حتی در فصل سرپیچی از Destiny چه اتفاقی افتاد؟

پچ اصلی وسط فصل این هفته برای Destiny 2 بیش از آنچه که چانه زنی می کردیم به ما داد. مجموعه ای از تغییرات تعادل همراه با یک لیست به همان اندازه طولانی از اشکالات، و همچنین یک ماموریت اضافی که هیچ کس انتظارش را نداشت. تا حدودی مرسوم است که درست قبل از شروع فصل جدید یک اپیلوگ دریافت کنید، اما از آنجایی که هنوز شش یا هفت هفته تا پایان Season of Defiance باقی مانده است، به نظر می رسد که این فصل زودتر از موعد شروع شده است.
Mission: Retribution یک حمله همه جانبه به پرچمدار Shadow Legion است. به جای نفوذ به یک کشتی هرمی برای نجات گروگانها، همانطور که در تمام فصل انجام دادهایم، در نهایت آماده هستیم تا مبارزه را مستقیماً به نیروهای شاهد بیاوریم و در پی مرگ آماندا به آنها نشان دهیم که نمیترسیم. برای هدف مردن مارا میتواند به اندازهای از قدرت خود ما را آغشته کند که کل خدمه Defiance بتوانند با ما در هواپیمای Ascendant سفر کرده و کشتی را پایین بیاورند. این یک ماموریت کوتاه است که در برخی از میدانهای کشتیهای آشنای Shadow Legion انجام میشود، و در پایان کرو به ما برای نبردی که خوب انجام دادیم تبریک میگوید.
وقتی تمام شد خیلی به Mission: Retribution فکر نمی کرد. رفتن به ماموریت “با” دوستانمان کمی آزاردهنده میشود، فقط برای اینکه هرگز آنها را نبینیم، زیرا آنها در جای دیگری میجنگند، و زمانی که ما واقعاً نمیتوانیم در کنار همرزمانمان بجنگیم، این را به عنوان یک تلاش گروهی در نظر بگیریم. هدف از این ماموریت نیز کمی گیج کننده است. کرو میگوید ما به گل سرسبد Shadow Legion حمله میکنیم تا آن را پایین بیاوریم، اما من فکر میکردم کشتی روی نئومونا به شکل صورت کالوس قرار است گل سرسبد آنها باشد. اگر نه پس چیست؟ نمیدانم سرنگونی این کشتی خاص قرار بود چه کاری انجام دهد، یا اینکه چگونه با گروگانهایی که Shadow Legion جمعآوری کرده بود، ارتباط داشت. حالا که بهش فکر میکنم چرا بود گروگان می گیرند؟ پایان طنین احساسی چندانی نداشت، زیرا من اصلاً نمیدانم ما در این فصل چه میکردیم – که در Destiny در حال تبدیل شدن به یک موضوع تکراری است.
عجیب است که Season of Defiance چقدر کمپین Lightfall را منعکس می کند. هر دوی آنها یک درگیری با Shadow Legion دارند که به خوبی توضیح داده نشده است، هر دو یک شخصیت کوچک را به گونهای میکشند که به نظر دستکاری میشود، و هر دو ما را با سؤالات بیشتری نسبت به پاسخ رها میکنند. پس از تمام واکنشهای منفی کمپین Lightfall، Bungie به ما گفت که داستان Lightfall فقط در کمپین شروع شد، اما در طول سال با هر داستان فصلی ادامه خواهد داشت. ما در حال حاضر یک ربع از سال را پشت سر گذاشتهایم، و من احساس نمیکنم که Season of Defiance همه چیز را بهطور معنیداری به جلو برده است یا به هیچ یک از سؤالات طولانی ما پاسخ نداده است.
معمول است که فصلهای ضمیمه شده بسط، دامنه کمتری نسبت به سایر فصلها داشته باشند، اما با نگاهی به فصل برگزیده و فصل برخاسته، آن فصلها نسبت به فصل Defiance، کار بسیار بیشتری برای توسعه شخصیتها و پیشبرد داستان انجام دادند. فصل برگزیده، کیاتل را در کانون توجه قرار داد و زمینه را برای رابطه او با زاوالا فراهم کرد، در حالی که رایزن در نهایت صلاح الدین را مورد توجه قرار داد و فصل مهمی را در مسیر کرو برای یافتن جایگاهش در پیشتازان ارائه کرد. ما نمی دانیم که Season of Defiance به چه چیزی منجر خواهد شد، اما حتی بدون فایده دانستن اینکه چه اتفاقی می افتد، این فصل، حداقل از نظر روایی، بسیار ضعیف تر از بسیاری از فصل ها بود.
من بخش خود را در مورد چرایی مرگ آماندا گفتهام که از قبل به دست نیامده است، و فکر نمیکنم هیچ اتفاقی که از آن زمان رخ داده است آن لحظه را قویتر کرده باشد. اجرای ردیک در مداحی زاوالا برای آماندا زیبا و دردناک بود، اما تصمیم برای کشتن او بهتر از این نبود. Season of Defiance بر اساس یک قربانی ساخته شده است، ظاهراً فقط برای اثبات این که خطرات بالا رفته است. اگر این تمام چیزی است که از این فصل به دست می آوریم، پس استفاده خوبی از زمان محدودی که Destiny باید داستان خود را در سال جاری تعریف کند، نبود و ماموریت این هفته کمکی نکرد.