الدر میلنیال تلاش می کند تا حرفه ای واقعی به دست آورد.

در حالی که برچسب هایی که جامعه بر روی نسل ها می گذارد کمی احمقانه است، اما این چیزی است که من هستم، بنابراین ما اینجا هستیم. زمانی که LiveJournal / DeadJournal چیز بزرگی بود، “حرفه وبلاگ نویسی” خود را شروع کردم. من کنترلی را که میتوانستید در طراحی ظاهر همه چیز داشته باشید، دوست داشتم. Xanga، ملودراماتیک، وبلاگ نویس و در نهایت تامبلر مخوف و دوست داشتنی. هر سایت وبلاگی که پرطرفدار بود من به آنجا رفتم تا اینکه به وردپرس رفتم (اگر می خواهید یک وبلاگ معمولی تری دارید به آنجا مراجعه کنید)، اما من اینجا در DEV هستم. من حدس می زنم که ببینم این چگونه برای من کار می کند.
مای اسپیس سال بعد از فارغ التحصیلی من از دبیرستان در سال 2003 اتفاق افتاد. تنها کاری که می خواستم انجام دهم، کدنویسی و طراحی و ایجاد درام بین افرادی بود که جزو 8 نفر برتر من بودند. من از سوراخ خرگوش پایین رفتم و هر چیزی که می توانستم در مورد html/css به خودم یاد دادم، فتوشاپ و dreamweaver را خریدم و یاد گرفتم که چگونه با استفاده از رابط WYSIWYG آن را طراحی و کدنویسی کنم. من برای “طراحی گرافیک” به کالج رفتم که دوره های گرافیکی بسیار کمی داشت و دوره های برنامه نویسی بسیار زیادی داشت که در آنجا یاد گرفتم که چگونه بازی های فلش بسازم و وب سایت طراحی کنم. من آن را دوست داشتم. این تقریبا 20 سال پیش بود. من هرگز به عنوان یک طراح آن شغل را پیدا نکردم، اگرچه برخی مشاغل آزاد داشتم که پوسترها و وب سایت هایی برای گروه های موسیقی محلی می ساختم. از آن زمان همه چیز تغییر کرده است، زبان های کدنویسی نیز تغییر کرده اند.
پس من اینجا هستم. من در 6 سال گذشته شبها در آمازون کار کردهام، و در حالی که عاشق کاری هستم که انجام میدهم – اساساً باید به مردم بگویم که در طول شب چه کاری انجام دهند و مطمئن شوم که همه محمولههای شما را به موقع تحویل میدهیم – من هرگز نبودم. برآورده شد.’ هاها
به لطف انتخاب شغلی آمازون، من یک برنامه 8 ماهه را برای تبدیل شدن به یک توسعه دهنده نرم افزار شروع کردم. خیلی چیزهای بیشتری در زندگی من می گذرد، و در حالی که من عمدتاً روی سفر شغلی خود تمرکز می کنم، امیدوارم که شما هم بدتان نمی آید که در ماجراجویی های روزمره ام به من بپیوندید.