تاریک ترین بازی های ویدئویی در سری افسانه زلدا

زمانی که The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom هنوز در حال توسعه بود، IGN با ایجی آئونوما مصاحبه کرد. او گفت که بازی احتمالاً «کمی تیرهتر» از Majora's Mask خواهد بود که برخی آن را تاریکترین بازی زلدا در تمام دوران میدانند. با این حال، زمانی که بازی منتشر شد، بسیاری احساس کردند که بازی انتظاراتی را که انتظارش را داشتند برآورده نمی کند.
در حالی که هیچ کس نمی تواند منکر موفقیت Tears of the Kingdom شود، طرفداران سری Zelda ممکن است به دنبال یک بازی متفاوت باشند تا نیاز خود را به چیزی تاریک و تاریک برآورده کنند. در حالی که میتوان چندین بازی Zelda را تاریکترین بازیها در نظر گرفت، اما این واقعاً به تجربه و نظر خود گیمر بستگی دارد، اگرچه میتوان گزینههای بالقوهای را در نظر گرفت.
9 The Legend Of Zelda: Phantom Hourglass
کشتی ارواح منجر به کابوس می شود
The Legend of Zelda: Phantom Hourglass به عنوان دنباله مستقیم The Wind Waker منتشر شد. بعد از اینکه لینک و زلدا از دریای بزرگ دور میشوند تا سرزمین جدیدی پیدا کنند، بازی واقعاً زمانی شروع میشود که تترا توسط کشتی ارواح دزدیده میشود و لینک را ترک میکند تا او را نجات دهد.
با این حال، او سیاهپوش میشود و در سرزمینی که اصلاً نمیشناسد بیدار میشود، سرزمینی که توسط یک شیطان جانخراش به نام بلوم تهدید میشود. حتی زمانی که لینک دوباره تترا را پیدا می کند، او به سنگ تبدیل شده است. پس از یک ماجراجویی طولانی با دوستان جدید، لینک زلدا را نجات می دهد و آنها در کشتی دزدان دریایی تترا از خواب بیدار می شوند و به آنها می گویند که ماجراجویی آنها فقط یک رویا است. آیا میتوان تمام آنچه را که تجربه کردیم به آن کاهش داد؟
8 The Legend Of Zelda: Spirit Tracks
زلدا قربانی انتخاب شده است
The Legend of Zelda: Spirit Tracks 100 سال پس از Phantom Hourglass در سرزمین New Hyrule رخ می دهد. کنترلها ممکن است گاهی کمی دشوار باشند، اما تنظیمات مدرنتر برای یک بازی Zelda این ورودی را در این سری منحصر به فرد میکند.
روح زلدا که توسط صدراعظم شیاطین کول خیانت شده است، از بدن او جدا می شود، که کول قصد دارد از آن در مراسمی تاریک برای احیای پادشاه شیطان ملادوس استفاده کند. شاهزاده خانم چاره ای جز داشتن یک زره به نام فانتوم ندارد تا به لینک کمک کند تا او را متوقف کند. وقتی نقشه کول شکست می خورد، مالادوس سعی می کند دنیا را نابود کند، اما قهرمانان ما او را متوقف می کنند. زلدا در پایان بدن خود را پس می گیرد، اما فکر کردن به آنچه ممکن است بوده باشد ترسناک است.
7 The Legend Of Zelda: Link's Awakening
زندگی فقط یک رویاست
The Legend of Zelda: Link's Awakening
در ابتدا برای Game Boy در سال 1993 منتشر شد، اما بعداً برای Game Boy Color دوباره منتشر شد و برای Nintendo Switch بازسازی شد. در این بازی، لینک در جزیره ای مرموز از خواب بیدار می شود که کشتی او در طوفان نابود می شود.
بیشتر بازی در جزیره کوهلینت، با حیوانات سخنگو، چهرههای دوستانه و عکسهایی از سری ماریو، شاد و درخشان است. برای فرار از جزیره، لینک باید هشت ابزار جمع آوری کند تا ماهی بادی رویایی را بیدار کند. در پایان، ماهی باد بیدار می شود و باعث می شود جزیره کوهلینت و همه افرادی که در آن هستند ناپدید شوند. همانطور که مشخص است، خود جزیره رویای ماهی باد بوده است. هرکسی را که می شناختی و دوستش داشتی، حالا رفته اند، مثل هر رویای دیگری با گذشت زمان پاک شده اند.
6 The Legend Of Zelda: The Wind Waker
هر چیزی که می دانید سیل شده است
The Legend of Zelda: The Wind Waker سفر قهرمان جوانی را دنبال می کند که با نجات خواهر ربوده شده اش شروع می شود و با نجات کل دریای بزرگ توسط او به پایان می رسد. وقتی به لحظات ترسناک این بازی فکر میکنید، ممکن است ذهنتان مستقیماً به معبد زمین برود که پر از Redead و Floormasters است. این سیاه چال تاریک پر از مرگ و ترس است، اما این تنها چیز تاریک در مورد این بازی نیست.
دریای بزرگ Wind Waker بر روی قلههای کوه هیرول قرار دارد، زمانی که لینک برای متوقف کردن گاناندورف توسط خدایان غرق شد. کسانی که میتوانستند به بلندترین قلهها فرار کنند، اما همه نمیتوانستند از چنین بلای جان سالم به در ببرند.
5 The Legend Of Zelda: Ocarina of Time
با گذشته تاریک Hyrule روبرو شوید
Ocarina of Time علیرغم تصاویری که معمولاً روشن است، گاهی اوقات ما را لرزاند. شما بازی را به عنوان کودکی شروع میکنید که برای اولین بار جنگل را ترک میکند، در سراسر Hyrule و حتی به آینده سفر میکنید تا گاناندورف را از راه خود باز دارید – فقط متوجه میشوید که او قبلاً آنطور که صلاح میداند آینده را شکل داده است.
دیدن قلعه زمانی پرجنبوجوش و تبدیل شدن به ویرانهای که ردیدها در آن زندگی میکردند، تکاندهنده بود، و دو سیاهچال وحشتناکتر از آن وجود دارد. یک لینک جوان باید از The Bottom of the Well عبور کند تا به لنز حقیقت دست یابد که توسط دست مرده وحشتناک محافظت می شود. سپس او باید در برابر وحشت معبد سایه، جایی که شیخ زمانی خائنان به تاج و تخت را اعدام می کرد، شجاعت کند.
4 The Legend Of Zelda: Twilight Princess
Hyrule در گرگ و میش پوشیده شده است
3
از لحظهای که با نسخه Hyrule متعلق به Twilight Princess آشنا میشوید، میدانید که با داستانی تاریکتر و تاریکتر روبرو هستید. اگرچه این Hyrule در نوع خود زیبا بود، اما شاهزاده خانمش باید تسلیم می شد تا از کشتار بیشتر مردم خود در امان بماند. مردم هیرول در سرزمینی که قرار بود خانه آنها باشد، تبدیل به سایههایی محض شدند که توسط قلمرو ظالمانه گرگ و میش غلبه کرد.
شریک زندگی شما Midna در حالی که دست دراز می کند، کنایه آمیز و بدبینانه است و به لینک نشان داده می شود که تسلیم شدن در برابر قدرت غالب تری فورس چه معنایی دارد. یک روح سبک کشته می شود، و شما گاناندورف را می کشید، اما زانت با زدن گردنش کار را تمام می کند. چه گرگ باشید چه مرد، این بازی روی شما تاثیر می گذارد.
2 The Legend Of Zelda: Breath Of The Wild
Hyrule در ویرانه است
Breath of the Wild واقعا یک داستان آخرالزمانی است. بقایای شیخه به نام نگهبانان تنها برای مقابله با مردم هیرول در زمانی که توسط Malice فاسد شد، حفاری شدند. در پی آنها، هیرول زمانی زیبا در ویرانه رها شده است، و ممکن است دنیا در حال بهبودی باشد که لینک 100 سال بعد از خواب بیدار شود، اما زخم های جنگ هنوز در مزارع و کوه های هیرول باقی مانده است.
زندگی فقط در جیب های منتخب و معدود کسانی که به اندازه کافی شجاع هستند که جاده را طی کنند پیدا می شود. نگهبانان هنوز در زمین سرگردان هستند و آماده هستند تا لیزرهای خود را شلیک کنند و قهرمان ما را ساقط کنند. ممکن است برخی از غیرنظامیان جان سالم به در برده باشند، اما ما در تعجب هستیم که چند نفر جان خود را از دست دادند زیرا زلدا نتوانست به زودی با قدرت های الهه خود ارتباط برقرار کند.
1 The Legend Of Zelda: Majora's Mask
ماه از سقوط باز نمی ایستد
در Majora's Mask، Hyrule of Ocarina of Time را پشت سر می گذاریم تا دوست عزیزی را که در راه گم کرده بودیم پیدا کنیم. در عوض، ما با تلاشی روبرو می شویم که در آن فقط سه روز فرصت داریم تا سرزمینی عجیب را از یک ماه در حال سقوط نجات دهیم، و همه جای ترمینا با اندوه مشخص شده است.
مردم شهر ساعت در ناباوری زندگی میکنند که ماه واقعاً ممکن است سقوط کند، آبهای شیرین وودفال به سم تبدیل شدهاند و گورونهای Snowhead با سردتر شدن هوا یخ میزنند. دیوای ارزشمند Great Bay تخمها و صدایش را از دست داد و مردهها آزادانه در ایکانا کانیون پرسه میزنند و نمیتوانند استراحت کنند. در ترمینا، مردم مردهاند و ما میبینیم چه بلایی سر آنها آمده است، اما هنوز چارهای جز ادامه دادن نداریم.