حق با آنها بود، The Last Of Us اولین اقتباس خوب بازی ویدیویی بود

The Last of Us هرگز به اندازه هفته قبل از عرضه یک محصول بزرگ بحث برانگیز نیست. حتی اگر بازی – و اکنون نمایش – انتظارات ما را به چالش میکشد، شخصیتهای خاکستری اخلاقی را ارائه میدهد، و آستانه خشونت نیهیلیستی قابل قبول را در جریان اصلی سرگرمی پیش میبرد، بزرگترین بحثها درباره The Last of Us قبل از تجربه مطرح میشود، نه بعد از آن.
چه این مدل شخصیت ابی باشد و چه اطلاعات لو رفته (اغلب اشتباه خوانده شده یا اشتباه فهمیده شده) برای قسمت 2، یا سردرگمی در مورد ارتقاءهایی که در بازسازی قسمت 1 ارائه شده است، همیشه قبل از رسیدن آن بحث شهر مطرح است. با این مجموعه تلویزیونی، بحث در مورد اقتباسهای بازیهای ویدیویی بود و واکنش کمی ناامن دنیای بازی به پیشنهاد بیرونی مبنی بر اینکه ممکن است «نفرین را بشکند». خب راست می گفتند. The Last of Us اولین بازی ویدیویی اقتباسی عالی است.
ساکت باش، تو آنجا میوه های گندیده پرت می کنی. شما می توانید از فریاد زدن بارها و بارها کلمه “Arcane” را متوقف کنید. شما با تی شرت فیلم سونیک، واقعاً نیازی به فحاشی نیست. نیازی نیست در مورد همه کسانی که دوست دارید شروع به فریاد زدن کنید. من از این چیزها شنیده ام، می دانم. من آدمی نیستم که برای The Very Serious Gazette می نویسم که تنها مرجع بازی های ویدیویی Pac-Man و Mario هستند. مشکل این چیزها این است که چقدر آنها را یک اقتباس عالی از بازی های ویدیویی می دانید. آنها بیشتر الحاقات فرنچایز هستند – The Last of Us یک اقتباس واقعی است و این مهم است.
همه برای داستان ها بازی های ویدیویی انجام نمی دهند و این می تواند سازگاری آنها را دشوار کند. وقتی فیلمها از کتابها اقتباس میشوند، چیزی را میگیرند که قبلاً طرفداران روایت از آن حمایت میکنند. در بازیها، بسیاری از آنها به دلیل اکشن، پازل، پلتفرم یا سختیشان محبوب هستند و هیچکدام از اینها نمیتوانند به راحتی به صفحه نقرهای منتقل شوند. به همین دلیل است که می بینیم بسیاری از اقتباس ها منبع را نادیده می گیرند و به نفع تصاویر قابل تشخیص عمومی هستند. هیچ بازی سونیک انفرادی وجود ندارد که به هیچ یک از این فیلم ها شباهت داشته باشد. بازی Arcane به قدری از چیزی که League of Legends بازی میکند دور است، انگار که اساساً یک فن تخیلی رسمی است. همین امر در مورد Detective Pikachu، Uncharted، Assassin’s Creed، هر یک از Resident Evils و در واقع هر اقتباس دیگری که می توانید نام ببرید نیز صدق می کند.
این امر ناشی از ترکیبی از عدم احترام به منبع است، به نحوی که اغلب در هنگام اقتباس از کتاب برای صفحه نمایش به آن توجه نمی کنید، و همچنین این واقعیت عینی که روایت در برخی از این ویژگی ها کمی سطحی است. The Last of Us بر هر دوی این موانع غلبه کرد. فکر نمیکنم داستان قسمت 1 آنقدرها که بزرگترین طرفداران آن میگویند تأثیرگذار باشد (قسمت 2 یک گام بزرگ به سمت بالا است)، اما حداقل نوشتهای غیرقابل انکار است. مهمتر از خوب بودن نوشتن این است که به عنوان یک نوشته خوب در نظر گرفته شود، به این معنی که اجازه داده شد همانطور که هست وجود داشته باشد، با تفاوتهایی که در بالا بردن آن (مانند داستان بیل) به جای تغییر کامل آن است.
بزرگترین انتقادی که ممکن است به ارتباط The Last of Us با منبع اصلی داشته باشید این است که گاهی اوقات خیلی نزدیک به نظر می رسد، در حالی که سایر اقتباس ها خیلی دور هستند. The Last of Us اغلب شامل نماهایی برای بازآفرینی صحنهها در طول فصل اول میشود و استفاده از یک رسانه کاملاً جدید بسیار محدودکننده به نظر میرسد. من میخواهم در فصل دوم آزمایشهای بیشتری را ببینم، اما فقط به این دلیل است که اطمینان دارم که از همه راههایی که مهم است وفادار خواهد بود و از آن میخواهم کمی بیشتر دور شود.
The Last of Us به عنوان یک بازی ویدیویی پیشگام معرفی شد که عصر روایی جدیدی را آغاز کرد، و اگرچه ممکن است کمی بیش از حد باشد، امیدوارم همین اتفاق در مورد اقتباس نیز رخ دهد. من همگی طرفدار پروژههایی مثل Arcane هستم که دنیایی را که در آن وجود دارند بهعنوان چیزی غنیتر تصور میکنند، اما برای هر داستان موفقیتآمیزی، پنج نفر دیگر هستند که با نام یک بازی معامله میکنند و آنچه را که میکوشد آن را برای فیلمهای اکشن ارزان قیمت بیان کند، حرام میدانند. The Last of Us به ما یادآوری میکند که وقتی صحبت از وفادار ماندن به متن میشود، بر اقتباسهای بازیهای ویدیویی نفرین وجود دارد، و با یادآوری ممکن است آن را شکسته باشد.