بازی

بازی در مورد خداحافظی

Summarize this content to 400 words in Persian Lang

نکات برجسته

خداحافظی در بازی های ویدیویی می تواند به اندازه زندگی واقعی احساسی و قدرتمند باشد.
این عناوین با قلب به موضوع خداحافظی می پردازند و تجربیات عمیق و سنگینی را خلق می کنند.
به یاد داشته باشید، در حالی که بازی ها می توانند کمک کنند، جستجوی کمک حرفه ای برای مقابله با ضررهای دشوار مهم است.

تقریباً سخت ترین کاری که هر کسی می تواند انجام دهد خداحافظی است. خداحافظی با یک عزیز، خداحافظی با یک حیوان خانگی، خداحافظی با یک شهر، یا حتی خداحافظی با یک ساختمان خاص. بیایید اینجا خودمان را شوخی نکنیم، این همیشه یک چالش شخصی عمیق خواهد بود.

مربوط گریه کردن خوب است: 13 مرگ غم انگیز در بازی های ویدیویی این شخصیت ها لیاقت نداشتند اینطور بیرون بروند.
نکته خوب این است که مهم نیست که خداحافظی چقدر سخت یا تنهایی می تواند احساس کند، ما هنوز می توانیم با دانستن اینکه دیگران نیز مجبور به خداحافظی شده اند، آرامش داشته باشیم و برخی از آنها این تجربیات را به هنر تعاملی تبدیل کردند. اینها برخی از بهترین عناوینی هستند که به این موضوع عمیق و سنگین می پردازند.

مهم است که به خاطر داشته باشید که بازی های ویدیویی به تنهایی جایگزینی برای درمان یا مشاوره نیستند. اگر در زندگی خود با فقدان مخصوصاً سختی دست و پنجه نرم می کنید، لطفاً به یاد داشته باشید که همیشه مشکلی ندارد که از یک متخصص کمک بخواهید.

8 یک بازی آخر

One Last Game یکی از ترسناک ترین تجربیاتی است که تا به حال با یک بازی داشته ایم. نه به دلیل هیولا یا پرش، بازی هیچ کدام را ندارد، بلکه صرفاً به دلیل مفاهیم و افکار طولانی مدتی است که بازی در زمان اجرای فوق‌العاده کوتاه دو و نیم دقیقه‌ای خود ما را با آنها رها می‌کند.

ما نمی دانیم چه کسی یا چرا حمله می کند. ما حتی واقعا نمی دانیم که آیا این یک جنگ مقصر است یا چیز بسیار شوم تر. تنها چیزی که می دانیم این است که این آخرین فرصتی است که برای انجام یک بازی ساده و لذت بردن از همراهی یکدیگر داریم. در پایان، One Last Game یک تجربه قدرتمند در مورد اینکه خداحافظی با شادی ساده این که بتوانید با یک دوست عزیز بنشینید و یک بازی را تجربه کنید، چه حسی دارد.

7 خداحافظ آتشفشان بلند

در مورد تاخیرهای متعدد و تصاویر تفرقه انگیز Goodbye Volcano High آنچه را که می خواهید بگویید، اما هرگز اجازه ندهید که بگویید بازی دلچسبی ندارد. با الهام از داستان های سالمندان دبیرستانی که روزهای پایانی دبیرستان خود را با ترس در یک رویداد جهانی که بسیاری فکر می کردند پایان جهان را نشان می دهد گذرانده اند، خداحافظ آتشفشان بلند به همان اندازه که در مورد ایجاد روابط قدرتمند است به همان اندازه که در مورد شناخت شما است. در نهایت باید آنها را رها کرد.

مربوط بهترین حالت‌ها برای افزودن دایناسورها به بازی‌ها چون با دایناسورها همه چیز بهتر است.
این بازی دارای یک موسیقی متن باورنکردنی و اتمسفر و حال و هوای مشابه با Life Is Strange اسکوئر انیکس است و مملو از شخصیت های دوست داشتنی، لحظات پر از اشک، و به اندازه کافی شگفت انگیز، صداگذاری واقعا خارق العاده است.

6 پورتال 2

Portal 2 ممکن است اولین بازی ای نباشد که هنگام خداحافظی به ذهنتان خطور می کند، اما با دقت به طراحی و داستان این شاهکار خلاقانه نگاه کنید و متوجه شوید که خرده های نان همیشه وجود داشته است و Valve همیشه برای Portal 2 در نظر گرفته شده است. تا پایان داستان باشد، با تکان دادن سرهای مداوم برای تخلیه، پایان دادن به عملیات در دیافراگم، و پشت سر گذاشتن چیزها.

هرچند غم انگیز است که ما هرگز پورتال 3 دریافت نکرده ایم، خداحافظی های اشکباری که هنگام خروج از آزمایشگاه در پایان پورتال 2 به اشتراک می گذاریم کافی است تا به ما یادآوری کند که گاهی اوقات خداحافظی به این معنی نیست که غمگین باشیم، چیزی از بین رفته است. چقدر خوشحالیم که در وهله اول باید با آن وقت بگذرانیم.

5 رفته به خانه

رفته به خانه منتشر شد 15 آگوست 2013 توسعه دهندگان روشن کامل
Gone Home وحشت مالیخولیایی هویت جنسی سرکوب شده را بررسی می کند، با دیدن شما که نقش یکی از اعضای خانواده را بازی می کنید که به خانه ای خالی برمی گردد، خاطرات، عکس ها و یادداشت های زیادی را مرور می کنید تا بفهمید چرا هیچ کس در اطراف نیست، به طور خاص، برای خواهر شخصیت شما اتفاق افتاده است.

مربوط بهترین شخصیت های LGBTQ+ در بازی های ویدیویی شخصیت‌های LGBTQ+ همیشه در بازی‌ها به‌خوبی رفتار نمی‌شوند، اما این بازی‌های ویدیویی به عنوان نمونه‌هایی از نمایش عالی برجسته هستند.
داستان به موضوعات سنگینی می‌پردازد که به‌ویژه در سال 2013 به شدت مورد توجه قرار گرفتند، اما امروز هنوز هم مرتبط هستند، و در نهایت می‌گوید که گاهی اوقات لازم است کسی را رها کنیم تا بتواند همان چیزی باشد که واقعاً هستند. علیرغم اینکه Gone Home به عنوان یک بازی ترسناک به بازار عرضه می شود، در نهایت به درک این موضوع می پردازد که چرا مردم گاهی اوقات احساس می کنند باید آنجا را ترک کنند و آنچه می توانیم از رفتن آنها بیاموزیم.

4 چگونه خداحافظی کنیم

How to Say Goodbye یک بازی پازل کوچک زیبا در مورد رها کردن ارواحی است که ما را آزار می دهند، در این مورد از طریق پازل های بسیار فریبنده و تصاویری جذاب. اگرچه ممکن است ساده به نظر برسد، اما چیزی که How To Say Goodbye ممکن است با روایتش برای شما مشخص نباشد، گیم پلی آن را با صدای بلند بیان خواهد کرد.

نحوه خداحافظی از شما می‌خواهد دقیقاً همان چیزی را که عنوانش نشان می‌دهد انجام دهید: یاد بگیرید چگونه خداحافظی کنید و آن را بگویید. راهی پیدا کنید که این ارواح را برای همیشه از اینجا بیرون کنید و سپس این کار را انجام دهید. برخلاف برخی دیگر از اشک آوران، «چگونه خداحافظی کنیم» به همان اندازه که به احساسات خام اهمیت نمی دهد، یک برداشت متواضعانه و آرام با تصاویری دوست داشتنی است، بنابراین اگر ترجیح می دهید (آنقدر گریه نکنید)، این برای شما مناسب است

3 ساعت آتش نشانی

ساعت آتش نشانی منتشر شد 9 فوریه 2016 توسعه دهندگان کامپو سانتو
خداحافظی با یک عزیز هرگز کار آسانی نیست، و گاهی اوقات، این تنها کاری است که می توانیم انجام دهیم تا بعد از وقوع آن به راه خود ادامه دهیم. با توجه به اینکه زوال عقل بر خاطرات همسرش از او غلبه می‌کند، مردی غمگین و شکسته در یک پارک ملی جنگلی مشغول به کار می‌شود تا از رنجی که به آرامی اما مطمئناً فراموش می‌شود دور شود.

مربوط 10 بازی با داستان های بهتر از گیم پلی این بازی ها ایده درستی از داستان و شخصیت ها داشتند اما در نهایت با گیم پلی خود ناامید شدند.
اگرچه فایرواچ بیشتر به خاطر ویژگی‌های ماجراجویی اسرارآمیزش به یاد می‌آید تا تراژدی که با آن شروع می‌شود، ما فایرواچ را به خاطر داشته باشید که چقدر خوب فضای اصلی را ایجاد می کند، این نوع موقعیت می تواند کاتالیزوری باشد و یادآوری کند که خوب است کمی از چیزها فاصله بگیریم تا بفهمیم چه کاری باید انجام دهیم. در نهایت، Firewatch به روشی متفاوت اما نه کم تاثیرگذار خداحافظی می‌کند، و ما آن را به خاطر آن تحسین می‌کنیم.

2 به ماه

به ماه منتشر شد 1 نوامبر 2011 توسعه دهندگان بازی های پرنده فری
To The Moon یکی از تاثیرگذارترین شاهکارهای موتور RPG Maker است. با بازی به عنوان یک جفت دانشمند که می توانند خاطرات را دستکاری کنند، به ملک پیرمردی در بستر مرگ می رسید و زندگی او را با پریدن از خاطره به خاطره دیگر تجربه می کنید، همه در تلاش برای اجازه دادن به او رویای خود را قبل از اینکه با آرامش از دنیا برود. پایان یک زندگی طولانی و پربار

اگرچه در نهایت در مورد خداحافظی است، اما To The Moon از هر جنبه ای از زندگی که ارزش زندگی کردن را داشته باشد، تجلیل می کند، گاهی اوقات به گونه ای که حتی سرسخت ترین گیمر را هم اشک می ریزد. این رمانتیک، خنده دار، دوست داشتنی و احساسی است، اما در نهایت این چیزی است که تجربه آن را بسیار قدرتمند می کند. این یک بازی RPG Maker است که به زودی فراموش نمی کنید.

1 آن اژدها، سرطان

آن اژدها، سرطان منتشر شد 12 ژانویه 2016 توسعه دهندگان بازی های بی شمار
سرطان بر اساس تجربیات واقعی توسعه‌دهنده‌اش، That Dragon، مفهوم کلی To The Moon را می‌گیرد و نوعی احساسات خام و واقع‌گرایی دلخراش را به آن تزریق می‌کند که تنها می‌تواند از زندگی در شرایط غیرقابل تصور ناشی شود، و قابل درک نیست. دانستن اینکه چگونه آن را مدیریت کند.

این داستان این است که تشخیص سرطان در یک کودک چگونه است، و عوارضی از هر نوع قابل تصوری که این نوع تراژدی بر شما، خانواده‌تان و نگرش شما به زندگی وارد می‌کند. امید پشت سر امید با ظلم کوبنده از بین می رود و پیام اصلی آن این است که هر چقدر هم که سخت شود، گاهی تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که دوباره بلند شویم و به راه رفتن ادامه دهیم و در نهایت می توانیم دوباره لبخند بزنیم.

بعد 15 تا از غم انگیزترین لحظات در JRPG JRPG ها برخی از دلچسب ترین لحظات را در بازی دارند، اما می توانند روح را نیز خرد کنند. در اینجا برخی از غم انگیزترین لحظات در کل ژانر وجود دارد!

نکات برجسته

  • خداحافظی در بازی های ویدیویی می تواند به اندازه زندگی واقعی احساسی و قدرتمند باشد.
  • این عناوین با قلب به موضوع خداحافظی می پردازند و تجربیات عمیق و سنگینی را خلق می کنند.
  • به یاد داشته باشید، در حالی که بازی ها می توانند کمک کنند، جستجوی کمک حرفه ای برای مقابله با ضررهای دشوار مهم است.



تقریباً سخت ترین کاری که هر کسی می تواند انجام دهد خداحافظی است. خداحافظی با یک عزیز، خداحافظی با یک حیوان خانگی، خداحافظی با یک شهر، یا حتی خداحافظی با یک ساختمان خاص. بیایید اینجا خودمان را شوخی نکنیم، این همیشه یک چالش شخصی عمیق خواهد بود.

مربوط

گریه کردن خوب است: 13 مرگ غم انگیز در بازی های ویدیویی

این شخصیت ها لیاقت نداشتند اینطور بیرون بروند.

نکته خوب این است که مهم نیست که خداحافظی چقدر سخت یا تنهایی می تواند احساس کند، ما هنوز می توانیم با دانستن اینکه دیگران نیز مجبور به خداحافظی شده اند، آرامش داشته باشیم و برخی از آنها این تجربیات را به هنر تعاملی تبدیل کردند. اینها برخی از بهترین عناوینی هستند که به این موضوع عمیق و سنگین می پردازند.

مهم است که به خاطر داشته باشید که بازی های ویدیویی به تنهایی جایگزینی برای درمان یا مشاوره نیستند. اگر در زندگی خود با فقدان مخصوصاً سختی دست و پنجه نرم می کنید، لطفاً به یاد داشته باشید که همیشه مشکلی ندارد که از یک متخصص کمک بخواهید.



8 یک بازی آخر

نمایی اول شخص از یک بازی چکرز بین بازیکن (دیده نشده) و یک پیرمرد در یک اتاق خالی سیاه و سفید با یک پنجره شکسته و یک در.

One Last Game یکی از ترسناک ترین تجربیاتی است که تا به حال با یک بازی داشته ایم. نه به دلیل هیولا یا پرش، بازی هیچ کدام را ندارد، بلکه صرفاً به دلیل مفاهیم و افکار طولانی مدتی است که بازی در زمان اجرای فوق‌العاده کوتاه دو و نیم دقیقه‌ای خود ما را با آنها رها می‌کند.

ما نمی دانیم چه کسی یا چرا حمله می کند. ما حتی واقعا نمی دانیم که آیا این یک جنگ مقصر است یا چیز بسیار شوم تر. تنها چیزی که می دانیم این است که این آخرین فرصتی است که برای انجام یک بازی ساده و لذت بردن از همراهی یکدیگر داریم. در پایان، One Last Game یک تجربه قدرتمند در مورد اینکه خداحافظی با شادی ساده این که بتوانید با یک دوست عزیز بنشینید و یک بازی را تجربه کنید، چه حسی دارد.


7 خداحافظ آتشفشان بلند

خداحافظ Volcano High fang در حال نواختن در گروه آنها.

در مورد تاخیرهای متعدد و تصاویر تفرقه انگیز Goodbye Volcano High آنچه را که می خواهید بگویید، اما هرگز اجازه ندهید که بگویید بازی دلچسبی ندارد. با الهام از داستان های سالمندان دبیرستانی که روزهای پایانی دبیرستان خود را با ترس در یک رویداد جهانی که بسیاری فکر می کردند پایان جهان را نشان می دهد گذرانده اند، خداحافظ آتشفشان بلند به همان اندازه که در مورد ایجاد روابط قدرتمند است به همان اندازه که در مورد شناخت شما است. در نهایت باید آنها را رها کرد.

مربوط

بهترین حالت‌ها برای افزودن دایناسورها به بازی‌ها

چون با دایناسورها همه چیز بهتر است.

این بازی دارای یک موسیقی متن باورنکردنی و اتمسفر و حال و هوای مشابه با Life Is Strange اسکوئر انیکس است و مملو از شخصیت های دوست داشتنی، لحظات پر از اشک، و به اندازه کافی شگفت انگیز، صداگذاری واقعا خارق العاده است.


6 پورتال 2

پرش P-Body از طریق پورتال ها در پورتال 2، با لوله های مختلف در پس زمینه.

Portal 2 ممکن است اولین بازی ای نباشد که هنگام خداحافظی به ذهنتان خطور می کند، اما با دقت به طراحی و داستان این شاهکار خلاقانه نگاه کنید و متوجه شوید که خرده های نان همیشه وجود داشته است و Valve همیشه برای Portal 2 در نظر گرفته شده است. تا پایان داستان باشد، با تکان دادن سرهای مداوم برای تخلیه، پایان دادن به عملیات در دیافراگم، و پشت سر گذاشتن چیزها.

هرچند غم انگیز است که ما هرگز پورتال 3 دریافت نکرده ایم، خداحافظی های اشکباری که هنگام خروج از آزمایشگاه در پایان پورتال 2 به اشتراک می گذاریم کافی است تا به ما یادآوری کند که گاهی اوقات خداحافظی به این معنی نیست که غمگین باشیم، چیزی از بین رفته است. چقدر خوشحالیم که در وهله اول باید با آن وقت بگذرانیم.


5 رفته به خانه

آسمان شب بنفش Gone Home با خانه زیر، یک پنجره روشن و بالای کارت عنوان

رفته به خانه

منتشر شد
15 آگوست 2013

توسعه دهندگان
روشن کامل

Gone Home وحشت مالیخولیایی هویت جنسی سرکوب شده را بررسی می کند، با دیدن شما که نقش یکی از اعضای خانواده را بازی می کنید که به خانه ای خالی برمی گردد، خاطرات، عکس ها و یادداشت های زیادی را مرور می کنید تا بفهمید چرا هیچ کس در اطراف نیست، به طور خاص، برای خواهر شخصیت شما اتفاق افتاده است.

مربوط

بهترین شخصیت های LGBTQ+ در بازی های ویدیویی

شخصیت‌های LGBTQ+ همیشه در بازی‌ها به‌خوبی رفتار نمی‌شوند، اما این بازی‌های ویدیویی به عنوان نمونه‌هایی از نمایش عالی برجسته هستند.

داستان به موضوعات سنگینی می‌پردازد که به‌ویژه در سال 2013 به شدت مورد توجه قرار گرفتند، اما امروز هنوز هم مرتبط هستند، و در نهایت می‌گوید که گاهی اوقات لازم است کسی را رها کنیم تا بتواند همان چیزی باشد که واقعاً هستند. علیرغم اینکه Gone Home به عنوان یک بازی ترسناک به بازار عرضه می شود، در نهایت به درک این موضوع می پردازد که چرا مردم گاهی اوقات احساس می کنند باید آنجا را ترک کنند و آنچه می توانیم از رفتن آنها بیاموزیم.


4 چگونه خداحافظی کنیم

Tove و Main Ghost در How To Say Goodbye، کنار یک در زرد ایستاده اند.

How to Say Goodbye یک بازی پازل کوچک زیبا در مورد رها کردن ارواحی است که ما را آزار می دهند، در این مورد از طریق پازل های بسیار فریبنده و تصاویری جذاب. اگرچه ممکن است ساده به نظر برسد، اما چیزی که How To Say Goodbye ممکن است با روایتش برای شما مشخص نباشد، گیم پلی آن را با صدای بلند بیان خواهد کرد.

نحوه خداحافظی از شما می‌خواهد دقیقاً همان چیزی را که عنوانش نشان می‌دهد انجام دهید: یاد بگیرید چگونه خداحافظی کنید و آن را بگویید. راهی پیدا کنید که این ارواح را برای همیشه از اینجا بیرون کنید و سپس این کار را انجام دهید. برخلاف برخی دیگر از اشک آوران، «چگونه خداحافظی کنیم» به همان اندازه که به احساسات خام اهمیت نمی دهد، یک برداشت متواضعانه و آرام با تصاویری دوست داشتنی است، بنابراین اگر ترجیح می دهید (آنقدر گریه نکنید)، این برای شما مناسب است


3 ساعت آتش نشانی

درختان سوخته در جنگل هنگام غروب آفتاب.

ساعت آتش نشانی

منتشر شد
9 فوریه 2016

توسعه دهندگان
کامپو سانتو

خداحافظی با یک عزیز هرگز کار آسانی نیست، و گاهی اوقات، این تنها کاری است که می توانیم انجام دهیم تا بعد از وقوع آن به راه خود ادامه دهیم. با توجه به اینکه زوال عقل بر خاطرات همسرش از او غلبه می‌کند، مردی غمگین و شکسته در یک پارک ملی جنگلی مشغول به کار می‌شود تا از رنجی که به آرامی اما مطمئناً فراموش می‌شود دور شود.

مربوط

10 بازی با داستان های بهتر از گیم پلی

این بازی ها ایده درستی از داستان و شخصیت ها داشتند اما در نهایت با گیم پلی خود ناامید شدند.

اگرچه فایرواچ بیشتر به خاطر ویژگی‌های ماجراجویی اسرارآمیزش به یاد می‌آید تا تراژدی که با آن شروع می‌شود، ما فایرواچ را به خاطر داشته باشید که چقدر خوب فضای اصلی را ایجاد می کند، این نوع موقعیت می تواند کاتالیزوری باشد و یادآوری کند که خوب است کمی از چیزها فاصله بگیریم تا بفهمیم چه کاری باید انجام دهیم. در نهایت، Firewatch به روشی متفاوت اما نه کم تاثیرگذار خداحافظی می‌کند، و ما آن را به خاطر آن تحسین می‌کنیم.


2 به ماه

به ماه دو شبح در فانوس دریایی زیر ماه.

به ماه

منتشر شد
1 نوامبر 2011

توسعه دهندگان
بازی های پرنده فری

To The Moon یکی از تاثیرگذارترین شاهکارهای موتور RPG Maker است. با بازی به عنوان یک جفت دانشمند که می توانند خاطرات را دستکاری کنند، به ملک پیرمردی در بستر مرگ می رسید و زندگی او را با پریدن از خاطره به خاطره دیگر تجربه می کنید، همه در تلاش برای اجازه دادن به او رویای خود را قبل از اینکه با آرامش از دنیا برود. پایان یک زندگی طولانی و پربار

اگرچه در نهایت در مورد خداحافظی است، اما To The Moon از هر جنبه ای از زندگی که ارزش زندگی کردن را داشته باشد، تجلیل می کند، گاهی اوقات به گونه ای که حتی سرسخت ترین گیمر را هم اشک می ریزد. این رمانتیک، خنده دار، دوست داشتنی و احساسی است، اما در نهایت این چیزی است که تجربه آن را بسیار قدرتمند می کند. این یک بازی RPG Maker است که به زودی فراموش نمی کنید.


1 آن اژدها، سرطان

پدری با فرزندش در اتاقی با نور آفتاب با دکستروز سبز نشسته است.

آن اژدها، سرطان

منتشر شد
12 ژانویه 2016

توسعه دهندگان
بازی های بی شمار

سرطان بر اساس تجربیات واقعی توسعه‌دهنده‌اش، That Dragon، مفهوم کلی To The Moon را می‌گیرد و نوعی احساسات خام و واقع‌گرایی دلخراش را به آن تزریق می‌کند که تنها می‌تواند از زندگی در شرایط غیرقابل تصور ناشی شود، و قابل درک نیست. دانستن اینکه چگونه آن را مدیریت کند.

این داستان این است که تشخیص سرطان در یک کودک چگونه است، و عوارضی از هر نوع قابل تصوری که این نوع تراژدی بر شما، خانواده‌تان و نگرش شما به زندگی وارد می‌کند. امید پشت سر امید با ظلم کوبنده از بین می رود و پیام اصلی آن این است که هر چقدر هم که سخت شود، گاهی تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که دوباره بلند شویم و به راه رفتن ادامه دهیم و در نهایت می توانیم دوباره لبخند بزنیم.


بعد

15 تا از غم انگیزترین لحظات در JRPG

JRPG ها برخی از دلچسب ترین لحظات را در بازی دارند، اما می توانند روح را نیز خرد کنند. در اینجا برخی از غم انگیزترین لحظات در کل ژانر وجود دارد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا