5 چیزی که توسعه دهندگان هنگام پیوستن به یک شرکت/تیم جدید نادیده می گیرند

شاید برای دریافت پیشنهاد شغلی در بازار کار وحشتناک هیجان زده شده باشید. با این حال، ممکن است بخواهید قبل از اینکه شغل فعلی خود را ترک کنید، موارد کلیدی را در نظر بگیرید زیرا پیشنهاد جدید ممکن است آنقدرها که به نظر می رسد خوب نباشد. در زیر 5 مورد اصلی وجود دارد که مدیران استخدام و استخدام کنندگان در مورد آنها صحبت نمی کنند.
سلب مسئولیت:
هیچ یک از مسائلی که در زیر به آنها اشاره می کنم به هیچ یک از افرادی که در حال حاضر با آنها کار می کنم مربوط نمی شود.
1- «تنوع، برابری و شمول»، اما در واقع به آن اعتقاد نداریم
ممکن است تعجب کنید که چرا من این را در راس قرار داده ام زیرا سال ها است که می شنویم شرکت ها به ما می گویند که DEI هستند.
متأسفانه، 15 سال پیش، زمانی که من به دنبال شغل می گشتم، شرکت ها از اصطلاحات مشابهی مانند “EOE” استفاده می کردند که به معنای کارفرمای فرصت برابر است. متأسفانه، چیزی که تغییر نکرده است این واقعیت است که شرکتها هنوز از این اصطلاحات به عنوان برچسب بازاریابی استفاده میکنند، بدون اینکه واقعاً آنها را اجرا کنند یا آنها را در فرآیند استخدام و رفتار کارمندان خود در محل کار اجرا کنند.
یکی از دوستان من به شرکتی پیوست که ادعا می کرد DEI است، اما او نه تنها مورد تبعیض، آزار و اذیت قرار گرفت. اما علاوه بر آن، زمانی که او موضوع را به HR مطرح کرد، او را مجبور به ترک کار کردند (HR دوستان شما نیستند).
بنابراین اگر شما یک اقلیت هستید، میخواهید ارزیابی کنید که سازمانی که به آن ملحق میشوید تا چه حد واقعاً دوستدار اقلیتها است.
شما می توانید در حین مصاحبه شغلی سؤالات زیر را بپرسید، اگر مدیر استخدام از سؤالات طفره رفت، موضوع را تغییر داد یا به خوبی به آنها اشاره نکرد، علامت قرمز است:
- آیا می توانید مثال هایی از نحوه اجرای سیاست های تنوع، برابری و شمول شرکت شما به من بدهید؟
- آیا سیاست شما به صراحت بیان می کند که نژادپرستی، بیگانه هراسی، همجنس گرا هراسی و … ممنوع و قابل مجازات هستند؟
- آیا می توانید مثالی از نحوه برخورد شرکت شما با آزار و اذیت، قلدری یا رفتار تبعیض آمیز به من بدهید؟
- چه تعداد از مدیران ارشد از ملیت های مختلف یا دارای سوابق مختلف هستند؟
- چند نفر از اعضای تیم دارای سوابق مختلف هستند؟
حتی اگر در اقلیت نیستید، باز هم باید سوالات بالا را جدی بگیرید زیرا اگر به سوالات بالا به درستی پاسخ داده نشود، به این معنی است که محل کار حتی برای شما سمی خواهد بود.
2- «ما با هم مثل خانواده رفتار می کنیم» اما در نهایت شما را اخراج می کنیم
این یکی از دشوارترین موضوعاتی است که کارفرمایان و منابع انسانی آنها حاضر نیستند در مورد آن صحبت کنند یا به شما بگویند.
بسیاری از شرکت ها نرخ گردش مالی بسیار بالایی دارند زیرا به کوچکترین دلایلی کارکنان را اخراج می کنند. این امر به ویژه در صورتی صادق است که مسئولان دارای سبک مدیریت مستبد یا مدیران غیر سازماندهی بداخلاق باشند. مدیریت سازمان نیافته موضوعی متفاوت از مدیر یا مدیری است که به دلایل شخصی شما را دوست ندارد.
دلیل اینکه شرکتی با نرخ گردش مالی بالا برای اکثر افراد نامطلوب است به چند عامل مربوط می شود:
- انتظارات غیر واقعی
- آنها می خواهند با اخراج کارمندان خود به عنوان کاهش هزینه، از نظر مدیران خود خوب به نظر برسند.
- به جای تمرکز بر رشد کارمندان فعلی خود، روی یافتن نامزدهای بهتر با حقوق یکسان تمرکز کنید.
- شرکت از نظر مالی ناپایدار است.
- مدیریت ارشد دائما در حال تغییر یا جایگزین شدن است.
عوامل زیادی وجود دارد که می تواند منجر به گردش مالی بالا شود، اما واضح است که امضای قرارداد و صرف یک سال دیگر برای یافتن شغل جدید چه فایده ای دارد؟
یکی از مسائل بسیار مهمی که باید در مورد آن بپرسید، این است که آیا میخواهید کسی را جایگزین کنید، زیرا اگر اینطور باشد، به این معنی است که او یک کارمند فعلی را اخراج میکند یا کار چندان جالب نبود، بنابراین برنامهنویس/کارمند قبلی ترک کرد. .
3- “ما به دنبال یک مهندس مستقل هستیم” اما از مشکلات OCD و اعتماد رنج می بریم
این یکی بسیار رایج است جایی که آنها ادعا می کنند که به دنبال یک مهندس مستقل هستند اما در واقعیت، کسی وجود دارد که همیشه شما را تماشا می کند و می پرسد که چرا یک کار 1 روز بیشتر از حد معمول طول کشیده است.
متأسفانه تعیین اینکه آیا فرهنگ مدیریت خرد قبل از پیوستن به شرکت وجود دارد یا خیر بسیار سخت است زیرا بدیهی است که آنها دوست ندارند در مورد آن صحبت کنند. این ممکن است به انتظارات غیر واقعی از طرف کارفرما نیز مرتبط باشد.
اگر مدیر شما بلافاصله پس از شما بدون دلیل موجه کد شما را دوباره انجام میدهد، نشاندهنده بسیاری از مشکلات از جمله مدیریت خرد و بیاعتمادی است. اگر مدیر در فرآیند استخدام شرکت نداشته باشد، این ممکن است اتفاق بیفتد.
شما واقعاً نمی خواهید با تیم یا شرکتی کار کنید که به کارمندان خود اعتماد ندارند و مایل نیستند اجازه دهند کارکنان خود اشتباه کنند. زیرا یک مدیر/شرکت خوب به اشتباه اهمیت نمیدهد، بلکه بیشتر به این اهمیت میدهد که چگونه میخواهید با مسئولیتپذیری اشتباه را مدیریت کنید.
می توانید سعی کنید از مدیر بپرسید به عنوان مثال “شما گفتید که به دنبال فردی هستید که بتواند مستقل کار کند، آیا می توانید مثال هایی برای من بیاورید که چگونه این کار را تسهیل می کنید؟”، اگر آنها پاسخ های مبهم یا نامشخصی به شما دادند، به این معنی است که آنها فرهنگ مدیریت خرد داشته باشید.
4- “ما از اصول اسکرام پیروی می کنیم”، اما کارمند مورد علاقه ما می تواند در هر دوی سرعت 20 امتیاز داستانی انجام دهد و بقیه در حال انجام کارهای خسته کننده و غیر جالب هستند.
متأسفانه این یک مسئله رایج است که در آن آنها چارچوب اسکرام را واقعاً پیاده سازی نمی کنند. بنابراین شما در موقعیتی قرار می گیرید که به تعداد کمی از افراد مورد علاقه، کار بیش از حد داده می شود و تمام جوایز را مطالبه می کنند و دیگران زیر بار هستند یا وظایف غیر جالب خسته کننده ای به آنها داده می شود.
شاید فهمیدن این یکی ساده تر باشد، می توانید به عنوان مثال از آنها بپرسید:
«آیا میتوانید مثالی از نحوه توزیع کار/وظایف به من بدهید؟». در حالی که اسکرام در مورد نحوه اجرای آن سختگیر نیست، از قضاوت خود برای تعیین اینکه آیا آنها واقعا وظایف را به طور عادلانه توزیع می کنند یا خیر استفاده کنید.
5- “ما تعادل کار و زندگی داریم” اما باید ساعت 7 صبح به سمت کارخانه b*** بیدار شوید!
اگر با فناوریهای بزرگ کار میکردید، ممکن است این مسئله هرگز مطرح نبوده باشد، زیرا واقعاً، شرکتهای بزرگ فناوری مدتها پیش این سؤال را با پرداختن به تفاوت بین یک شغل خلاق فکری و خطوط مونتاژ در نقش کارخانه حل کردهاند.
متأسفانه، بسیاری از شرکت ها واقعاً اینگونه فکر نمی کنند. اگر مدیران پررونق باشند، احتمال زیادی وجود دارد که آنها همچنان چکمه های کارخانه خود را برای نوشتن برنامه مبتنی بر C خود بپوشند.
باید زودتر در این مورد بپرسید. یک شرکت خوب یک برنامه آمادهسازی واضح خواهد داشت که بهخوبی بهعنوان ساعتهای خاصی تعریف میشود که در طی آنها به جای اینکه از شما خواسته میشود روی میز 9 تا 5 باشید، باید در دسترس باشید.
شرکتهای خوب اهمیتی نمیدهند که شما روی میز خود باشید، بلکه به این اهمیت میدهند که به جلسات بیایید، وظایف خود را در طول دوی سرعت به پایان برسانید و با مسدودکنندهها به طور واضح و سریع ارتباط برقرار کنید.
اگر شرکت فرهنگی داشته باشد که در آن انتظار می رود همه 9-5 پشت میز خود باشند، باز هم نشان می دهد که آنها یک سبک کاری اقتدارگرا و احتمالاً سیاست اداری دارند.
متأسفانه، بسیاری از شرکتها هنوز سعی نمیکنند همه این مشکلات را برطرف کنند یا به درستی به آنها رسیدگی کنند. اکثر افرادی که تحت تأثیر مسائل فوق قرار می گیرند نیز افراد اقلیت هستند، زیرا حتی در صورت استخدام، بسته به شرکت یا تیمی که با آن کار می کنید همچنان با استانداردهای دوگانه برخورد می شود.
شما می توانید قبل از مصاحبه یک نسخه از کتابچه راهنمای کارمند شرکت را بخواهید که باید به تمام موارد بالا اشاره کند. اگر شرکت دفترچه راهنمای کارمندان نداشته باشد، یک پرچم قرمز بزرگ است.
شما باید قبل از امضای قرارداد بسیار مراقب باشید و بررسی های لازم را انجام دهید. همه سوالات را بپرسید؛ اگر آنها مبهم شوند یا از این که شما این سؤالات را میپرسید خوششان نیاید، این یک پرچم قرمز است.
در پایان روز، سلامت و سلامت روان شما مهمترین چیزی است که هرگز نباید نادیده بگیرید.
در حالی که حتی شرکتهای خوب ممکن است مشکلاتی در بالا داشته باشند، اما میزان آنها متفاوت است. برخی شدید و برخی دیگر خفیف خواهند بود. آنچه واقعا مهم است، این است که آیا احساس رضایت و رضایت می کنید.
اگر نکات دیگری دارید یا می خواهید تجربیات مشابهی را ذکر کنید، لطفا نظر دهید!