خدا را شکر فاینال فانتزی 16 فاینال فانتزی 15 نیست

کمی پیاده روی بوده است. chocobo کلایو خسته شده است. قهرمان ما که توسط قهرمان، جیل و مربی سیدولفاس ملحق میشود، برای شب در مسافرخانهای کنار جاده به رختخواب میرود. درست زمانی که میخواهد چرت بزند، سید نفس نفس میزند و یک تکه کاغذ پوستی را از روی میز برمیدارد.
«کلایو، پدرت مرده است. برادرت هم همینطور پادشاهی آهن حمله کرده است. یا چیزی بد بود احتمالاً باید شروع این بازی باشد، اما اینطور نیست. یه فیلم هست چرا نگاهش نکردی؟» خدا را شکر که فاینال فانتزی 16 فاینال فانتزی 15 نیست.
ببینید، من از فاینال فانتزی 15 برای آنچه که هست لذت می برم. من سال ها از آن، زگیل و همه چیز دفاع کرده ام. اگر Final Fantasy 7 Rebirth سال آینده به من اجازه دهد در حالی که به موسیقی متن FF در رادیو گوش میدهم، در ماشین برانم، Final Fantasy 15 سنگر من برای این نیاز بسیار خاص باقی خواهد ماند. اما حتی سرسختترین طرفداران بازی هم اعتراف میکنند که این یک آشفتگی است.
فاینال فانتزی 15، فاینال فانتزی در مقابل 13 نیست، اما اگر خلاف این را فرض کنید، شما را ببخشید. دومی در سال 2006 فاش شد، و در آن یک مرد مو آبی به نام Noctis و همراهان چرمی او متشکل از پسران زیبا بازی کرد. حماسه برنامه ریزی شده تتسویا نومورا در نهایت تاریک شد و با اعلام سال 2013 که به طور ناگهانی FF15 می شود، دوباره راه اندازی شد. Noctis هنوز آنجا بود. پسرهای زیبا هنوز پسرهای زیبایی بودند. اما بازی ای که هاجیمه تاباتا کارگردانی می کرد در نهایت مسیری کاملا متفاوت داشت.
FF15 ابتدا یک پروژه چندرسانهای بود، در مرحله دوم یک قسمت اصلی در یک سری داستانهای RPG. رویداد تحریککننده، زمانی که امپراتوری نیفلهایم پیمان صلح را برای حمله به پادشاهی لوسیس شکست، باید فصل آغازین بازی باشد. در واقع، تریلرهای اولیه بازی دقیقاً همین مفهوم را داشتند. در عوض، افتتاحیه احتمالی به یک فیلم CG تبدیل شد، و Noctis را وادار کرد تا در مورد مرگ کشورش، مرگ پدرش، همه چیزهایی را که من در ابتدای این مقاله آباژور کردم… از طریق یک روزنامه در یک هتل مطلع شود.
برای تیم هاجیمه تاباتا چه می خواهید بگویید. آنها کار غیر قابل رغبتی را داشتند که حماسه سه گانه برنامه ریزی شده Nomura در مقابل را در یک بازی مجزا تجسم کنند، و آنها حدود سه سال فرصت داشتند تا این کار را انجام دهند. این زمان کافی نیست. ما یک شبیهساز سفر جادهای با لحظات سرگرمکننده فراوان، با طرحی که کاملاً از هم میپاشد، دریافت کردیم و در چندین بخش از رسانهها گفته میشود. به طرز عجیبی، پایان عالی است. برو شکل
نائوکی یوشیدا، تهیه کننده فاینال فانتزی 16، هاجیمه تاباتا نیست. او تتسویا نومورا هم نیست. و نه فقط به این دلیل که این نامها متفاوت هستند. Nomura یک رویاپرداز، یک رویا، مردی است که می خواست چهارگانه مدل های مردش به یک ماجراجویی غم انگیز سه بازی بروند. تاباتا یک مرد عملی و کارآمد است، کسی که قطعات Versus را که حتی ساخته شده بود نجات داد و آنها را به یک پروژه معیوب اما نهایی تبدیل کرد. یوشیدا کارگردان Final Fantasy 14 است، یک MMORPG دوست داشتنی با میلیون ها میلیون بازیکن و عادت دوست داشتنی برای قرار دادن الحاقات که به طرز مضحکی خوب هستند.
یوشیدا بخشی رویاگرا و بخشی عمل گرا است. او چیزی در مورد نجات دلایل از دست رفته می داند – این شخصی است که FF14 اصلی شکست خورده را به جواهر امروزی تبدیل کرد. یوشیدا وقتی که A Realm Reborn شانس میدان را در آن جبهه تغییر داد، راضی نشد و قرار نبود Final Fantasy 16 به سیرک چند رسانه ای مانند 15 تبدیل شود، با هتل و روزنامه و یک فیلم پرفروش با امتیاز 35. در متاکریتیک صدای پر رونق یوشیدا، “نه”، “FF16 همانطور که بازی های ویدئویی باید به تنهایی باقی خواهد ماند.”
به جای اینکه سید آن تکه کاغذ را در یک مسافرخانه قرون وسطایی با مکاشفه های خارج از صفحه پیدا کند، کلایو سقوط زادگاهش روزاریا را از طریق یک فلاش بک چند ساعته قابل پخش به زودی در داستان تجربه می کند، جایی که ما همه آن را به صورت مستقیم می بینیم. آن نقطه اشتعال محوری آغاز مورد نظر طرح FF16 است، همانطور که سقوط شهر تاج در FF15 آغاز مورد نظر طرح آن بود. توسعهدهندگان بازی Final Fantasy 16 میدانند که برقراری ارتباط واقعی و معنادار با خط داستانی گستردهاش، و بهویژه با کلایو رازفیلد، برای بازیکنان چقدر مهم است.
بیایید این آزمایش فکری را کمی جلوتر ببریم. تصور کنید که Final Fantasy 16 به همان روش قبلی ساخته شود. چه چیز دیگری به خاطر زمان از روایت آن حک می شود؟ بدیهی است که بازی در واقع هنوز منتشر نشده است، بنابراین نمی توانم به طور تجربی بگویم که داستانی به خوبی روایت خواهد شد. اما میدانیم که بازی هفتهها پیش طلایی شد، میدانیم که تیم برای مدت طولانی در مراحل نهایی صیقل قرار داشت – میدانیم که، چه در نهایت موافقت کنیم یا نه، نائوکی یوشیدا و همتایانش معتقدند که یک داستان کامل ساختهاند. با شروع و میانه و پایان
اگر فاینال فانتزی 16 فاینال فانتزی 15 بود، همراهان اصلی کلایو به محتوای قابل دانلود اپیزودیک نیاز داشتند تا نقش خود را از آدم های شوخی به افرادی که واقعاً در داستان نقش دارند، گسترش دهند. تاریخچه جیل به سختی قابل لمس بود، تا اینکه قسمت جیل، در آن نقطه متوجه شدیم که او شیوا است. سید رهبر Hideaway نخواهد بود، مکانی که تحت ستمهای Valisthea آن را خانه مینامند – نه تا قبل از قسمت Cid، یعنی. و ترگال، ترگال نازنین… آه، من با کی شوخی می کنم، برای یک قسمت ترگال پول خوبی می دهم.
سپس دوباره، چیزی برای تنوع وجود دارد. اگر طرفداران فاینال فانتزی هنوز در مورد FF16 نگران یک چیز هستند، آن عدم تنوع مشخص است. مبارزه فقط نان و کره بازی نیست. گویا گوشت و سیب زمینی اش هم هست. وضعیت اخیر بازی چند ماموریت جانبی را نشان داد، و من فکر میکنم که جالب به نظر میرسند، اما همچنین فکر میکنم که ما هیچ گونه انحراف اصلی گیمپلی مانند ماهیگیری، یا مسابقه chocobo یا بازی با ورق را نخواهیم داشت.
Final Fantasy 15 ماهیگیری داشت. آنقدر ماهیگیری داشت که یک بازی اسپین آف دریافت کرد که با ماهیگیری گسترش یافت. مسابقه chocobo نیز داشت که هرگز ناخواسته نیست. بازی با ورق نداشت، اما ما همیشه نمیتوانیم چیزهای خوبی داشته باشیم، بنابراین هر چه باشد. رویکرد چند رسانهای اسکوئر انیکس ممکن است تلاش آن بازی برای بیان یک داستان کامل را از بین ببرد، اما همچنین منجر به چیزهای عجیب و غریبی در سرویس زنده مانند مسابقات عکاسی و کراس اوورهای جشنوارهای با دیگر فرنچایزها شد و فقط این کل چیزهای عجیب و غریب که باعث میشود این بازی به طرز عجیبی به یاد ماندنی است و فکر نمی کنم یوشیدا آنقدرها هم عجیب باشد.
بنابراین، خدا را شکر که فاینال فانتزی 16، فاینال فانتزی 15 نیست، زیرا به عشق باهاموت، اگر افتتاحیه آن با Kingsglaive مواجه شود، و شخصیت های آن به عنوان Season Pass برخورد کنند، و رویدادهای کلیدی اواخر بازی به آن سقوط کنند، می گریم. یک همکاری آنلاین مرده در هنگام رسیدن… چیز. اما از طرف دیگر، ای کاش از چند جهت کوچک، در قلمرو افراد بد بو بود، مانند طلسم غذاخوری کنی کرو، و روشی که یک مرد با لهجه نیویورکی در یک استراحتگاه ساحلی به معنای واقعی کلمه کلمه ” را می گوید به من، و ببین، من می توانم یک موگل روی سرم بپوشم.
شاید Final Fantasy کامل برای من، شخصا، یک مرحله توسعه باشد که توسط یوشیدا و خدمهاش هدایت میشود، اما شخصی مخفیانه وارد میشود و درست قبل از عرضه چند قطره تاباتا را در ترکیب میریزد.