نقطهای متوجه شدم، بله، اما اگر واقعاً میخواهم دید خوبی نسبت به OpenTelemetry داشته باشم، انجام مستندسازی راه خوبی برای آن است. و اینگونه بود که من در نهایت نگهبان اسناد شدم.
KAYLA REOPELLE: بهار گذشته زمانی که New Relic از من خواست تا وضعیت فعلی پروژه OpenTelemetry Ruby را بررسی کنم، در OpenTelemetry شرکت کردم. من همچنین به عنوان یک مهندس در تیم عامل New Relic Ruby کار می کنم و این به من فرصتی داد تا در پروژه مشارکت کنم. و متوجه شدم که بسیاری از سیگنالها برای روبی هنوز پایدار نبودند. بنابراین بسیاری از کارهای من تا کنون در تلاش برای ایجاد ثبات در لاگ ها و معیارها در Ruby بوده است.
مورگان MCLEAN: من در گوگل روی محصولات قابل مشاهده گوگل کار می کردم، مانند ردیابی، نمایه سازی، اشکال زدایی، و از این قبیل چیزها. و یکی از چالشهایی که ما در ردیابی داشتیم، دریافت دادهها از برنامههای کاربردی افراد بود. واقعا خیلی سخته شما به ادغام صدها هزار نرم افزار نیاز دارید. هیچ تیمی، هیچ شرکتی قرار نیست آن را حفظ کند. این فقط غیر ممکن است. و بنابراین میخواهیم کاری منبع باز انجام دهیم. استانداردهای منبع باز دیگری نیز وجود داشت. فکر میکنم، یکی تقریباً در همان زمانی که ما این کار را انجام میدادیم، شروع کرده بود، به نام OpenTracing. ما OpenCensus را شروع کردیم.
در برخی مواقع، به خصوص در میان اعضای باهوش تر رسانه های اجتماعی، تیمی که من یکی از آنها نیستم، اختلافاتی بین این پروژه ها در مورد اینکه افرادی که پایگاه داده ها و چیزهای زمان اجرا زبان را نگهداری می کنند، واقعاً باید تلاش های خود را برای یکپارچه سازی انجام دهند، وجود داشت. محدود کردن موفقیت هر دو پروژه بنابراین من OpenCensus را رهبری می کردم. تد و دن و دیگران در OpenTracing رهبری می کردند. و در اواخر سال 2018، اوایل سال 2019، ما بالاخره به نوعی همه چیز را به نتیجه رساندیم و تصمیم گرفتیم آنها را در آنچه اکنون OpenTelemetry نامیده میشود ادغام کنیم. پس این یک جورهایی است، می دانید، من از آن زمان درگیر بودم،… حالا در Splunk کار می کنم. شرکت های مختلف، اما هنوز در انواع مشابه. اما مشارکت من اینگونه شروع شد، و از آنجا رشد کرده و رشد کرده و گلوله برف گرفته شده است.
هنریک رکسد: وقتی ماجراجویی را در مشاهدهپذیری شروع کردم، البته به Dynatrace پیوستم، و Dynatrace نماینده فروشنده خود، OneAgent را دارد، و من این حرکت OpenTelemetry را دیدم، و از پسزمینه عملکرد، به آن نگاه کردم و گفتم: «وای یک استاندارد باز.” “این بسیار هیجان انگیز به نظر می رسد” زیرا من یک اجرا داشتم، یک کنسرت برای یک مشتری، که در آن مانند جمع آوری گزارش ها و پردازش آن و قرار دادن یادگیری ماشینی اجرا کردم. و من در آن زمان به خودم گفتم، داشتن یک استاندارد مشترک بسیار عالی خواهد بود. بنابراین به جای اجرای سفارشی، می توانم چیزی برای همه داشته باشم. و وقتی به تعریف پروژه و چیزهای پشت پروژه نگاه کردم، بسیار هیجان زده شدم. گفتم اوه خدایا من می خواهم در پروژه شرکت کنم. و از آنجا بود که من شروع به ساخت محتوا کردم تا به جامعه کمک کنم تا شروع کند.
من قبلا یک توسعه دهنده بودم، اما مطمئنا توسعه دهنده بدی هستم. به همین دلیل است که سعی می کنم از راه های دیگر و در همه جهات به پروژه کمک کنم. و بله، هدف من افزایش پذیرش استانداردهای باز است، اطمینان حاصل کنم که در همه جا به کار گرفته شده است، بنابراین ما می توانیم با اجرای پیاده سازی های هیجان انگیز تر به جلو حرکت کنیم.
ویجی ساموئل: من چند سال پیش به دو دلیل شروع کردم. یکی، ما به دنبال معرفی ردیابی در داخل شرکت بودیم و در آن زمان OpenTracing و OpenCensus به OpenTelemetry همگرا می شدند. ما شروع به ارزیابی OpenTelemetry برای آن کردیم. و با توجه به اینکه ما برای ردیابی به OpenTelemetry میرفتیم، من همچنین سفری را برای انتقال مجموعه معیارهای خود به OpenTelemetry انجام دادم. من اساساً اینگونه درگیر شدم.
دنیل گومز بلانکو: چگونه در OpenTelemetry شرکت کردم؟ من از طریق کارم در Skyscanner به عنوان یک کاربر نهایی درگیر شدم. من در حال رانندگی با استانداردهای باز برای تله متری بودم. در طول کووید، نیاز به سادهسازی و نحوه رویکرد ما به زیرساختها، نحوه برخورد، نحوه جمعآوری، نحوه پردازش، و نحوه صادرات دادههای تله متری، و همچنین اساساً … برای هدایت اساساً پذیرش استانداردهای باز و تلاش برای سادهسازی آنها وجود داشت. بنابراین به عنوان یک رهبر قابل مشاهده، بیشتر درگیر جنبه اجتماعی OpenTelemetry شدم، تصمیم گرفتم با همه کاربران نهایی آنها تعامل داشته باشم و با افرادی ملاقات کنم که می خواهند همان مشکلات را حل کنند و می خواهند راه حلی بیابم که برای همه کارساز باشد.
داگ اودگارد: بنابراین، OpenTelemetry، من در واقع برای چندین سال، در موقعیت قبلی خود، استخدام شدم تا واقعاً نرم افزار مشاهده پذیری را توسعه دهم. داشتم کارهای خودم را می نوشتم، مدیریت هشدار و کارهای مختلف انجام می دادیم. کار خیلی زیادی بود و من فکر کردم، این باید راحت تر شود. به علاوه میخواستم مطمئن شوم که میتواند آینده، اثبات آینده باشد، آیا جرأت میکنم از آن اصطلاح استفاده کنم؟ بلکه قابل گسترش است.
و زمانی که OpenTelemetry را کشف کردم، درست مثل اوه، متشکرم. زیرا این چیزی است که شرکت می تواند به پیش ببرد. و همچنین نیازی به نگرانی در مورد ذخیره سازی داده ها نبود. و بنابراین واقعاً یک پلتفرم واقعا عالی ارائه شده است تا بتوانیم بر روی کار در دست در مقابل نحوه انجام کار تمرکز کنیم. بنابراین نحوه درگیر شدن من در پروژه در واقع ابتدا به عنوان یک مشتری بود. حدود سه، نزدیک به چهار سال پیش، به نوعی دوران کودکی OpenTelemetry بود. و آنلاین می شدم، به مستندات نگاه می کردم یا خیلی در کد بودم، اما می خواستم بیشتر یاد بگیرم. بنابراین من به یک تماس SIG می رفتم و یک نفر از گوگل و مایکروسافت و شرکت های دیگر وجود داشت، و سپس این مرد از این فین تک کوچک در ایالات متحده بود. و در ابتدا کمی ناخوشایند بود، اما آنها بسیار هیجان زده بودند که من را در تماس داشته باشند زیرا من یک کاربر نهایی بودم. و واقعاً همینطور بود، شروع به این روش تجربه فوقالعادهای بود، فهمیدن اینکه میتوانم به جای اینکه صرفاً مصرفکننده آن باشم، در این امر سهیم باشم. پس عالی بود و سپس من حرفهام را به کار برای یک فروشنده تغییر دادم و اکنون این سیستمها را برای مشتریانی مانند خودم که سالها پیش بودم، پیادهسازی میکنیم. بنابراین این یک نوع پرداخت به جلو، پس دادن نوع چیز است.
عدنان راهی: چگونه وارد پروژه OpenTelemetry شدیم؟ ما شروع کردیم به مشارکت بیشتر در وبلاگ با شما بچه ها شروع کردیم به کمک کمی در اسناد نیز. و بله، این فقط یک تلاش تمام عیار در تیم بوده است که همیشه چند دقیقه از هر روز را به بررسی پروژه OpenTelemetry اختصاص دهیم و راهی برای مشارکت پیدا کنیم.
رین مانکوسو: من در پروژه OpenTelemetry درگیر شدم… صادقانه بگویم، من در یک شرکت مشاهدهپذیر در بازاریابی کار میکردم، و آنها این موضوع را نمیدانستند. آنها نمی خواستند من درگیر شوم. و من واقعا به منبع باز اعتقاد داشتم. من در موزیلا و ویکیمدیا کار کرده بودم و واقعاً معتقد بودم که از منظر استراتژیک این راه رو به جلو است. بنابراین دومین بار که میتوانستم به شرکتی بروم که به من اجازه داد درگیر شوم، این کاری بود که انجام دادم. و حالا من در Honeycomb هستم. و خوشحالم که میگویم در سه ماه اول، به عضویت پروژه درآمدم و با کارگروه کاربر نهایی شروع به کار کردم و تلاش کردم تا آن را به یک SIG تبدیل کنم، به همه برنامههایی که امروز دارد، همراه با دیگران.
5- سیگنال تله متری مورد علاقه شما چیست؟
ایریس دیرمیشی: ردیابی سیگنال مورد علاقه من است.
سورین نیومن: سیگنال مورد علاقه من اکنون نمایه سازی است، زیرا فکر می کنم این واقعاً شکاف بزرگی را که در قابلیت مشاهده وجود نداشت، از بین می برد، درست است؟ بنابراین قبلاً اشاره کردم، درست است، من از فضای APM آمدهام، و اکنون برای من، APM، قابلیت مشاهده، ایجاد تفاوت در اینجا بسیار سخت است. اما یکی از چیزهایی که وقتی من با افرادی که در حال حاضر از محصولات APM استفاده می کنند صحبت می کنم این است که آنها به این فکر می کنند که سطح کد با OpenTelemetry کجاست، درست است؟ نماینده تجاری من آن خط کد را به من می دهد که چیزی را خراب می کند. و این چیزی است که با نمایه سازی به دست می آوریم. و به همین دلیل است که من واقعاً در مورد آن هیجان زده هستم.
KAYLA REOPELLE: تصمیم گیری برای سیگنال مورد علاقه برای من به نوعی دشوار است. من واقعاً عاشق قدرت ردیابی هستم. من فکر میکنم که ردیابیها میتوانند داستانها را به شیوههایی که بسیار معنادار هستند، بازگو کنند. اما از سوی دیگر، از سوی دیگر، من خیلی در سیاههها غوطه ور شده ام و سعی کرده ام به لاگ ها اجازه بدهم تا اتصالات بیشتری به دهانه ها و ردیابی ها داشته باشند، قطعاً نقطه نرمی برای سیاهه ها نیز دارم.
مورگان MCLEAN: منظورم این است که من نسبت به آثار توزیع شده جانبدار هستم زیرا این پروژه از آنجا شروع شد. و من فکر می کنم در اوایل، این جایی بود که ارزش زیادی داشت. هیچ کس دیگری واقعاً جمع آوری ردیابی توزیع شده استاندارد را انجام نمی داد درست است؟ چند نمونه منبع باز از آن پیوست شده بود، مانند Zipkin و Jaeger. اما من فکر میکنم دلیل اینکه OpenTelemetry اینقدر سریع جذب شد این بود که آن را ارائه میکرد.
من همچنین به لاگها که سال گذشته راهاندازی کردیم، جزئی هستم، فقط به این دلیل که در آن بخشهای زیادی از OTel درگیر بودهام… اما این یکی از مواردی است که من در بسیاری از هستههای اصلی شرکت داشتم. مشخصات اولیه در رانندگی که. و بنابراین دیدن آن کشتی واقعاً هیجان انگیز بود. همچنین، لاگ ها فقط چیزی هستند که در طول زندگی حرفه ای من قبل از کار روی هر یک از این موارد، فقط از آن ناامید می شوم، زیرا آنها هرگز استاندارد نیستند، پردازش آنها کند است، و گران هستند. OTel برای همه کسانی که از لاگ استفاده می کنند تغییرات زیادی را برای بهتر شدن در آنجا به ارمغان می آورد.
و در نهایت، من حدس میزنم پروفایلها، چون الان روی آن کار میکنم. زمانی که سالها پیش در گوگل بودم، اولین محصول نمایهسازی مستمر توزیعشده در جهان را راهاندازی کردم، حداقل یک محصول در دسترس عموم، که پروفایل ابری Google، پروفایل Stackdriver بود، آنها هنوز از آن پشتیبانی میکنند، هنوز فکر میکنم رایگان است، خیلی قوی. اما نمایه سازی همیشه یک چیز خاص بوده است. مانند، میدانم، مانند Splunk و سایر شرکتها، ما از آن پشتیبانی میکنیم، اما به اندازه معیارها، ردیابیها و گزارشها شناخته شده نیست. من فکر می کنم با OTel، از اواخر امسال، ما مانند پشتیبانی کامل از پروفایل ها راه اندازی خواهیم کرد. این واقعاً تغییر خواهد کرد. مثلاً، ما مشتریانی در Google داشتیم که یک ساعت از نمایهگر ما را صرف میکردند و 20،30 درصد از کل محاسبات خود را صرفهجویی میکردند، زیرا آنها کدهای واقعاً ضعیف بهینهسازی شدهای را خیلی سریع پیدا کردند. برای افراد بیشتری که این توانایی را داشته باشند و به کارها سرعت ببخشند و توسعه دهندگان در واقع بینشی در مورد نحوه کار کردن چیزها پیدا کنند، فوق العاده هیجان انگیز است. به عنوان مثال، فناوری برای مدت طولانی وجود داشته است و OTel این جریان اصلی را به ارمغان می آورد.
هنریک رکسد: وقتی مردم از من می پرسند، بچه مورد علاقه شما کیست؟ معمولاً می گویم، بچه مورد علاقه ای ندارم، می دانید. همه بچه های من فوق العاده هستند. همه آنها، نمی دانم، یک چیز عالی دارند، می دانید، خارج از آن. بنابراین من فکر می کنم من عاشق ردیابی هستم زیرا گاهی اوقات به شما کمک می کند تا بفهمید که کجا کند شده است. من معیارها را دوست دارم زیرا به عنوان یک مهندس عملکرد، از معیارها استفاده زیادی می کردم. و من عاشق سیاهههای مربوط هستم زیرا سیاهههای مربوط در پایان، نمونه برداری وجود ندارد. بنابراین، اگر فقط روی گزارشها تجزیه و تحلیل میکنید، وای، بسیار دقیق هستید.
بنابراین فکر نمی کنم سیگنال مورد علاقه ای داشته باشم. من فقط می گویم که بسته به آنچه که نیاز دارم و انتخاب و انتخاب می کنم، به وضوح یک سیگنال وجود دارد که بیشتر به من کمک می کند. یک چیز وجود دارد که من بسیار مشتاق و منتظر آن هستم زیرا والنسیا در حال پروفایل سازی مداوم است، زیرا من عاشق پروفایل کردن هستم و فکر می کنم ردیابی ها عالی هستند، اما اگر در جایی مشکلی وجود داشته باشد، نمایه سازی بسیار مفید خواهد بود. بنابراین فکر میکنم، بله، به سؤالات شما پاسخ نمیدهم، اما میگویم، بله، همه سیگنالهای ارائه شده توسط OpenTelemetry را دوست دارم.
ویجی ساموئل: من کاملاً نسبت به معیارها تعصب دارم. من احساس می کنم معیارها قوی ترین سیگنال هستند. تا زمانی که به ابزار دقیق خود فکر میکنید و مطمئن میشوید که کاردینالیته دانهبندی مناسبی را دارید که به پلتفرم ارسال میشود، میتوانید کارهای قدرتمند و قدرتمندی در رابطه با تشخیص ناهنجاری، یادگیری ماشین و بسیاری موارد دیگر انجام دهید. بنابراین من معیارها را دوست دارم.
دنیل گومز بلانکو: یعنی باید بگویم ردپایی، چون زمینه را به شما می دهند. ردیابی ها به شما همبستگی ستون فقرات را برای همه سیگنال های دیگر می دهند، درست است؟ اما من فکر میکنم که طراحی فعلی طراحی API معیارها آنقدر قدرتمند است که انگار دوباره عاشق معیارها شدهام، به این دلیل که ابزار اندازهگیری را از تجمیع معیارها جدا میکنیم، آنقدر قدرتمند و غنی است اساساً راهی برای توصیف سیستمهایمان به ما بده، که من دوباره عاشق معیارها شدهام.
داگ اودگارد: سیگنال مورد علاقه من، باید بگویم، من نسبت به ردیابی ها بی تفاوت هستم، زیرا برای مدت طولانی در حال توسعه نرم افزار بوده ام که اولین چیزی که واقعاً مرا به سمت آن سوق داد، توانایی دیدن آن بود، به خصوص چون می دانم چگونه است، مانند اشکال زدایی. اما این نیز هست، من همچنین میدانم که در یک حادثه چگونه باید خیلی سریع روی آن تمرکز کرد. بنابراین بله، Traces مورد علاقه من است، اما من همچنین دوست دارم شناسه ردیابی و شناسه دهانه را در حال حاضر به گزارش ها ارسال کنم. این به نوعی تبدیل به مورد علاقه بعدی من می شود.
عدنان راهی: سیگنال مورد علاقه من ردیابی است. من می خواهم بگویم آثار، قطعا. خواننده مورد علاقه من اد شیران است.
رین مانکوسو: سیگنال مورد علاقه من چیست؟ منظورم این است که من برای لانه زنبوری کار می کنم، بنابراین طبق قانون اساسی موظفم بگویم ردیابی سیگنال مورد علاقه من است.
به ما بپیوند!
اگر داستانی برای به اشتراک گذاشتن در مورد نحوه استفاده از OpenTelemetry در سازمان خود دارید، مایلیم از شما بشنویم! راه های اشتراک گذاری:
حتما OpenTelemetry را در Mastodon و LinkedIn دنبال کنید و داستان های خود را با استفاده از آن به اشتراک بگذارید #تلمتری باز هشتگ!
و فراموش نکنید که برای محتوای عالی OpenTelemetry در کانال YouTube ما مشترک شوید!
ما با نسخه دوم Humans of OpenTelemetry برگشتیم، این بار از KubeCon EU در پاریس. یک بار دیگر، من و ریس لی با مشارکت کنندگان و کاربران نهایی OpenTelemetry مصاحبه کردیم و یاد گرفتیم که چگونه با OTel درگیر شدند:
همچنین تشکر ویژه از:
-
ریس لی، مصاحبه کننده من
-
هنریک رکسد برای تهیه تجهیزات ضبط صدا و تصویر و انجام ویرایش های اولیه فیلم خام
-
ژو جیکون برای کمک با دوربین خودش
در ادامه می توانید ضبط کامل را تماشا کنید:
با تشکر از همه کسانی که تا به امروز در OpenTelemetry همکاری داشته اند، و ما مشتاقانه منتظر مشارکت های شما در سال 2024 و بعد از آن هستیم! 🎉
رونوشت
اگر خواندن بیشتر مورد شماست، متن مکالمات ما را در زیر بررسی کنید.
1- با انسان های OTel آشنا شوید
ایریس دیرمیشی: خب من آیریس دیرمیشی هستم. من یک مهندس ارشد رصدپذیری در Miro هستم و زندگی من، زندگی حرفه ای من تماماً در مورد مشاهده پذیری است. من یک پلتفرم مشاهدهپذیری میسازم که ابزارهایی را برای تیمهای مهندسی در Miro فراهم میکند تا بتوانند برنامههای خود را نظارت کنند، مشاهده کنند و بهترین برنامهها را دریافت کنند.
سورین نیومن: نام من سورین نویمان است. من در سیسکو در دفتر برنامه منبع باز کار می کنم و یکی از اعضای کمیته مدیریت OpenTelemetry و یکی از پشتیبانان اسناد OpenTelemetry هستم.
KAYLA REOPELLE: نام من Kayla Reopelle است. من برای New Relic کار می کنم و در پروژه OpenTelemetry Ruby مشارکت دارم.
مورگان MCLEAN: نام من مورگان مکلین است، من مدیر مدیریت محصول در Splunk هستم. از روز اول با OpenTelemetry بودهام. من یکی از بنیانگذاران پروژه هستم. من در کمیته حاکمیت هستم. وای. من روی چه چیزی در OTel کار می کنم؟ کمی از همه چیز. منظورم این است که اوایل به معنای واقعی کلمه همه چیز بود. من و تد و افراد مختلف کارهای بسیار بسیار زیادی انجام می دادند. اخیراً من درگیر انتشار ردیابی ها، متریک 1.0 بودم. لاگ 1.0 در سال گذشته. در حال حاضر من در حال کار بر روی نمایه سازی و همچنین گسترش OpenTelemetry به محاسبات بزرگ هستم.
هنریک رکسد: اسم من هنریک رکسد است. من یک مدافع بومی ابر در Dynatrace هستم و علاقه زیادی به مشاهده پذیری، عملکرد دارم و سعی می کنم با ارائه محتوا برای شروع هر راه حلی به جامعه کمک کنم.
ویجی ساموئل: نام من ویجی ساموئل است و به انجام معماری برای پلتفرم قابلیت مشاهده در eBay کمک می کنم.
دنیل گومز بلانکو: من دنیل گومز بلانکو هستم. من یک مهندس اصلی در Skyscanner و همچنین عضو کمیته مدیریت OpenTelemetry هستم.
داگ اودگارد: نام من داگ اودگارد است. من یک معمار ارشد راه حل با ServiceNow Cloud Observability هستم که قبلا Lightstep نیز بوده است. من همچنین مشتری قبلی استفاده از OpenTelemetry برای چندین سال قبل از آن هستم.
عدنان راهی: هی، من عدنان هستم. من در Tracetest به عنوان یک مدافع توسعه دهنده کار می کنم که … شما بهتر از من می توانید حدس بزنید که چیست. تقریباً همه چیز را در مورد OpenTelemetry انجام دهید. من یکی از مشارکت کنندگان برای مستندات، برای وبلاگ، و نسخه ی نمایشی هستم.
رین مانکوسو: نام من رین مانکوسو است. من برای Honeycomb.io کار می کنم و یکی از نگهبانان End User SIG هستم.
2- مشاهده پذیری برای شما چه معنایی دارد؟
ایریس دیرمیشی: مشاهده پذیری برای من چه معنایی دارد؟ مشاهده بودن برای من بزرگترین علاقه زندگی من و همچنین حرفه حرفه ای من است. این یکی از آن حوزههایی است که وقتی کار خود را شروع میکنید چندان علاقهای به آن ندارید، زیرا چیزی در مورد آن نمیدانید. این در مدرسه آموزش داده نمیشود، جوامع فناوری آن را زیاد تبلیغ نمیکنند، اما بعد آن را کشف میکنید و میگویید: «وای، این شگفتانگیز است!» ما در واقع در حال ایجاد تغییر هستیم و به تیم ها کمک می کنیم تا بهترین محصول خود را بسازند. پس آره، همین.
سورین نیومن: من فکر می کنم مشاهده پذیری یک تغییر بزرگ بازی است، درست است؟ بنابراین این تحول از آنچه ما انجام داده ایم، به ویژه APM، در چند سال گذشته است. بنابراین من برای مدت طولانی در AppDynamics کار کردم و عوامل APM را به مشتریان فروختیم و چیزهای زیادی را به آنها دادیم که امروزه نیز قابلیت مشاهده نویدبخش است. اما تغییر بزرگی که من با قابلیت مشاهده می بینم این است که در حال پایین آمدن است، بگذارید بگوییم برای همه، درست است؟ بنابراین این کار باعث می شود کارهایی که در آنجا انجام دادیم برای همه در دسترس باشد. و حتی بیشتر، ما در حال دور شدن از این موضوع هستیم… هی، بیایید یک عامل جمعآوری پست را به برنامه شما اضافه کنیم تا بپسندیم، بله، اجازه دهید قابلیت مشاهده بومی را ایجاد کنیم. بیایید این را به چیزی تبدیل کنیم که توسعه دهندگان، تیم های عملیاتی در همه سازمان ها از آن استفاده می کنند.
KAYLA REOPELLE: بنابراین برای من مشاهده پذیری به معنای داشتن آرامش خاطر است. یعنی چیزی داشته باشید که بتوانید روی آن تکیه کنید تا ببینید چه اتفاقی افتاده و چه اشتباهی رخ داده است. من فکر میکنم مشاهدهپذیری همچنین راهی برای احساس ارتباط بیشتر فنی با مشتریان و کاربرانتان است، به طوری که میتوانید روشهای تعامل آنها با نرمافزار شما را به جای روشهایی که ممکن است با آن تعامل داشته باشید، ببینید.
مورگان MCLEAN: منظورم این است که مشاهده پذیری برای من فراتر از صنعت محاسبات است. توانایی نگاه کردن به چیزی و درک اینکه چگونه کار می کند، در حال حاضر چه کاری انجام می دهد، و بنابراین اگر خراب شد، چگونه سریعتر آن را تعمیر کنید. مطمئناً وقتی در مورد تلهمتری در این صنعت فکر میکنیم، مشاهدهپذیری بهطور کلاسیک به معنای مشاهده زیرساختها و برنامههای کاربردی بهطور هیجانانگیز است، فکر میکنم در حال حاضر در حال گسترش است، درست است؟ همانطور که قبلاً اشاره کردم، با OpenTelemetry، ما به برنامههای کلاینت فشار میآوریم، ما به سمت مینفریمها پیش میرویم. و بنابراین واقعاً در هر سیستمی که بر تجارت شما تأثیر می گذارد، مشاهده پذیری هر سیستم فنی است.
هنریک رکسد: معمولاً وقتی مردم به قابلیت مشاهده اشاره می کنند می گویند که این جایگزینی برای نظارت نام قدیمی است. اما در واقع برای من این چیزی بیشتر از نظارت است، زیرا نظارت مانند این است که شما فقط به چیزی نگاه کنید و مشاهده پذیری مانند داشتن اطلاعات کافی برای درک یک موقعیت خاص است. بنابراین اگر فقط به معیارها نگاه کنید، خوب، حدس میزنید که چیزی در حال وقوع است، اما متوجه نمیشوید. بنابراین داشتن گزینههایی برای دریافت اطلاعات بیشتر مانند گزارشها، رویدادها، استثناها، ردیابیها، کامپایل کردن، سپس در پایان همه آن ابعاد را با هم ترکیب کنید، سپس میگویید، خوب، متوجه شدم، این مشکل من است و میتوانم آن را حل کنم.
ویجی ساموئل: مشاهده پذیری برای من چه معنایی دارد؟ من متعلق به سازمانی هستم که در داخل eBay به آن سازمان مهندسی سایت می گویند و هدف ما این است که مطمئن شویم همه چیزهایی که در سایت می گذرد را مشاهده کرده و اطمینان حاصل کنیم که در دسترس بودن بالا هستیم. بنابراین اساساً مشاهده پذیری به معنای دانستن این است که آیا سایت خوب کار می کند یا خیر، زیرا به همین دلیل است که من آنجا هستم.
دنیل گومز بلانکو: مشاهده پذیری برای من چه معنایی دارد؟ این راهی برای ما برای درک آنچه در سیستمهایمان اتفاق میافتد است، زیرا ما یک سیستم کاملاً پیچیده را اجرا میکنیم، بنابراین باید بفهمیم که در داخل آنها چه میگذرد تا بتوانیم در پایان روز تجربه خوبی را برای کاربران نهایی خود ارائه دهیم.
داگ اودگارد: بنابراین، مشاهدهپذیری، برای من این است که من سالها یک توسعهدهنده فول استک بودهام، و بنابراین همانطور که مشاهده میکنیم… در واقع من در یک تیم واکنش به حادثه قرار گرفتم که حوادث را ردیابی میکرد، اما همچنین سعی میکرد بفهمد چه چیزی اشتباه است. و به من اشاره کرد که چقدر به این نیاز داریم، چقدر سخت است که به این همه صفحه نمایش مختلف نگاه کنیم و غیره.
عدنان راهی: بنابراین، مشاهدهپذیری، برای من این است که من سالها یک توسعهدهنده فول استک بودهام، و بنابراین همانطور که مشاهده میکنیم… در واقع من در یک تیم واکنش به حادثه قرار گرفتم که حوادث را ردیابی میکرد، اما همچنین سعی میکرد بفهمد چه چیزی اشتباه است. و به من اشاره کرد که چقدر به این نیاز داریم، چقدر سخت است که به این همه صفحههای مختلف نگاه کنیم و غیره. مشاهدهپذیری برای من راهی است که واقعاً ببینم در سیستم شما چه اتفاقی میافتد. این اوج بیدار نبودن تمام شب در تلاش برای فهمیدن مشکل است. و با OpenTelemetry و با افزایش ردیابی در چند سال گذشته، با توجه به امکاناتی که در حال حاضر داریم به بالاترین حد خود رسیده است. بنابراین من واقعاً بسیار خوشحالم که بخشی از پروژه هستم. من همچنین واقعاً خوشحالم که با آن سرعت در حال رشد است، که در حال حاضر در حال رشد است، و نمیتوانم ببینم که طی چند سال آینده چگونه خواهد شد.
رین مانکوسو: برای من، مشاهده پذیری این است که بتوانیم سؤالات عمیقتری از سیستمهایمان بپرسیم، بتوانیم مطالبه کنیم. و نحوه عملکرد سیستم های پیچیده را درک کنید.
3- OpenTelemetry برای شما چه معنایی دارد؟
ایریس دیرمیشی: OpenTelemetry ابزاری است که قابلیت مشاهده را دوباره عالی می کند. من میتوانم بگویم که مشاهدهپذیری در حال افزایش است، اکنون که OpenTelemetry بسیار محبوب شده است، اجازه میدهد سیگنالهای تلهمتری را متمرکز کند، قراردادهای معنایی را مجاز میکند، و به طور کلی به تیمهای مشاهدهپذیری و تیمهای مهندسی کمک میکند تا توجه بیشتری به مشاهدهپذیری داشته باشند و آن را بسازند و بسازند. بهتر است.
سورین نیومن: OpenTelemetry برای من چه معنایی دارد؟ من فکر می کنم این وسیله ای برای مشاهده است. آن را قادر می سازد. و من چند سال پیش به انجمن OpenTelemetry ملحق شدم زیرا کنجکاو بودم که این ایده را به ارمغان بیاورم تا قابلیت مشاهده را برای همه به ارمغان بیاورم. و من فکر می کنم که ما واقعاً کار خوبی انجام می دهیم. و آنچه که اکنون برای من معنی دارد این است که یک جامعه شگفت انگیز است. درست؟ بنابراین ما اینجا در KubeCon هستیم و من با افراد زیادی که فقط از آن مکالمات می شناسم ملاقات می کنم و اکنون می توانم شخصاً با آنها صحبت کنم. و ما در مورد OpenTelemetry زیاد صحبت می کنیم، اما در مورد چیزهای دیگری غیر از OpenTelemetry نیز صحبت می کنیم. ما در مورد مشاهده پذیری صحبت می کنیم، البته، در مورد آنچه که در مورد آن فکر می کنیم که قرار است در چند سال آینده اتفاق بیفتد و همه چیزهای دیگر، و این همان معنای OpenTelemetry برای من است.
KAYLA REOPELLE: بنابراین به نظر من OpenTelemetry یک تلاش جامعه برای استفاده از بهترین چیزهایی است که قبلاً برای ابزار دقیق وجود دارد و آن را در یک گروه جمع آوری می کند تا همه بتوانند از آن بهره ببرند. من فکر میکنم که ما به عنوان مهندسان عامل مختلف چیزهای زیادی یاد گرفتهایم، اما چیزهای زیادی برای یادگیری از کاربران خود محصولات وجود دارد. و OpenTelemetry کار بزرگی را انجام میدهد که هم افرادی را که، میدانید، متخصص در مشاهدهپذیری هستند، و متخصص در زبانها را برای ساختن چیزی که واقعاً برای همه عالی و معنیدار است، به ارمغان میآورد.
مورگان MCLEAN: منظورم این است که OpenTelemetry کودک من است. تلاش زیادی برای ایجاد این پروژه انجام دهید. برای من چه معنی می دهد؟ منظورم این است که یک پاسخ خسته کننده وجود دارد، و آن این است که سیگنال ها را استخراج می کند: معیارها، ردیابی ها، گزارش ها، پروفایل ها، هر چیز دیگری از زیرساخت شما، از خدمات شما، از مشتریان شما، آنها را قابل مشاهده و پردازش در پشتیبان می کند. اما من فکر میکنم برای بسیاری از ما که مدتها در این انجمن بودهایم، و بسیاری از ما مانند شما و هنریک اینجا و دیگرانی که بسیار در انجمن شرکت میکنند، فکر میکنم، منظورم این است که OTel یک منبع باز واقعاً خوب است. جامعه ای که باید در آن شرکت کنم. این چیزی است که من از کار کردن روی آن لذت می برم. من میدانم که این انتزاعی است و به نوعی شبیه به یک جور حرفهای زشت است، اما نمیدانم. OTel از طرق مختلف برای من معنای زیادی دارد. همه خیلی مثبت
هنریک رکسد: OpenTelemetry برای من به معنای آینده است. زیرا در نهایت با داشتن یک استاندارد باز، ما این تجمل را داریم که یک استاندارد مشترک برای قالب مشترک، برای همه راه حل های بازار و داشتن آن قالب مشترک برای همه صنعت و همه فروشندگان و همه راه حل ها داشته باشیم. فقط موارد استفاده را باز می کند. من فکر میکنم آزمایش بر روی بازخورد کاربران تکیه میکرد، نمیدانم. و اکنون با دادههای مشاهدهپذیری، میتوانیم در روشی که در حال آزمایش هستیم بسیار کارآمد باشیم، میتوانیم در جایگزینی ابزارهای بازاریابی، ابزارهای تجزیه و تحلیل تجاری بسیار کارآمد باشیم. من فکر می کنم این آینده است. و یک چیز که بسیاری از مردم در مورد آن صحبت می کنند، هوش مصنوعی در همه جا، یادگیری ماشین، بل، بل، بلا، اما من فکر می کنم این همان چیزی است که تسلا است. منظورم این است که تسلا، وقتی ماشین خود را رانندگی می کنید، بر اساس سنسورهایی که اندازه گیری می کند تصمیم می گیرد. و اگر آن سنسورها و آن اندازهگیریها را ندارید، پس نمیتوانید هوشمند داشته باشید… میتوانید هوشمندترین سیستمها را داشته باشید، اما بدون دادهها، نمیتوانید تصمیمات درستی بگیرید. من فکر میکنم این یک توانبخش برای اجرای آینده برنامههای کاربردی مدرن است.
ویجی ساموئل: OpenTelemetry استانداردی برای مشاهدهپذیری در آینده است، و بسیار مهم است، زیرا همانطور که در طول چند سال گذشته سفر مشاهدهپذیری را طی کردهایم، مجبور شدهایم استانداردهای باز را در Prometheus و تعداد کمی دیگر جستجو کنیم. اکنون، حداقل با جذب و جمعآوری، این استاندارد واحدی است که همه باید آن را اتخاذ کنند. و من فکر می کنم که برای دراز مدت بسیار قدرتمند است.
دنیل گومز بلانکو: OpenTelemetry برای من چه معنایی دارد؟ من فکر میکنم که این یعنی گرد هم آوردن مردم، گرد هم آوردن همه زیر یک زبان واحد و آنهایی که در مورد تلهمتری فکر میکنند. من فکر می کنم زبان های انسانی به اندازه کافی برای ما دشوار است که یکدیگر را بفهمیم. و من فکر میکنم، میدانید، OpenTelemetry در حال جمعآوری فنآوری و یک راه مشابه است، فکر کردن در مورد تلهمتری، فکر کردن به نحوه مشاهده سیستمهایمان.
داگ اودگارد: برای من، OpenTelemetry توانایی تیمهای محصول، تیمهای زیرساختی را به ارمغان میآورد، به آنها کمک میکند تا کارشان را آسانتر کنند و همچنین فقط تجربه مشتری را بهبود ببخشند و به طور کلی آن را به تجربه بهتری برای انجام کارهایمان تبدیل کنند.
عدنان راهی: میخواهم بگویم OpenTelemetry آیندهی مشاهدهپذیری است. ما شرکتهای زیادی را دیدهایم، بسیاری از فروشندگان به سمت ذهنیت OpenTelemetry-first حرکت کردهاند، و روشی که میتوانید از OpenTelemetry برای تولید آنها استفاده کنید، تا در واقع همه سیگنالهای تلهمتری را با یک مجموعه از کتابخانهها، با یک ابزار جمعآوری کنید. این همان طوری است که قرار بود باشد. شما دیگر در یک ابزار، یک فروشنده، یک ارائه دهنده ابر قفل نیستید. شما اساساً می توانید هر کاری را که می خواهید انجام دهید، و می توانید از معیارها، گزارش ها و ردیابی ها برای اساساً برای هر کاری که می خواهید انجام دهید استفاده کنید. واقعا از دیدنش خوشحال شدم
رین مانکوسو: OpenTelemetry یک پروتکل ابزار دقیق است که به ما کمک می کند تا سوالات دقیق تری در مورد مشاهده پذیری بپرسیم زیرا سیگنال های متعدد را از بسیاری از انواع سیستم های انعطاف پذیر جمع آوری می کند. مردم همه چیز را از هواپیمای کنترلی در Kubernetes گرفته تا سیستمهای فیزیکی اولیه را زیر نظر دارند. این یک زبان واقعاً انعطافپذیر است و جامعهای زیبا از انسانها است که در طول همهگیری همهگیر گرد هم آمدهاند تا چیزی واقعاً خاص بسازند.
4- چگونه با OpenTelemetry درگیر شدید؟
ایریس دیرمیشی: من در یک تیم مشاهدهپذیری بسیار سریع کار میکردم، و ابزارهای زیادی را حفظ میکردیم و واقعاً در آنجا کنوانسیون نداشتیم، مرکزیسازی نداشتیم و واقعاً در مورد پشتیبانها و به طور کلی فروشندگان آگنوستیک انعطافپذیر نبودیم. . بنابراین ما این ابزار شگفت انگیز به نام OpenTelemetry را کشف کردیم. گفتیم باشه، امتحان کنیم. برای ما عالی کار کرد. و امروز اینجا هستم، یک سال بعد، بیش از یک سال بعد، و بیایید بگوییم که مهاجرت به OpenTelemetry را در پروژه دوم خود انجام می دهم.
سورین نیومن: چگونه وارد OpenTelemetry شدم؟ بنابراین بله، من به آن اشاره کردم … بنابراین چند سال پیش کنجکاو شدم. بنابراین من… من در AppDynamics بودم که به عنوان یک معمار دامنه کار می کردم، و برای Node.js، Python و بسیاری از آن زبان ها متخصص بودم. و همیشه این مکالمه در اطراف وجود داشت، مانند، هی، این چیزی وجود دارد که اکنون OpenTelemetry نامیده می شود و آیا ما نباید آن را در محصول خود ادغام کنیم؟ و من می خواهم، خوب، من می خواهم بیشتر یاد بگیرم. سپس به این فکر کردم که راه خوبی برای یادگیری چیزهای جدید در مورد یک فناوری منبع باز چیست؟ آره، وارد این کار شو بنابراین زمانی درگیر جاوا اسکریپت بودم، و سپس در نقطهای متوجه شدم، بله، اما اگر واقعاً میخواهم دید خوبی نسبت به OpenTelemetry داشته باشم، انجام مستندسازی راه خوبی برای آن است. و اینگونه بود که من در نهایت نگهبان اسناد شدم.
KAYLA REOPELLE: بهار گذشته زمانی که New Relic از من خواست تا وضعیت فعلی پروژه OpenTelemetry Ruby را بررسی کنم، در OpenTelemetry شرکت کردم. من همچنین به عنوان یک مهندس در تیم عامل New Relic Ruby کار می کنم و این به من فرصتی داد تا در پروژه مشارکت کنم. و متوجه شدم که بسیاری از سیگنالها برای روبی هنوز پایدار نبودند. بنابراین بسیاری از کارهای من تا کنون در تلاش برای ایجاد ثبات در لاگ ها و معیارها در Ruby بوده است.
مورگان MCLEAN: من در گوگل روی محصولات قابل مشاهده گوگل کار می کردم، مانند ردیابی، نمایه سازی، اشکال زدایی، و از این قبیل چیزها. و یکی از چالشهایی که ما در ردیابی داشتیم، دریافت دادهها از برنامههای کاربردی افراد بود. واقعا خیلی سخته شما به ادغام صدها هزار نرم افزار نیاز دارید. هیچ تیمی، هیچ شرکتی قرار نیست آن را حفظ کند. این فقط غیر ممکن است. و بنابراین میخواهیم کاری منبع باز انجام دهیم. استانداردهای منبع باز دیگری نیز وجود داشت. فکر میکنم، یکی تقریباً در همان زمانی که ما این کار را انجام میدادیم، شروع کرده بود، به نام OpenTracing. ما OpenCensus را شروع کردیم.
در برخی مواقع، به خصوص در میان اعضای باهوش تر رسانه های اجتماعی، تیمی که من یکی از آنها نیستم، اختلافاتی بین این پروژه ها در مورد اینکه افرادی که پایگاه داده ها و چیزهای زمان اجرا زبان را نگهداری می کنند، واقعاً باید تلاش های خود را برای یکپارچه سازی انجام دهند، وجود داشت. محدود کردن موفقیت هر دو پروژه بنابراین من OpenCensus را رهبری می کردم. تد و دن و دیگران در OpenTracing رهبری می کردند. و در اواخر سال 2018، اوایل سال 2019، ما بالاخره به نوعی همه چیز را به نتیجه رساندیم و تصمیم گرفتیم آنها را در آنچه اکنون OpenTelemetry نامیده میشود ادغام کنیم. پس این یک جورهایی است، می دانید، من از آن زمان درگیر بودم،… حالا در Splunk کار می کنم. شرکت های مختلف، اما هنوز در انواع مشابه. اما مشارکت من اینگونه شروع شد، و از آنجا رشد کرده و رشد کرده و گلوله برف گرفته شده است.
هنریک رکسد: وقتی ماجراجویی را در مشاهدهپذیری شروع کردم، البته به Dynatrace پیوستم، و Dynatrace نماینده فروشنده خود، OneAgent را دارد، و من این حرکت OpenTelemetry را دیدم، و از پسزمینه عملکرد، به آن نگاه کردم و گفتم: «وای یک استاندارد باز.” “این بسیار هیجان انگیز به نظر می رسد” زیرا من یک اجرا داشتم، یک کنسرت برای یک مشتری، که در آن مانند جمع آوری گزارش ها و پردازش آن و قرار دادن یادگیری ماشینی اجرا کردم. و من در آن زمان به خودم گفتم، داشتن یک استاندارد مشترک بسیار عالی خواهد بود. بنابراین به جای اجرای سفارشی، می توانم چیزی برای همه داشته باشم. و وقتی به تعریف پروژه و چیزهای پشت پروژه نگاه کردم، بسیار هیجان زده شدم. گفتم اوه خدایا من می خواهم در پروژه شرکت کنم. و از آنجا بود که من شروع به ساخت محتوا کردم تا به جامعه کمک کنم تا شروع کند.
من قبلا یک توسعه دهنده بودم، اما مطمئنا توسعه دهنده بدی هستم. به همین دلیل است که سعی می کنم از راه های دیگر و در همه جهات به پروژه کمک کنم. و بله، هدف من افزایش پذیرش استانداردهای باز است، اطمینان حاصل کنم که در همه جا به کار گرفته شده است، بنابراین ما می توانیم با اجرای پیاده سازی های هیجان انگیز تر به جلو حرکت کنیم.
ویجی ساموئل: من چند سال پیش به دو دلیل شروع کردم. یکی، ما به دنبال معرفی ردیابی در داخل شرکت بودیم و در آن زمان OpenTracing و OpenCensus به OpenTelemetry همگرا می شدند. ما شروع به ارزیابی OpenTelemetry برای آن کردیم. و با توجه به اینکه ما برای ردیابی به OpenTelemetry میرفتیم، من همچنین سفری را برای انتقال مجموعه معیارهای خود به OpenTelemetry انجام دادم. من اساساً اینگونه درگیر شدم.
دنیل گومز بلانکو: چگونه در OpenTelemetry شرکت کردم؟ من از طریق کارم در Skyscanner به عنوان یک کاربر نهایی درگیر شدم. من در حال رانندگی با استانداردهای باز برای تله متری بودم. در طول کووید، نیاز به سادهسازی و نحوه رویکرد ما به زیرساختها، نحوه برخورد، نحوه جمعآوری، نحوه پردازش، و نحوه صادرات دادههای تله متری، و همچنین اساساً … برای هدایت اساساً پذیرش استانداردهای باز و تلاش برای سادهسازی آنها وجود داشت. بنابراین به عنوان یک رهبر قابل مشاهده، بیشتر درگیر جنبه اجتماعی OpenTelemetry شدم، تصمیم گرفتم با همه کاربران نهایی آنها تعامل داشته باشم و با افرادی ملاقات کنم که می خواهند همان مشکلات را حل کنند و می خواهند راه حلی بیابم که برای همه کارساز باشد.
داگ اودگارد: بنابراین، OpenTelemetry، من در واقع برای چندین سال، در موقعیت قبلی خود، استخدام شدم تا واقعاً نرم افزار مشاهده پذیری را توسعه دهم. داشتم کارهای خودم را می نوشتم، مدیریت هشدار و کارهای مختلف انجام می دادیم. کار خیلی زیادی بود و من فکر کردم، این باید راحت تر شود. به علاوه میخواستم مطمئن شوم که میتواند آینده، اثبات آینده باشد، آیا جرأت میکنم از آن اصطلاح استفاده کنم؟ بلکه قابل گسترش است.
و زمانی که OpenTelemetry را کشف کردم، درست مثل اوه، متشکرم. زیرا این چیزی است که شرکت می تواند به پیش ببرد. و همچنین نیازی به نگرانی در مورد ذخیره سازی داده ها نبود. و بنابراین واقعاً یک پلتفرم واقعا عالی ارائه شده است تا بتوانیم بر روی کار در دست در مقابل نحوه انجام کار تمرکز کنیم. بنابراین نحوه درگیر شدن من در پروژه در واقع ابتدا به عنوان یک مشتری بود. حدود سه، نزدیک به چهار سال پیش، به نوعی دوران کودکی OpenTelemetry بود. و آنلاین می شدم، به مستندات نگاه می کردم یا خیلی در کد بودم، اما می خواستم بیشتر یاد بگیرم. بنابراین من به یک تماس SIG می رفتم و یک نفر از گوگل و مایکروسافت و شرکت های دیگر وجود داشت، و سپس این مرد از این فین تک کوچک در ایالات متحده بود. و در ابتدا کمی ناخوشایند بود، اما آنها بسیار هیجان زده بودند که من را در تماس داشته باشند زیرا من یک کاربر نهایی بودم. و واقعاً همینطور بود، شروع به این روش تجربه فوقالعادهای بود، فهمیدن اینکه میتوانم به جای اینکه صرفاً مصرفکننده آن باشم، در این امر سهیم باشم. پس عالی بود و سپس من حرفهام را به کار برای یک فروشنده تغییر دادم و اکنون این سیستمها را برای مشتریانی مانند خودم که سالها پیش بودم، پیادهسازی میکنیم. بنابراین این یک نوع پرداخت به جلو، پس دادن نوع چیز است.
عدنان راهی: چگونه وارد پروژه OpenTelemetry شدیم؟ ما شروع کردیم به مشارکت بیشتر در وبلاگ با شما بچه ها شروع کردیم به کمک کمی در اسناد نیز. و بله، این فقط یک تلاش تمام عیار در تیم بوده است که همیشه چند دقیقه از هر روز را به بررسی پروژه OpenTelemetry اختصاص دهیم و راهی برای مشارکت پیدا کنیم.
رین مانکوسو: من در پروژه OpenTelemetry درگیر شدم… صادقانه بگویم، من در یک شرکت مشاهدهپذیر در بازاریابی کار میکردم، و آنها این موضوع را نمیدانستند. آنها نمی خواستند من درگیر شوم. و من واقعا به منبع باز اعتقاد داشتم. من در موزیلا و ویکیمدیا کار کرده بودم و واقعاً معتقد بودم که از منظر استراتژیک این راه رو به جلو است. بنابراین دومین بار که میتوانستم به شرکتی بروم که به من اجازه داد درگیر شوم، این کاری بود که انجام دادم. و حالا من در Honeycomb هستم. و خوشحالم که میگویم در سه ماه اول، به عضویت پروژه درآمدم و با کارگروه کاربر نهایی شروع به کار کردم و تلاش کردم تا آن را به یک SIG تبدیل کنم، به همه برنامههایی که امروز دارد، همراه با دیگران.
5- سیگنال تله متری مورد علاقه شما چیست؟
ایریس دیرمیشی: ردیابی سیگنال مورد علاقه من است.
سورین نیومن: سیگنال مورد علاقه من اکنون نمایه سازی است، زیرا فکر می کنم این واقعاً شکاف بزرگی را که در قابلیت مشاهده وجود نداشت، از بین می برد، درست است؟ بنابراین قبلاً اشاره کردم، درست است، من از فضای APM آمدهام، و اکنون برای من، APM، قابلیت مشاهده، ایجاد تفاوت در اینجا بسیار سخت است. اما یکی از چیزهایی که وقتی من با افرادی که در حال حاضر از محصولات APM استفاده می کنند صحبت می کنم این است که آنها به این فکر می کنند که سطح کد با OpenTelemetry کجاست، درست است؟ نماینده تجاری من آن خط کد را به من می دهد که چیزی را خراب می کند. و این چیزی است که با نمایه سازی به دست می آوریم. و به همین دلیل است که من واقعاً در مورد آن هیجان زده هستم.
KAYLA REOPELLE: تصمیم گیری برای سیگنال مورد علاقه برای من به نوعی دشوار است. من واقعاً عاشق قدرت ردیابی هستم. من فکر میکنم که ردیابیها میتوانند داستانها را به شیوههایی که بسیار معنادار هستند، بازگو کنند. اما از سوی دیگر، از سوی دیگر، من خیلی در سیاههها غوطه ور شده ام و سعی کرده ام به لاگ ها اجازه بدهم تا اتصالات بیشتری به دهانه ها و ردیابی ها داشته باشند، قطعاً نقطه نرمی برای سیاهه ها نیز دارم.
مورگان MCLEAN: منظورم این است که من نسبت به آثار توزیع شده جانبدار هستم زیرا این پروژه از آنجا شروع شد. و من فکر می کنم در اوایل، این جایی بود که ارزش زیادی داشت. هیچ کس دیگری واقعاً جمع آوری ردیابی توزیع شده استاندارد را انجام نمی داد درست است؟ چند نمونه منبع باز از آن پیوست شده بود، مانند Zipkin و Jaeger. اما من فکر میکنم دلیل اینکه OpenTelemetry اینقدر سریع جذب شد این بود که آن را ارائه میکرد.
من همچنین به لاگها که سال گذشته راهاندازی کردیم، جزئی هستم، فقط به این دلیل که در آن بخشهای زیادی از OTel درگیر بودهام… اما این یکی از مواردی است که من در بسیاری از هستههای اصلی شرکت داشتم. مشخصات اولیه در رانندگی که. و بنابراین دیدن آن کشتی واقعاً هیجان انگیز بود. همچنین، لاگ ها فقط چیزی هستند که در طول زندگی حرفه ای من قبل از کار روی هر یک از این موارد، فقط از آن ناامید می شوم، زیرا آنها هرگز استاندارد نیستند، پردازش آنها کند است، و گران هستند. OTel برای همه کسانی که از لاگ استفاده می کنند تغییرات زیادی را برای بهتر شدن در آنجا به ارمغان می آورد.
و در نهایت، من حدس میزنم پروفایلها، چون الان روی آن کار میکنم. زمانی که سالها پیش در گوگل بودم، اولین محصول نمایهسازی مستمر توزیعشده در جهان را راهاندازی کردم، حداقل یک محصول در دسترس عموم، که پروفایل ابری Google، پروفایل Stackdriver بود، آنها هنوز از آن پشتیبانی میکنند، هنوز فکر میکنم رایگان است، خیلی قوی. اما نمایه سازی همیشه یک چیز خاص بوده است. مانند، میدانم، مانند Splunk و سایر شرکتها، ما از آن پشتیبانی میکنیم، اما به اندازه معیارها، ردیابیها و گزارشها شناخته شده نیست. من فکر می کنم با OTel، از اواخر امسال، ما مانند پشتیبانی کامل از پروفایل ها راه اندازی خواهیم کرد. این واقعاً تغییر خواهد کرد. مثلاً، ما مشتریانی در Google داشتیم که یک ساعت از نمایهگر ما را صرف میکردند و 20،30 درصد از کل محاسبات خود را صرفهجویی میکردند، زیرا آنها کدهای واقعاً ضعیف بهینهسازی شدهای را خیلی سریع پیدا کردند. برای افراد بیشتری که این توانایی را داشته باشند و به کارها سرعت ببخشند و توسعه دهندگان در واقع بینشی در مورد نحوه کار کردن چیزها پیدا کنند، فوق العاده هیجان انگیز است. به عنوان مثال، فناوری برای مدت طولانی وجود داشته است و OTel این جریان اصلی را به ارمغان می آورد.
هنریک رکسد: وقتی مردم از من می پرسند، بچه مورد علاقه شما کیست؟ معمولاً می گویم، بچه مورد علاقه ای ندارم، می دانید. همه بچه های من فوق العاده هستند. همه آنها، نمی دانم، یک چیز عالی دارند، می دانید، خارج از آن. بنابراین من فکر می کنم من عاشق ردیابی هستم زیرا گاهی اوقات به شما کمک می کند تا بفهمید که کجا کند شده است. من معیارها را دوست دارم زیرا به عنوان یک مهندس عملکرد، از معیارها استفاده زیادی می کردم. و من عاشق سیاهههای مربوط هستم زیرا سیاهههای مربوط در پایان، نمونه برداری وجود ندارد. بنابراین، اگر فقط روی گزارشها تجزیه و تحلیل میکنید، وای، بسیار دقیق هستید.
بنابراین فکر نمی کنم سیگنال مورد علاقه ای داشته باشم. من فقط می گویم که بسته به آنچه که نیاز دارم و انتخاب و انتخاب می کنم، به وضوح یک سیگنال وجود دارد که بیشتر به من کمک می کند. یک چیز وجود دارد که من بسیار مشتاق و منتظر آن هستم زیرا والنسیا در حال پروفایل سازی مداوم است، زیرا من عاشق پروفایل کردن هستم و فکر می کنم ردیابی ها عالی هستند، اما اگر در جایی مشکلی وجود داشته باشد، نمایه سازی بسیار مفید خواهد بود. بنابراین فکر میکنم، بله، به سؤالات شما پاسخ نمیدهم، اما میگویم، بله، همه سیگنالهای ارائه شده توسط OpenTelemetry را دوست دارم.
ویجی ساموئل: من کاملاً نسبت به معیارها تعصب دارم. من احساس می کنم معیارها قوی ترین سیگنال هستند. تا زمانی که به ابزار دقیق خود فکر میکنید و مطمئن میشوید که کاردینالیته دانهبندی مناسبی را دارید که به پلتفرم ارسال میشود، میتوانید کارهای قدرتمند و قدرتمندی در رابطه با تشخیص ناهنجاری، یادگیری ماشین و بسیاری موارد دیگر انجام دهید. بنابراین من معیارها را دوست دارم.
دنیل گومز بلانکو: یعنی باید بگویم ردپایی، چون زمینه را به شما می دهند. ردیابی ها به شما همبستگی ستون فقرات را برای همه سیگنال های دیگر می دهند، درست است؟ اما من فکر میکنم که طراحی فعلی طراحی API معیارها آنقدر قدرتمند است که انگار دوباره عاشق معیارها شدهام، به این دلیل که ابزار اندازهگیری را از تجمیع معیارها جدا میکنیم، آنقدر قدرتمند و غنی است اساساً راهی برای توصیف سیستمهایمان به ما بده، که من دوباره عاشق معیارها شدهام.
داگ اودگارد: سیگنال مورد علاقه من، باید بگویم، من نسبت به ردیابی ها بی تفاوت هستم، زیرا برای مدت طولانی در حال توسعه نرم افزار بوده ام که اولین چیزی که واقعاً مرا به سمت آن سوق داد، توانایی دیدن آن بود، به خصوص چون می دانم چگونه است، مانند اشکال زدایی. اما این نیز هست، من همچنین میدانم که در یک حادثه چگونه باید خیلی سریع روی آن تمرکز کرد. بنابراین بله، Traces مورد علاقه من است، اما من همچنین دوست دارم شناسه ردیابی و شناسه دهانه را در حال حاضر به گزارش ها ارسال کنم. این به نوعی تبدیل به مورد علاقه بعدی من می شود.
عدنان راهی: سیگنال مورد علاقه من ردیابی است. من می خواهم بگویم آثار، قطعا. خواننده مورد علاقه من اد شیران است.
رین مانکوسو: سیگنال مورد علاقه من چیست؟ منظورم این است که من برای لانه زنبوری کار می کنم، بنابراین طبق قانون اساسی موظفم بگویم ردیابی سیگنال مورد علاقه من است.
به ما بپیوند!
اگر داستانی برای به اشتراک گذاشتن در مورد نحوه استفاده از OpenTelemetry در سازمان خود دارید، مایلیم از شما بشنویم! راه های اشتراک گذاری:
حتما OpenTelemetry را در Mastodon و LinkedIn دنبال کنید و داستان های خود را با استفاده از آن به اشتراک بگذارید #تلمتری باز هشتگ!
و فراموش نکنید که برای محتوای عالی OpenTelemetry در کانال YouTube ما مشترک شوید!