انتقام غذایی است که به بهترین وجه با طلسم های یخ سرو می شود

شگفتانگیز است که Mageseeker چقدر سریع شما را به داخل میکشد. قبل از اینکه مقدمه را به پایان برسانید، تمام مهارتهای لازم برای آزاد کردن ترکیبهای بیرحمانه با زنجیرتان، رقصیدن زیبا در اطراف حملات دشمنان و ربودن جادوی آنها را خواهید داشت تا به سمت آنها برگردید. . مهم نیست که من چند صد هیولا و جادوگر را کشتم، هرگز از استفاده از مهارت های رزمی ساده ای که در پنج دقیقه اول آموزش داده اید خسته نشدم. راههایی وجود دارد که Mageseeker کاملاً به پتانسیل خود نمیرسد، اما پس از گذراندن 15 ساعت جنگ خونین علیه فاشیستهای عرفانی، تنها شکایت واقعی من این است که باعث شد بیشتر بخواهم.
اولین باری که زنجیر سیلاس را بیرون میاندازید، جادو را از یک دشمن میدزدید، سپس آن را روی دشمن دیگر آزاد میکنید، یک لحظه واقعی است. سیستم ضعف-مقاومت احاطه کننده طلسم به Mageseeker مقداری عمق استراتژیک می دهد که در این ژانر نادر است. شش نوع است: آتش، یخ، باد، طبیعت، عارف و طوفان، و هر دشمنی در برابر سحر خود مقاوم است، اما در برابر دیگری ضعیف است. موفقیت شما در نبرد به توانایی شما در شناسایی نقاط ضعف و هدف قرار دادن دشمنان با استفاده از جادوی صحیح در برابر آنها بستگی دارد.
ساده به نظر می رسد، اما Mageseeker عرصه را با دشمنان زیادی پر می کند که می تواند متمرکز ماندن دشوار باشد. اولین زوج طلسمی که یاد می گیرید ساده است: آتش و یخ. آنها نسبت به یکدیگر ضعیف هستند، بنابراین بهترین استراتژی این است که با دزدی جادو از دشمنان آتش و یخ معاوضه کنید و تعداد آنها را به طور مساوی کاهش دهید. قبل از اینکه بتوانید دوباره جادوی آنها را بدزدید، هر دشمن یک دوره خنک شدن دارد، بنابراین برای جلوگیری از آسیب و استفاده از فرصتها برای حمله غوغا، دویدنهای زیادی در عرصه وجود دارد. تسلط بر ریتم مبارزه و استفاده موثر از ضد جادو بسیار رضایت بخش است زیرا موفقیت به اندازه زمان واکنش شما به هوش شما بستگی دارد. Mageseeker به گونه ای با من کلیک کرد که Hyper Light Drifter و Hades هرگز انجام ندادند زیرا کیفیت پازل مانندی برای مبارزه داشتند. شما نه تنها سعی می کنید سریعتر از دشمنان خود باشید، بلکه می توانید با باهوش تر بودن از آنها نیز پیروز شوید.
آتش و یخ یک جفت ساده است، اما با پیشرفت بازی متوجه شدم که سایر جفتهای جادویی بسیار کمتر بصری هستند. مورد بعدی که یاد می گیرید باد و طبیعت است که مانند آتش و یخ به نظر متضادهای طبیعی نیستند. علاوه بر این، باد نیز مانند یخ آبی است، البته سایه روشن تر. بعدی عارف و طوفان است که من را بیشتر گیج کرد. رنگ های آن زرد و بنفش بود که حداقل مکمل یکدیگرند. در نتیجه من هرگز متوجه شش نوع طلسم و نحوه تعامل آنها با یکدیگر نشدم، و حتی در اواخر بازی متوجه شدم که برای بررسی گرافیک مرجع مکث می کنم تا مطمئن شوم که از جادوی مناسب روی دشمنان درست استفاده می کنم. .
خوشبختانه، بازی معمولاً دشمنان مشابه را به سمت شما پرتاب می کند. اگر یک هیولا رعد و برق را صدا می زند، احتمال زیادی وجود دارد که هیولایی دیگر دایره های عرفانی بنفش بسازد، و معمولاً می توانید از آنها علیه یکدیگر استفاده کنید. هر زمان که Sylas قدرت جدیدی را به سرقت می برد، می تواند آن را به عنوان یک توانایی دائمی در یکی از چهار اسلات طلسم خود باز کند. استفاده از جادوی خودتان هزینه مانا دارد، که فقط با وارد کردن آسیب غوغا می توان آن را دوباره پر کرد، بنابراین حتی اگر می توانید آزادانه هر جادویی را که می خواهید تجهیز کنید، تعداد آنها محدود است.
طلسم ها گران هستند و قدرتمندترها را فقط یک بار می توان قبل از اینکه نیاز به پر کردن بیشتر مانا سنج خود داشته باشید استفاده کرد. به همین دلیل، متوجه شدم که فقط از سپر و جادوهای شفا استفاده میکنم تا خودم را بالا نگه دارم و محافظت کنم. داشتن طلسم های زیادی در اختیار من (بیش از 30) و استفاده از دو مورد از آنها، هدر رفت، اما آنها تنها طلسم هایی بودند که تضمین می شد در هر برخورد مفید باشند. طلسمی که شما را در باد می پوشاند ممکن است قوی باشد، اما اگر وارد عرصه ای با دشمنان همسان شوید، بی ارزش است و هرگز نمی دانید با چه چیزی روبرو خواهید شد تا زمانی که برای تغییر جادوهای مجهز خود دیر نشده است.
داستان Mageseeker را دنبال می کند، سیلاس، جادوگری که به ناحق به مدت 15 سال زندانی شد تا اینکه یک روز فرار می کند و عهد می کند که از اسیرکنندگانش انتقام بگیرد. به عنوان یک اسپین آف League of Legends، داستان Mageseeker ممکن است برای افراد خارجی غیر قابل نفوذ به نظر برسد، اما توسعه دهنده Digital Sun یک کار استثنایی در ارائه اطلاعات ضروری و تمرکز داستان بر روی شخصیت ها انجام می دهد. به عنوان یک مدارگرد لیگ، من با Sylas، Garen، Lux، Jarven IV، و چند شخصیت دیگر که درون و بیرون داستان هستند آشنا بودم، اما این به قهرمانان زمینه و شخصیتی میدهد که در لیگ نخواهید یافت. من عاشق روشی هستم که بازیهای قبلی Riot Forge مانند Ruined King دنیای Runeterra را گسترش دادند و به شخصیتهای آن جان بخشیدند و Mageseeker نیز در همین راه موفق میشود.
پس از فرار از Demacia، Sylas شروع به تشکیل ارتشی از جادوگران برای سرنگونی Mageseekers می کند که برای نسل ها به شکار و سرکوب کاربران جادو در شهر پرداخته اند. هر جادوگری که Sylas برای پیوستن به شورش خود استخدام می کند، یک منوی پیشرفت جدید را باز می کند که به شما امکان می دهد آمار او را افزایش دهید و توانایی های جدید را باز کنید. در بین ماموریتها میتوانید کمپ را کاوش کنید، که با جمعآوری نیروهای کمکی گسترش مییابد و در طول زمان مناطق جدیدی را باز میکند. اگر وقت بگذارید و در کمپ با شخصیت ها صحبت کنید، چیزهای زیادی برای یادگیری در مورد شخصیت ها وجود دارد، و دیالوگ ها جالب و آموزنده است. Sylas که به طور خاص بر روی انتقام تمرکز دارد، در نهایت صاف ترین شخصیت بازی می شود.
این مایه شرمساری است، زیرا نکاتی در طول بازی وجود دارد که نشان می دهد قصد دارد داستان ظریف تری را در مورد خیانت و انتقام بگوید تا در نهایت. انگیزه های سایلاس اغلب توسط همراهانش مورد سوال قرار می گیرد، و فلاش بک لحظاتی از زندگی او را که او را به یک هیولا تبدیل کرده است و همچنین تجربیاتی که نشان می دهد امید هنوز در درون او زندگی می کند را نشان می دهد. این درگیری زمانی به اوج می رسد که او متوجه می شود لوکس – تنها دوستی که سیلاس تا به حال داشته است که برای فرار به او خیانت کرده است – گروه خود را از پناهندگان جادویی در یک کمون صلح جوی آرام رهبری می کند. در پایان، سیلاس همان طور که همیشه می خواست دشمنان خود را می کشد و برای آن قهرمان می شود. او هرگز مجبور نیست با خشم خود مقابله کند یا با غرایز خشونت آمیز خود حساب کند، زیرا در نهایت، یک بازی اکشن نیاز به باس فایت دارد.
کاوش سطحی مضامین آن تا حدی نتیجه مقیاس محدود Mageseeker است. در 15 ساعت، این کوتاهترین بازی مستقل نیست، اما نسبت به بازی با حمایت Riot، پراکندهتر به نظر میرسد. تعداد زیادی باس تکراری – البته با الگوهای حمله متفاوت – و نقشه های تکراری، به خصوص در ماموریت های جانبی وجود دارد. گزینه های پیشرفت تا حد زیادی محدود به افزایش آماری تدریجی است و سیستم های جدید برای معرفی در نیمه راه تمام می شود. سطوح خطی هستند، اما برای چند منطقه مخفی برای شکارچیان کلکسیونی، و علیرغم پتانسیلی که زنجیره های God of War Sylas ارائه می دهند، هیچ پازلی برای حل کردن وجود ندارد. فقط مبارزه کنید، به اتاق بعدی بروید و دوباره بجنگید.
با این حال، مبارزه فوق العاده است و به تنهایی کل بازی را انجام می دهد. جایگزین کردن محرک ها به جادوهای اسلینگ – چپ برای سرقت، راست برای شلیک – دارای ریتم طبیعی است که از اولین مبارزه تا آخرین مبارزه احساس خوبی دارد. باس فایتها، رویاروییهای پیچیده و چند مرحلهای هستند که مهارتهای شما را مورد آزمایش قرار میدهند و باید برای طرفداران لیگ لذت بخش باشند. همچنین نگاه کردن به آن خیره کننده است. من از جزئیات موجود در پسزمینه و سیالیت حرکتی که هر انیمیشن دارد، شگفت زده بودم. استفاده از رنگ و نور در اینجا شبیه هیچ چیزی نیست که قبلاً در هنر پیکسلی ندیده بودم، و امیدوارم هنرمندان در زمان فرا رسیدن فصل جوایز بهخوبی برای کارشان شناخته شوند.
Riot Forge سابقه ای باورنکردنی در تطبیق استودیوها با پروژه مناسب دارد و این بهترین نمونه تاکنون است. اجرای آن چنان قوی از یک ایده است که در نهایت به خاطر کمرنگ شدن آن دچار مشکل می شود. اگر Mageseeker تمام قدرت Riot را پشت سر داشت، به راحتی میتوانستم آن را به عنوان یکی از رقبای بهترین بازی سال ببینم، اما به نظر میرسد که ناشر هنوز آماده انجام همهچیز در این پروژههای خارجی نیست. فکر نمیکنم داستان سیلاس باید به اینجا ختم شود، و من هیجانزده هستم که ببینم Digital Sun در آینده با دنیای Runeterra چه میکند.