در حال چرخش 28 ، در اینجا 5 درس است که آرزو می کنم در 18 سال می شناختم

1. خود را بشناسید: سه ستون زندگی – امنیت ، پول ، آزادی
تعادل را فراموش کنید. شما نمی توانید هر سه نفر را داشته باشید. زندگی شما را وادار می کند تا دو مورد را انتخاب کنید: امنیت ، پول یا آزادی. هرچه زودتر این را بپذیرید ، زودتر می توانید انتخاب های درستی انجام دهید.
برای من ، این یک فرد بدون مغز بود: پول و آزادی. به همین دلیل من مشاغل SaaS را ساختم. آنها در حالی که آزادی زندگی با شرایط من را به من می دهند ، جریان نقدی ایجاد می کنند. اگر ثبات می خواهید ، شغل بگیرید. اگر پول و آزادی می خواهید ، چیزی مقیاس پذیر بسازید. ساده
بیشتر مردم بدون دانستن اینکه واقعاً آنها را هدایت می کند ، در زندگی سرگردان می شوند. آنها سایه ها را تعقیب می کنند و تعجب می کنند که چرا ناراضی هستند. وقت بگذارید تا از خود بپرسید: من واقعاً به چه چیزی احتیاج دارم؟ سپس ، زندگی خود را در اطراف آن پاسخ بسازید.
2. مشاغل با دو هدف ایجاد کنید: جریان نقدی و ارزیابی
بیشتر کارآفرینان این مسئله را پیچ می کنند. آنها یا پول نقد کوتاه مدت را تعقیب می کنند یا فقط روی خروج بلند مدت تمرکز می کنند. اشتباه بزرگ شما به هر دو نیاز دارید.
جریان نقدی برای سبک زندگی شما می پردازد. این همان چیزی است که شما را زنده نگه می دارد ، شکست های شما را می سوزاند و حرکات بعدی شما را تأمین می کند. اگر تجارت شما درآمد کافی ماهانه برای حفظ شما ایجاد نمی کند ، این یک سرگرمی با شکوه است.
ارزش گذاری آینده شماست. این همان چیزی است که خانه شما را خریداری می کند ، آینده خانواده شما را تضمین می کند و جاه طلب ترین پروژه شما را تأمین می کند: زندگی خود.
هدف؟ چیزی بسازید که هر ماه در حالی که ارزش آن را افزایش می دهد ، پول نقد را بیرون می کشد. سپس ، هنگامی که زمان مناسب است ، آن را بفروشید ، پول نقد کنید و به سطح بعدی بروید.
3. هرگز در مورد تعطیلات احساس گناه نکنید
سالها بود که فکر می کردم Hustling 24/7 تنها راه است. سپس من چیزی را فهمیدم: بهترین ایده های من ، استراتژیک ترین حرکات من ، هنگامی که من به عقب برگشتم ، آمد.
من سه ماه مرخصی در سال نیاز دارم تا در بهترین حالت خود را انجام دهم. نه به این دلیل که من تنبل هستم ، بلکه به این دلیل که خلاقیت از خیره شدن به صفحه نمایش تمام روز ناشی نمی شود. این ناشی از جدا شدن ، تنظیم مجدد و اجازه دادن به ذهن شما است. وقتی وقت مرخصی می گیرم ، واضح تر ، خلاق تر و آماده پیروزی برمی گردم. ریتم خود را پیدا کنید و به آن احترام بگذارید – Burnout برای آماتورها است.
4. در دنیای الکترونیکی ، هنرمندان و صنعتگران وجود دارند
اگر می خواهید چیزی عالی بسازید ، این را درک کنید: هنرمندان و صنعتگران وجود دارند.
هنرمندان مرزها را ایجاد ، تصور و فشار می دهند.
صنعتگران اجرای ، پالایش و چشم اندازهای زندگی را اجرا می کنند.
بهترین محصولات از یک دوتایی قوی تهیه می شود: یک هنرمند با دید و یک صنعتگر که آن را واقعی می کند. لحظه ای که سعی می کنید هر دو را انجام دهید ، نقاط قوت خود را آب می کنید. نقش خود را بدانید ، مسابقه خود را پیدا کنید و به پویا احترام بگذارید. و مهمتر از همه: نفس خود را در درب بگذارید.
5. در نمادها سرمایه گذاری کنید – آنها میراث شما هستند
من قبلاً فکر می کردم ساعت ها ، حلقه ها و جواهرات لوکس بی معنی بودند. سپس از خودم پرسیدم: چه چیزی را پشت سر خواهم گذاشت؟
نمادها معنی دارند. یک رولکس فقط یک ساعت نیست – این یک نقطه عطف است. یک حلقه Signet فقط جواهرات نیست – این یک دستاورد است.
شرکت خود را فروخته اید؟ یک ساعت مچی بخرید. اولین میلیون پول نقد خود را بزنید ، یک حلقه دریافت کنید. این اشیاء در مورد انعطاف پذیری نیستند. آنها یادآوری سفر ، نشانگرهای فیزیکی موفقیت هستند. سالها از این پس ، بچه های شما آنها را خواهند دید و می پرسند ، “داستان پشت این چیست؟” و شما به آنها می گویید.
خاطرات محو می شوند ، اما نمادها تحمل می کنند.
من همه این راه سخت را یاد گرفتم. اگر 18 ساله هستید و این را می خوانید ، یک دهه را هدر ندهید که آن را کشف کنید. زندگی در مورد بازی ایمن نیست – این مربوط به ساختن شرط بندی های مناسب ، دانستن اینکه شما را به چه میزان سوق می دهد ، و ساختن چیزی است که دوام دارد.
حرکت شما