اسطوره محدود رافایل ، دریای فراموش شده ، در عشق و فضای عمیق توضیح داده شده است

عشق و فضای عمیق اسطوره های محدود برخی از نکات برجسته بازی هستند. در حالی که داستان داستانی مطالب زیادی را برای کشف هر شخصیت به خودی خود فراهم می کند ، اسطوره های محدود به قلمرو بسیار عمیق تر می روند و اسرار مربوط به هر عشق عشق را نشان می دهند که رفتار آنها را در داستان اصلی توضیح می دهد.

مربوط
تنها نکته منفی این است که جمع آوری ، تراز کردن و باز کردن اسطوره های محدود و فصل های مرتبط با آنها می تواند هم گرانقیمت و هم وقت گیر باشد. خوشبختانه ، اسطوره دریا فراموش شده رافایل در مارس 2025 بازگشت. مقاله زیر شامل همه چیزهایی است که باید در مورد گذشته های دور از حد رافایل ، خدای مرموز دریای بدانید.
این مقاله حاوی اسپویلرهایی برای داستان شاخه رافایل و داستانهای اسطوره او در عشق و عمیق استبشر
خدای دریا کیست؟
در خدای دریا نه فقط a خدای کنترل اقیانوس ها در دنیای عشق و فضای عمیق ، بلکه مرکز مذهبی و رهبر مردم لموریان – یک مسابقه آبزی جادویی از افرادی که در اعماق امواج زندگی می کنند شهر زیر آب به نام لموریا.
وجود داشته است بیش از یک خدای دریا در طول سنین و خدایان دریا می توانند بمیرند، گرچه لموریان یک هستند طولانی و اساساً نژاد جاودانه مردم.
در تجسم فعلی ، رافایل خدای دریا است. او تنها لموری است که می تواند از هدیه آتش استفاده کنید زیر امواج ، و او دارد خورشید را در زیر امواج ایجاد کرد – یک آتش نشانی عظیم در شهر نهنگ که لموریا را روشن می کند و از مردم خود محافظت می کند.
آیا رافایل هنوز خدای دریا است؟
در حالی که رافایل از نظر فنی هنوز خدای دریا است ، قدرت او به یک معنا خفته است تا زمانی که باشد کاملاً به “فداکار ترین پیروان” او محدود شده است یا محبوب او هنگامی که رافایل خود را کاملاً به محبوب خود محدود کرد ، او این کار را خواهد کرد روح خدای دریا را کاملاً مجسم کنید و تمام قدرت ها و مسئولیت هایی که با آن همراه است.
لموریا چیست؟
lemuria یک است تمدن گسترده باستانی در زیر امواج. ساکنان آن ، لموریان هستند Merpeople تقریباً بی حرکت با توانایی های جادویی. لموریایی ها مردمی هستند که ارزش عشق و آزادی مهمتر از همه
لیموریان برای جنگ گرسنه نشوید و یک مسابقه حریص نیستند. هر لیموری نیز ممکن است خود را به کسی متصل کنید (مشخص نیست که آیا آنها فقط می توانند به انسان محدود شوند یا اینکه می توانند به لیموریان نیز ملزم شوند) و تبدیل شوند کاملاً فرعی به آنها برای یک لموریان ، محدود بودن یکی از موارد است بزرگترین اقدامات اعتماد آنها می توانند تکمیل کنند.
در جدول زمانی فعلی ، لیموریا دیگر وجود نداردبشر اقیانوس که Lemuria در آن قرار گرفته است خشک شده است ، بیشتر – اگر نه همه – ساکنان آن از بین رفته اند ، و فرهنگ آن اکنون وجود دارد فقط در موزه ها.
رافایل ، به عنوان خدای دریا و ناجی پیشگویی لیموریا ، بخش عمده ای از داستان اصلی را صرف می کند تلاش برای بازگشت و انتقام میهن فراموش شده او.
توت خدای دریا چیست؟
خدای دریای دریا یک است متن مذهبی باستانی لموریان این نه تنها اطلاعاتی در مورد فرهنگ ، تاریخ و دین لموریا دارد ، بلکه حاوی آن است نبوت در مورد مرگ اجتناب ناپذیر لموریا و رستاخیز بالقوه
با هر تجسم از خدای دریا ، پیشگویی جدید در tome خدای دریا نوشته شده است.
توت در چند شکل و مکان مختلف در داستان وجود دارد ، اما از سرزمین شعله های مخفی – شاخه رافایل چشم طوفان – رافایل دارد قدرت توم را جذب کرد و به طور کامل قدرتهای خدا را به ارث برد.
رافایل: اسطوره دریا فراموش شده ، توضیح داد
اسطوره با MC شروع می شود روایت تاریخ پرستش خدای دریا. خدای دریا او را انتخاب می کند متدین ترین پیروان از نمازگزاران انسانی خود و آرزوی آنها را به آنها اعطا می کند. در عوض ، پیروان خدا دریا یک “هدیه” تهیه کنید برای او
MC است به عنوان فداکاری انتخاب شده است برای خدای دریا در یک سفر از طریق دریای طوفانی. با بدتر شدن طوفان ، خدمه او را فراتر می اندازند برای خنثی کردن دریا
او است گرفته شده توسط رافایل، خدای دریا. رافایل تصمیم می گیرد وقتی از او کمک می کند ، او را اذیت کند. او او را با آتش زپ می کند از انگشتان و خنده هایش. به یاد آوردن یک داستان قدیمی در مورد چگونگی بوسه های لموریان به شما توانایی نفس کشیدن در زیر آب را می دهند ، MC بوسه ای را تنها فرصت او برای زنده ماندن از اعماق می داند.
MC Kisses Rafayel و توانایی نفس کشیدن در زیر امواج را برای خودش سرقت می کند. او موافقت می کند اگر او را نجات دهد تمام وجود او را وقف می کند به دنبال او
MC در لیموریا به دو لیموریان جوان بیدار می شود ، الگی و کونش، بحث در مورد اینکه آیا آنها می توانند او را جدا کنند یا نه.
MC می آموزد که خدای دریا در لموریا زندگی می کند اما این انسانها باید قلبی را برای او قربانی کنند هر چند وقت یکبار که می تواند قدرت او را کاملاً جذب می کند و از اقیانوس محافظت کنید.
به او گفته می شود که رافایل خدای دریا است و این در مرکز معبد در شهر نهنگ، شعله بزرگی از آفرینش او می سوزد. در کتابی به نام tome of the sea خدای، گفته می شود که اگر شعله همیشه خاموش شود ، لموریا در یک لجن عمیق قرار خواهد گرفت صدها سال
شعله نامیده می شود خورشید زیر امواجبشر در طول مراسم سنی رافایل ، شعله – که برای سنین پایین در حال رشد است – باید مجدداً مجدداً مجدداً مورد استفاده قرار گیرد.
قلب قربانی شد باید قلب انسان باشد از آنجا که انسان حریص ترین موجودات موجود است – بخشی از ساختمان جهانی در ادامه توسط اسطوره سیلوس، فراتر از Cloudfall – و آن ، به دلیل ماهیت خودخواهانه خود ، هر هدیه ای را که می دهند یا قربانی می کنند در نظر گرفته می شود بسیار با ارزش تر از قربانی ساخته شده توسط گونه های دیگر.
Konche و Algie نیز به MC می گویند که گفته می شود که رافایل آخرین خدای دریا است، این نشان می دهد که لموریا در روزهای پایانی خود است.
در معبد ، رافایل به الدر آمند می گوید که او MC را به طور تصادفی کشف کرد در حالی که او در یک سفر ممنوعه بالاتر از دریا بود. آمند او را به خاطر بیرون کشیدن از معبد و موهای نگهبان سوزاند ، سپس آرزو می کند تأیید کند که رافایل می داند چه کاری انجام می دهد انتخاب MC به عنوان انسانی که او برای همیشه موظف استبشر
رافایل به آمند اطمینان می دهد که تا زمانی که آیین هنوز نیاز به تکمیل باشد ، او تصمیم نهایی خود را گرفته است در مورد موضوع
لموریان می تواند به افراد دیگر متعهد باشد. با این حال ، هنگامی که یک لمورا به کسی محدود می شود ، آنها نمی توانند خواسته های خود را انکار کنندبشر این امر باعث می شود که “استاد” MC Rafayel باشد. این یک سطح عمیق از اعتماد است که به راحتی شکسته می شود ، و به همین ترتیب ، MC بودن رافایل پیوند می یابد ، در نهایت به او می دهد اقتدار حتی خدای دریا.
رافایل به صورت واقعی رافایل تصمیم می گیرد که در کف معبد چشمگیر و چرت بزند. در همین حال ، کمی ماهی آبی ظاهر می شود ، و MC از آن می خواهد که او را اسکورت کند از اقیانوس ماهی با حافظه یا جهت بسیار ضعیفی به پایان می رسد که او را در محافل هدایت می کند.
در زمانی که او واقعاً آن را به آزادی فراتر از دیوارهای شهر تبدیل می کند ، رافایل دوباره ظاهر می شود. در ماهی در واقع بخشی از جادوی او بود و او را برای کشف لموریا گرفته بود. او از سفر خود آگاه بوده است تمام وقت
او توضیح می دهد که ماهی یک آزمایش بوده است برای دیدن اینکه آیا او ، یک انسان ، در واقع سوگندهای خود را ارزش قائل استبشر او شکست خورد آزمون او سپس به او توضیح می دهد که در یک ماه ، او انتظار می رود “مراسم” کامل با او ، نه به عنوان پیرو ، بلکه به عنوان فداکار ترین او.
با MC هنوز هم اشتباه گرفته است که به معنای فداکارترین اوست ، رافایل توضیح می دهد او باید کاملاً و کاملاً عاشق او شود.
کسی را پیدا کنید که شما را ببوسد ، حتی اگر به آنها دنیا ندهید. روح را دوست داشته باشید که مانند خود شما باشد ، چیزی که شما را تکمیل می کند. عشق و مرگ مهمترین چیزها در یک زندگی است. مرگ موضوع زمان است ، بنابراین عشق با تمام قلب شما می تواند جمع شود – Lemuria: Tome of the Sea ، فصل 3
MC با رافایل ، الگی و کونچه به بررسی این شهر می پردازد. رافایل به او یک پوسته مخروطی آبی می دهد تا از آن شکایت کند و MC به او خلاقانه توهین می کند، از عدم علاقه وی به آنچه می گوید اذیت شد. صرف نظر از این ، او همچنان او را در اطراف شهر و سرانجام معبد نشان می دهد.
رافایل دوست ندارد لمس شود، اما او به MC اجازه می دهد هنگام سفر به معبد Spire ، دست خود را نگه دارد.
رافایل می خواهد در مورد جهان روی سطح و MC پیشنهاد می دهد او را به آنجا ببرد برای دیدن همه گلها و حیوانات نادر. رافایل اذیت می شود زیرا او معتقد است که سعی دارد دوباره او را ترک کند.
پس از رسیدن به بالای معبد ، آنها داستان های مبادله در مورد دنیای آنها و MC پیشنهاد می دهد که او را برای دیدن جشنواره تولد خدا دریا ببرد. رافایل دریغ می کند که به او پاسخ دهد و خورشید زیر مجموعه امواج ، او را به خواب می برد.
MC که از عدم تمایل وی تحریک شده است ، اما نمی خواهد او را ترک کند ، در برابر شانه خود می خوابد. علی رغم عدم لمس کردن ، رافایل نه تنها اجازه نزدیکی می دهد ، بلکه او را حتی نزدیکتر می کند در مقابل طرف او
روز بعد ، رافایل MC را به ساحل می بردبشر او معبد انسانی را به او نشان می دهد و این را توضیح می دهد او توسط امساران آنجا بزرگ شد به عنوان پیرو خدای دریا. با این حال ، هنگامی که او به سن رسید ، فهمید که واقعاً در حال بودن است به عنوان یک فداکاری بزرگ شده استبشر به نظر می رسد این عصبانیت رافایل است.
بعداً ، در این جشنواره ، رافایل و MC یک نمایش عروسکی را مشاهده می کنند که داستان چگونه خدای دریا را روایت می کند تصمیم گرفت برای همیشه در زمین زندگی کند با محبوبش باشد. یک دختر کوچک از MC می پرسد که آیا خدای دریا به دلیل محبوب خود خواهد ماند؟ عشق واقعی یا به این دلیل که محدود هستند با هم؟
در بهترین (بدترین) پاسخ ممکن ، MC به کودکان می گوید که تمام داستانهایی که شنیده اند ساخته شده
با این حال ، رافایل به فرزندان می گوید که خدای دریا به راستی دلخواه قلب خود را به محبوب خود می بخشد و او می داند زیرا او یک لموریان است. مهمترین اطلاعاتی که او به آنها می گوید این است که لموریان عاشق افرادی نشوید که به آنها موظف هستندبشر عشق به آنها همیشه یک انتخاب است.
اندکی پس از ورود گروهی از نگهبانان ، رافایل و پیروان وی را به سرقت چشم مروارید از مجسمه خدای دریا متهم کردند ، رافایل و MC از طریق میدان تعقیب می شوند. او پیشنهاد می کند که نگهبانان را برای MC منحرف کند تا بتواند فرار کند بازگشت به زندگی روی سطح اگر این بزرگترین آرزوی اوست.
او توضیح می دهد که اگر او از او سرپیچی می کرد حتی یک بار ، آنها نمی تواند مقید باشد
این شاید اولین نمونه از عاشق شدن رافایل در هنگام ورود به MC باشد. “اگر او را دوست دارید ، او را رها کنید” استعاره.
به جای اینکه به رافایل آرزوی خودخواهانه بدهد ، MC در عوض می پرسد چه چیزی دوست دارد، به عنوان این جشنواره برای جشن گرفتن او است و نه او.
رافایل رد می کند که این جشنواره ارتباطی با جشن او دارد و چیزی نمی خواهد از MC به جای اینکه یکی از آنها قربانی دیگری کند ، رافایل تعداد انگشت شماری از مرواریدها را به خیابان می اندازد و آن را اعلام می کند او خدای دریا استبشر
رانده شده توسط حرص و طمع انسانی معمولی، جشنواره های جشنواره برای مرواریدها در حال ترک این زوج هستند تا بتوانند برای اقیانوس فرار کنند ، زیرا نگهبانان و جشنواره های جشنواره در خیابان پریشان می شوند. آنها به یک صخره ساحلی می آیند و رافایل MC را لگد می زند.
او معتقد است که دوباره به مرگ رها شده است و رافایل از او خسته شده است ، اما با گذشت لحظات ، او برمی گردد و او را می بوسد یک بار دیگر ، زندگی خود را ارائه می دهد و توانایی نفس کشیدن دوباره در زیر امواج. در لحظه ای از صلح ، رافایل و MC در بالای سطح آب قدم می زنند و طلوع آفتاب را تماشا می کنند.
سرانجام ، او با او به اشتراک می گذارد که او نیز در قفس بزرگ شد انواع در حالی که او به عنوان فداکاری در خدای دریا بزرگ شد ، او به عنوان پسری برای تحقق نقش خود به عنوان خدای دریا گرفته شد. هر دو می خواستند فرار کنند زندانهای آنها هر دو به یکدیگر احتیاج داشتند برای انجام این کار
داستان پرش می کند ماهها بعد شب قبل از مراسم که رافایل و MC به آن محدود می شوند. برای آماده سازی او ، او کمی به او می گوید که چه چیزی را باید انتظار داشته باشد و بعد از اینکه شعله صبح روز بعد بیرون می رود ، یک پیشگویی جدید در Tome of the Sea خدای خواهد شد.
پس از روشن شدن آتش ، این مراسم به پایان می رسد. رافایل اعتراف می کند که او در مورد این مراسم چیزی نمی داند خود ، اما او می داند که همه شرکت کنندگان نعمت او را دریافت می کنند. اولین نعمت او ، او به MC می دهد و می خواهد تنها او باشد. او به او پیشنهاد می دهد ماهی جادویی ، یک هجوم دریا.
سرانجام ، او از او می پرسد که آیا او پیرو او خواهد بود. او پاسخ می دهد که او در عوض چیزی غیر قابل تعویض است و رافایل قلب خود را ارائه می دهد. صحنه به سیاه محو می شود ، بنابراین مشخص نیست که پس از این مبادله چه اتفاقی می افتد ، اما می توان فرض کرد که این زوج نذورات و قلب آنها را رد و بدل کرد با یکدیگر
من قلب شما را با یک خنجر افتخار می کنم ، عزیزم. و به نام عشق ، قلب شما به ایمان من خواهد شد. بدن شما تمیز می شود ، مانند مروارید می درخشد. من از قلب شما مراقبت خواهم کرد. تا اینکه دوباره ملاقات کنیم و شما آن را برای خودتان پس می گیرید. جدید تصنیف سورن ، قانون سوم: MUIA
وقتی داستان دوباره شروع می شود ، MC در میان a قرار دارد رویای مزاحم در خواب ، او چهره ای آشنا می بیند (که فرض می شود که یک رافایل نوجوان است) که از او به عنوان یک دوست قدیمی استقبال می کند. او به او می گوید که می تواند اقیانوس را در استخوانهای یک شهر باستانی در ماسه وقتی او به سمت او می رود ، او قلبش را قطع می کند.
هنگامی که او از خواب بیدار می شود ، MC در مورد این مراسم از Algie سؤال می کند ، فقط باید با آن روبرو شود حتی عدم اطمینان بیشتر
صحنه سپس به a تغییر می کند فلاش بک رافایل در کودکی ، از نگهبانان معبد پنهان شده است با کمی ماهی (امری که او به MC داد) در کنار او. نگهبانان نمی توانند او را پیدا کنند ، و او از انتظار لاستیک می کند ، بنابراین او به بیرون می پرید و محل مخفیگاه خود را فاش می کند. این لحظه او را نشان می دهد انزوا و تمایل به همراهی شایسته.
در روز مراسم ، MC به طور مشابه پنهان می شودبا ترس از رافایل قادر به یافتن او در جمع یا حتی مایل به جستجوی او نیست. در کمال تعجب ، او به موجودی دریایی باستانی سوار می شود و قبل از او سرزمین می زند ، رونمایی از او و دستش را گرفت.
این زوج به تنهایی وارد معبد می شوند و نذورات خود را مبادله کنید به یکدیگر lemuria در یک فرو می رود تاریکی عمیق و وحشتناک ، ساکنان آن را وحشت زده می کند. ساعاتی بعد ، رافایل از معبد برمی گردد تنها، محبوب او جایی که دیده نشود. در خورشید زیر امواج اما یک Ember در دست رافایل است.
MC بود دیگر هرگز دیده نشده استبشر تا آن زمان نبود تجسم خدای دریای جوان رافایل درگذشت که یک شایعه شروع به انتشار درباره آنچه واقعاً در معبد آن روز اتفاق افتاده است: رافایل به دریای عمیق دروغ گفت در مورد محبوب او
در حالی که اسطوره در اینجا به پایان می رسد ، هنوز مشخص نیست که واقعاً آن روز چه اتفاقی افتاده است. این بدان معنی است که رافایل سوگندهای خود را شکست به اقیانوس و راهی پیدا کرد چرخه فداکاری را بشکنید اینکه خدای دریا و HS محبوب برای نسل ها مجبور شده اند.


- عاری از
-
8 ژانویه 2024
- توسعه دهنده (ها)
-
غوطه وری
- ناشر (ها)
-
غوطه وری