برنامه نویسی

امسال در تعطیلاتم حوصله کدنویسی را ندارم

اگر در تعطیلات هستید، پس در تعطیلات هستید. اگر سر کار هستید، پس دارید کار می کنید. واضح است، درست است؟

اما اگر کاری که در محل کار انجام می دهید بزرگترین سرگرمی شما در خارج از کار نیز باشد، چه؟

اگر مرز بین روز کاری و عصر مبهم و درهم باشد، و افکار شما دائماً بین فناوری و گذراندن وقت با دوستان و خانواده به عقب و جلو می روند، چه؟

برای بسیاری از کارمندان، این ممکن است مشکلی ایجاد نکند. اما برای ما که در برنامه نویسی کار می کنیم، این چیزی است که به آن عادت کرده ایم. حداقل من هستم.

و اکنون تعطیلات تابستانی در راه است، طولانی ترین دوره سال که در آن قرار است یک استراحت شایسته از کار داشته باشیم، با دوستان خود بنشینیم و در ساحل استراحت کنیم. پس چرا اینقدر سخت است که برنامه نویسی را که هر روز در محل کار انجام می دهیم کنار بگذاریم؟

همه در طول تعطیلات به کدنویسی می پردازند

سال گذشته به طور اتفاقی از برخی از اعضای گروه محلی نروژی خود خواستم تا از متخصصان برنامه نویسی در فیس بوک بپرسند که قصد دارند در چند ماه آینده چه چیزی یاد بگیرند.

فراموش کردم که چند هفته دیگر تعطیلات تابستانی در راه است، بنابراین فکر کردم که فقط پاسخ های نمکی دریافت خواهم کرد. اما نه، توسعه‌دهندگان نروژی برنامه‌های زیادی برای گنجاندن همه چیز از زبان‌ها گرفته تا چارچوب‌ها و کتابخانه‌ها در برنامه‌های خود داشتند، بین کباب‌پزی و جشنواره‌های تابستانی که به Kygo گوش می‌کردند.

همه برای بهبود خود حرفه.

“چرا در این مورد می پرسی، آیا تعطیلات مقدس نیست؟ آیا این واضح نیست که مردم از کار استراحت می کنند؟ آیا مردم عصبانی نمی شوند؟” از دوست من اوله پتر پرسید که در حرفه ای کاملا متفاوت، روزنامه نگاری کار می کند، اما اتفاقاً یکی از اعضای گروه است. در صنعت او کار و اوقات فراغت با هم ترکیب نمی شوند.

این مورد در صنعت توسعه دهنده نیست. ما انتخاب می کنیم که اوقات فراغت خود را صرف حرفه خود، برنامه نویسی کنیم.

فقط یک نفر در تاپیک جواب داد که تعطیلات تابستانی خود را به عنوان تعطیلات می گذارند.

سندرم ایمپوستر در پاییز

پاسخ دادن به انگیزه های توسعه دهندگان دیگر برای انتخاب برنامه نویسی در تعطیلات تابستانی دشوار است، اما من انگیزه خودم را می دانم.

دنیای برنامه نویسی غول پیکر است. همیشه چیز جدیدی برای یادگیری وجود دارد، و همیشه چیزی وجود دارد که احساس می کنم کمتر از همکارانم در مورد آن می دانم یا در مورد آن کنجکاو هستم. و لپ تاپ من همیشه آنجاست، روی نیمکت در حال شارژ یا روی پاهای من. اغلب در سفرهای تعطیلات نیز مرا همراهی می کند. با خودم فکر می کنم: «در صورت امکان آن را خواهم آورد». اگر بحرانی در کار باشد چه؟

اما به ندرت بحرانی وجود دارد. در عوض، من در نهایت با چیزهای “جدید جالب” مانند Sanity و Next.js سر و کله می زنم. تابستان امسال، احساس می کنم باید به TypeScript نگاه کنم.

تعطیلات تابستانی فرصت بزرگی است برای رسیدن به همه چیزهایی که باید در بهار یاد می گرفتم تا در ماه آگوست با بزرگترین سندرم خیانتکار ظاهر نشوم. به همین دلیل سال به سال در تعطیلات تابستانی برنامه ریزی کرده ام. هم به این دلیل که از آن لذت می برم و هم به این دلیل که احساس می کنم باید آن را انجام دهم.

حداقل Slack را خاموش کنید

و این دقیقاً نکته است. استفاده از زمان تعطیلات برای برنامه نویسی خود تحمیلی است. این چیزی است که خودتان انتخاب می کنید.

اگر از رئیس خود بپرسید، بعید است که بگوید شما باید در تابستان امسال برنامه نویسی کنید. «لطفاً به ساحل بروید» احتمالاً پاسخ محتمل‌تری است. هر چیزی که می خواهید یاد بگیرید، احتمالاً می توانید در پاییز در محل کار یاد بگیرید، درست است؟ رئیس شما احتمالاً از شما می خواهد که مرخصی بگیرید تا بتوانید سرحال و با انرژی دوباره برگردید.

پس به من قول بده که اگر در تابستان امسال کدنویسی را انتخاب کردی، ایمیل، Slack و هر چیز دیگری را که در طول تعطیلات برای انجام آن پولی دریافت نمی‌کنی، خاموش می‌کنی. فقط کاری را انجام دهید که خودتان برایتان سرگرم کننده است.

اما در حالت ایده‌آل، باید همه چیز را خاموش کنید. کدنویسی سرگرم کننده است، اما بسیاری از کارهای سرگرم کننده دیگر نیز وجود دارد. پس یک تعطیلات واقعی بگیرید. تو امسال لیاقتش را داری و من امسال لیاقتش را دارم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا