بازی

بازدید از Super Nintendo World بهترین روز زندگی من بود

در زندگیم عاشق بوده ام و دوست داشته شده ام. من اعضای خانواده را بعد از یک تصادف وحشتناک زنده و سالم دیده ام. من برنده جوایز صنعت و مسابقات نویسندگی شده ام. من با قهرمانانم آشنا شده و با آنها کار کرده ام. من به سرتاسر دنیا سفر کرده ام و گاهی برای انجام آن پول دریافت کرده ام. من در بازی 7 سری جهانی بودم که تیم خانگی من، مارلینز، برنده شد. و هیچ یک از آن – نه یکی از آن لحظات خسته کننده و بی ارزش – به اندازه رفتن به دنیای سوپر نینتندو به تنهایی نیست. حتی اگر زمانی که در صف ماریو کارت بودم، تقریباً ضربانم را از دست دادم.


گیمر ویدیوی روز

برای ادامه با محتوا، پیمایش کنید

موضوع این است که من عاشق پارک های موضوعی هستم. زمانی که من بچه بودم، خانواده من شانس زیادی داشتند: ما در فلوریدا زندگی می کردیم و عمه من در دنیای دیزنی کار می کرد. علیرغم این واقعیت که ما همیشه خیلی خوب نبودیم، پدر و مادرم می‌توانستند ما را هر دو ماه یکبار با ماشین بلند کنند، از کارت‌های رایگان خاله‌ام استفاده کنند، روی مبل او بخوابند و سپس به خانه برگردند. برای همیشه دوام نیاورد. عمه ام بالاخره ازدواج کرد و نقل مکان کرد.

مربوط

پیش‌بینی کتابخانه راه‌اندازی Nintendo Switch 2

اکنون که Switch 2 رسماً رسمی شده است، چقدر زمان باقی مانده است که بفهمیم چه کسی در جشن راه اندازی به پوکمون می پیوندد؟

اما در کودکی به ما این امکان را می داد که به نوعی به پارک های موضوعی برویم. به جای اینکه پارک های موضوعی غول پیکر باشند، تجربیات استرس زا که «شما فقط یک بار دریافت می کنید پس بهتر است از آن لذت ببرید!”، محل تخیل و آرامش بودند. خب تخیل و آرامش و عکس های خانوادگی افتضاح که پدرم ما را تهدید می کرد که چیزی برای گریه کردن. اما این نه اینجاست و نه آنجا.


دنیای سوپر نینتندو (2)
از طریق نیوز 13

از طرف دیگر، من از زمان شیوع بیماری همه گیر به یک پارک موضوعی واقعی نرفته بودم. من فقط هیچ وقت وقت نداشتم منظورم این است که من از زمان شیوع بیماری همه گیر در Six Flags در نیوجرسی بودم، اما… بیا. Six Flags تنها زمانی به عنوان یک پارک موضوعی در نظر گرفته می شود که موضوع “افراد 50 ساله با خالکوبی های Tweety Bird” باشد. یک پارک موضوعی خوب مانند یک بازی خوب است: شما را در بر می گیرد و با تجربه ای متقاعد کننده احاطه می کند که شما را از واقعیت دور می کند، حتی اگر فقط برای یک ثانیه. شش پرچم هرگز به شما اجازه نمی دهد واقعیت را ترک کنید. فقط استفراغ زیادی روی زمین وجود دارد.

به هر حال، زمانی که برای یک جشنواره کمدی در لس آنجلس بودم، یک روز آزاد برای خودم داشتم. می‌توانستم به یک رستوران بروم یا احتمالاً با دوستانی که همیشه نمی‌توانم ببینمشان ملاقات کنم. اما در عوض، من یک خوراکی به نام Uber گرفتم و خودم به استودیو یونیورسال رفتم. لحظه ای که از خط امنیتی گذشته بودم، برای Super Nintendo World پیچیدم.



پریدن به پادشاهی قارچ

شیگرو میاموتو در Super Nintendo World با کلاه ماریو

من بارها به استودیو یونیورسال در لس آنجلس و اورلاندو رفته بودم، بنابراین قبلاً با منطقه همیشه شلوغ سیمپسون ها و سواری هرگز شلوغ مومیایی آشنا بودم. میدانم. عاشقشم. اما من به Super Nintendo World نیاز داشتم. زندگی من فاقد هر گونه معنای عمیق تری است، بنابراین اینجا جایی بود که من می توانستم به تجربه ای عمیق بروم.

Super Nintendo World در لس آنجلس نیست بزرگ با هر قدرت تخیل احتمالاً به اندازه یک یا دو بلوک شهر است. استودیو یونیورسال در لس آنجلس در مقایسه با استودیوی اورلاندو به خودی خود کمی کوچک است، بنابراین منطقی است. اما برخلاف بسیاری از قسمت‌های دیگر پارک، Super Nintendo World تلاش می‌کند تا همه‌جانبه باشد. وقتی وارد آنجا شدید، اساساً توسط ساختمان های بلند با نمادهای سوپر ماریو احاطه می شوید. تاثیرگذار است. آنقدر غوطه ور است که می توانید فراموش کنید که مردی 40 ساله هستید که بیش از 200 دلار برای دیدن نسخه های واقعی از اسباب بازی هایی که در قفسه آپارتمان یک خوابه تاریک خود دارید خرج کرده است.


اما من برای همین آنجا بودم. اینطور نیست که به طور تصادفی خودم کمی بالا به پارک آمدم. من عاشق رفتن به پارک های تفریحی به تنهایی هستم. یکی، آن واقعا زمان انتظار برای سواری را کاهش می دهد. دو، می‌توانم دور بزنم و هر کاری که می‌خواهم انجام دهم و وقتی حوصله‌ام سر رفت، بدون اینکه روز کسی را خراب کنم، آنجا را ترک کنم. اساساً، کل فلسفه زندگی من دربرگیرنده آزار نرساندن دیگران است، که من با دقت به این معنا منحرف شده ام که فقط باید همه کارها را به تنهایی انجام دهم. با این حال، خطوط تک سوار بسیار سریعتر پیش می روند و رزرو در کافه Toadstool آسان بود. همچنین، شما باید در کافه Toadstool رزرو کنید، زیرا مطمئناً انجام می دهید.

کافه Toadstool در Super Nintendo World.
تصویر: یونیورسال استودیو


خود پارک چطوره؟ عجیب مثل جهنم! عاشقشم! اول از همه، باید یک مچ بند اضافی برای نیمی از Super Nintendo World بخرید تا واقعا کار کند. اگر پدر و مادری با خانواده بودم، این باعث خشم من می شد. اما تنهایی؟ پیچش کن چه کسی اهمیت می دهد! من زودتر میمیرم! من 60 دلار اضافی برای یک مچ بند با تم وزغ می ریزم که به من امکان می دهد نسخه های واقعی بازی های کوچک Mario Party را اسکن کنم. مجموعه کاملی از فعالیت‌های کوچک وجود دارد که می‌توانید برای به دست آوردن کلیدهای دیجیتال انجام دهید که در نهایت به شما اجازه می‌دهند با Bowser Jr مبارزه کنید. آنها به دلایلی در این مورد بسیار جدی هستند. من این را به دلایلی دوست داشتم.


نکته اینجاست: چند مورد از این چالش ها با این فرض طراحی شده اند که ممکن است بیش از یک نفر در گروه شما باشند. مخصوصاً یکی وجود دارد که باید بین ساعت‌های زنگ دار بدوید و با مشت به آن‌ها بکوبید تا آنها را خاموش کنید. اگر بازی را به موقع کامل نکنید، کلیدی دریافت نمی کنید. گروه های سه چهار نفری را دیدم که با آن دست و پنجه نرم می کنند. من می بایست انجام می دادم تنها. تقریباً از یک کودک و مادرش پرسیدم که آیا می‌خواهند به من بپیوندند، اما حتی من هم محدودیت‌هایی برای اینکه چقدر می‌توانم در حین لذت بردن از خودم رقت‌انگیز باشم، دارم. قبل از اینکه کلید را بدست بیاورم، سه بار طول کشید تا با حداکثر سرعت بدوم. اما لعنت به وقتی که جشن نگرفتم. واقعا مثل شکست دادن یک سطح سخت در ماریو بود.

اما ستاره بزرگ این نمایش سواری Mario Kart است. دوستی که چند کار در پارک انجام داده بود به من گفته بود که برای دیدن تمام ایستر اگ های کوچک نینتندو و جوک های داخلی به صف طولانی تر (به جای سوارکاران مجرد) بروم، بنابراین این کاری بود که کردم. که باید بگم دوست داشتنی هستن همچنین خود تابلوی سواری نشان می داد که انتظار 60 دقیقه است. مشکوک به اینکه نینتندو قرار است در مورد مکان بسیار نینتندو باشد، یک تایمر روی تلفنم به مدت 60 دقیقه تنظیم کردم و در صف قرار گرفتم. اینجاست که تقریباً توسط پدری کتک می خوردم، بخشی از داستان که احتمالاً در مورد آن تعجب می کردید.


دشمن سازی در ماریو کارت سواری

مسابقه چالش Bowser در Super Nintendo World.

ببینید، سواری Mario Kart فقط یک سواری نیست، بلکه یک بازی Mario Kart است. شما با چهار نفر دیگر در ماشین می نشینید و نشانه هایی برای شلیک به دشمنان دریافت می کنید و چرخ را می چرخانید تا سکه بدست آورید. قابل توجه است که این نشانه های بصری روی یک گیره پلاستیکی ظاهر می شوند که باید بپوشید. اگر این موضوع پیچیده به نظر می رسد، به این دلیل است که برای یک پارک موضوعی است. و از آنجایی که نینتندو اختصاص داده شده است، ممکن است چهار یا پنج بار توضیح دهند که چگونه این کار می کند. یک ویدیوی بسیار طولانی وجود دارد که باید تماشا کنید.

در طول این ویدیو، پدری به پسر کوچکش گفت: «بهتر است به حرفش گوش کن.» و پسرش – با بدترین صدای بچه‌ای که تا به حال شنیده‌ام – گفت: «می‌دانم، پدر. من قبلاً اینجا بودم، احمق.» و مردم، من با صدای بلند خندیدم. انتظارش را نداشتم و پدر قطعاً انتظار نداشت کسی بخندد. یارو با تعجب به من نگاه کرد و پرسید که آیا مشکلی دارم که من نشد! من یک راه حل داشتم: خنده! من فقط فکر کردم پسر دوشش بامزه بود. بقیه مدتی که منتظر ماندم، آن شخص مدام به من نگاه می کرد، انگار تصمیم می گرفت کی قرار است به الاغم لگد بزند.


بالاخره به خود سواری رسیدیم. و علیرغم این واقعیت که قسمت به دست آوردن visors کمی خط را گسترش می دهد، من به نوعی در همان ماشین ماریو کارت قفل شده بودم که مردی که از من و پسرش متنفر بود. بعد ما رفتیم توصیف اینکه سواری ماریو کارت چقدر خوب است دشوار است – اما بگذارید بگویم که اینطور است بسیار خوب این من را به یاد رفتن به EPCOT در اوایل دهه 90 می اندازد و سرم را مستقیماً با تمام فناوری های عجیب و غریب منفجر می کردند. حضور در بازی و بازی کردن احساس خوبی دارد. شما به معنای واقعی کلمه از خوشحالی می خندید. وقتی با خوشحالی خندیدم پدر به من نگاه کرد.

اسکرین شات Bowser's Challenge از Super Nintendo World.
تصویر: یونیورسال استودیو


خبر خوب این است که من در ماشینم نمره بالایی گرفتم. خبر بد این است که من نمره بالا را در ماشینم گرفتم و بچه در مورد آن ناله می کرد. که تقصیر من نیست! من سی سال بزرگتر از آن بچه هستم. او باید رفلکس بهتری از من داشته باشد. او قرار است در حال حاضر مخاطب اصلی بازی باشد. اینکه او نتونست با گلوله به توالت بزنه تقصیر من نیست، بد تربیتی است. با این حال، هنگامی که از سواری پیاده شدم، قبل از اینکه پدر تصمیمی بگیرد، با سرعت از جلوی چشمان پدر خارج شدم. اما وقتی می گویم این مرد از من متنفر است، من نمد او از من متنفر بود که انگار نیرو بود.

همچنین وقتی از سواری پیاده شدم، تایمر من یک دقیقه و سیزده ثانیه مانده بود. آنها به درستی بودند. وقتی برای بار دوم سوار شدم، دوباره آن را تست کردم – و آن زمان حتی بهتر از آن، چون پدری نبود که از من عصبانی باشد! اگر می‌توانم در مورد دنیای Super Nintendo به شما توصیه‌ای بدهم، این است که وقتی یک غریبه از دست شما عصبانی نیست، سرگرم‌کننده‌تر است. بار سومی که رفتم، در واقع سواری برای نیم ساعت گیر کرد و در حالی که پارک در حال بسته شدن بود، آن را تمام کردیم. حالا پدران عصبانی مشغول فریاد زدن سر کارمندان پارک بودند، زیرا آنها از از دست دادن زمان بسیار عصبانی بودند. در مورد من؟ برام مهم نبود من سوار ماریو کارت بودم. من فقط آرام شدم.


بنابراین واقعاً، من تقریباً نیمی از روز را در Super Nintendo World سپری کردم. مانند بیشتر قسمت‌های پارک، کافه Toadstool گران اما لذت‌بخش بود. خوردن یک همبرگر با تم سوپر ماریو حس خوبی دارد. احساس قدرت می کند. این احساس درستی دارد. می دانم که قبلاً به معنای واقعی کلمه در نینتندو کار کرده ام و 100 درصد در کافه تریا شرکتی به نام کافه ماریو غذا خورده ام، اما این حس یک عمر گذشته است.

Super Nintendo World در ژاپن

من فکر می‌کنم بزرگ‌ترین چیز و مشکل با Super Nintendo World این است که یک پارک ساخته شده است به طور مشخص برای من. من کسی هستم که عاشق نینتندو هستم و به راحتی می توانم پول زیادی خرج کنم. این واقعیت که من در آفتاب کالیفرنیا عرق می‌کردم و سعی می‌کردم چرخی را بچرخانم تا گوبا بدوم. مثبت برای من. وقتی بچه‌های خسته را می‌دیدم که از انتظار ناراحت بودند و والدین عصبانی که از مردی که به آنها می‌خندید ناراحت بودند، به راهم ادامه دادم، با مشت به سؤالات مشت می‌زدم و مثل خوکی که هستم با هر صدای سکه جیغ می‌کشیدم.


با این همه، من کنجکاو هستم که آن پدر در مورد این تجربه چه فکری کرده است.

بعد

سلام، من یک احمق هستم که در مورد همه چیز در بازی های ویدیویی به جز اخراج ها دیوانه هستم

وقتی Assassin’s Creed یک قهرمان سیاهپوست دارد، چه کسی اهمیت می دهد که مردم معیشت خود را از دست بدهند؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا