ناشناخته 9: مصاحبه بیداری – “مثل بازگشت به دوران کودکی است”

ممکن است او را به خاطر تبدیل شدن به ینفر، یکی از جالبترین و پیچیدهترین شخصیتهای The Witcher، در اقتباس نتفلیکس از آثار اصلی آندری ساپکوفسکی بشناسید، اما من با آنیا چالوترا مینشینم تا درباره اولین حضور او در بازیهای ویدیویی صحبت کنیم. او نقش هارونا، کوئستور جوانی را بازی میکند که میتواند به بعد به نام فولد دسترسی داشته باشد و با روح دیگران تعامل داشته باشد، در عنوان اکشن ماجراجویی آینده. ناشناخته 9: بیداری.
با وجود تعداد موجود در عنوان، Unknown 9: Awakening دنباله یک بازی ویدیویی قبلی نیست. با این حال، دنیای آن قبلاً در کتاب ها و کمیک ها بررسی شده است.
چالوترا میگوید: «وقتی بازیهای ویدیویی انجام میدهم، آن را دوست دارم و فکر میکنم اگر همه آنها را بازی کنم میتوانم دلبسته شوم، زیرا شما به دنیای کاملاً جدیدی منتقل میشوید». من با خانواده ام ماریو کارت و چیزهایی از این قبیل را بازی کردم. اما The Witcher احتمالا اولین باری بود که به آنها علاقه مند شدم. [It] در سطح دیگری بود.»
چالوترا هرگز فکر نمی کرد قرار است در بازی ها بازی کند، اما به یاد می آورد که به دلیل علاقه اش به تئاتر فیزیکی همیشه می خواست موشن کپچر انجام دهد. هنگامی که از او در مورد اولین تجربه خود با این فناوری سوال شد، او آن را به عنوان نقطه عطفی در حرفه خود تعریف کرد.
“مثل هیچ کاری است که تا به حال انجام نداده ام. احتمالاً تئاتر به بهترین شکل ممکن به این شیوه کار کمک می کند: شما وارد فضایی به نام The Volume می شوید و در دور بازی می کنید. موشن کپچر… آزادترین چیزی بود که تا به حال به عنوان یک بازیگر احساس کردم. تو هیچ آرایشی نداری، تو یه جورایی جورچینی هستی، یه جورایی با خال های سرتاسرت، نوارهای چسب نواری همه جا، و یه دوربین روی سرت. شما فکر می کنید همه آن چیزها می توانند مانع باشند، اما نه. مثل بازگشت به دوران کودکی است.»
چالوترا هنگام فکر کردن به اینکه هارونا را از دیگر قهرمانان بازی منحصر به فرد می کند، به انعطاف پذیری او اشاره می کند. این شخصیتی است که یاد می گیرد چگونه با قدرت خود کنار بیاید و چگونه “انتخاب های درست” را انجام دهد، که او را تبدیل به فرد بهتری برای دنیای خود و افراد اطرافش می کند. مقایسههایی با دیگر قهرمانهای اکشن محبوب مانند Nathan Drake از Uncharted و Lara Croft از Tomb Raider صورت گرفته است، و در حالی که Chalotra از این موضوع شگفتزده میشود، میخواهد بدانید که هارونا «یک شخصیت کاملاً متفاوت است، در دنیایی کاملاً متفاوت».
چالوترا میگوید: «او یک شخصیت واقعاً خندهدار است. من فکر میکنم که دیگران آن را بیپرده یا نادیدهانگیز میبینند، اما او چیزهای زیادی دارد که باید با آن کنار بیاید. مردم فقط از او انتظار دارند که با آنها برخورد کند. اما او چیزهای بسیار بزرگتری برای نگرانی دارد، و من فکر می کنم این یک پویایی واقعا خنده دار است.»
صحبت از دنیای Unknown 9 شد، بازی در یک شهر خیالی هند به نام Chamiri اتفاق می افتد. چالوترا بخشی بریتانیایی و بخشی دیگر هندی است، و او واقعاً سپاسگزار به نظر می رسد که می تواند نقش شخصیتی را بر اساس ریشه های خانوادگی خود بازی کند.
او توضیح میدهد: «چیزی که آزاردهنده است این است که در هر قسمتی که بازی میکنم، باید یکی از نیمهها باشم. «اما من هر دو را به این شخصیت میآورم. من دوست داشتم با لهجه هندی کار کنم. خیلی راحت به من میرسه چون [of] من و خانواده ام در اطراف آن بزرگ شده ایم. من به شدت تحت تأثیر فرهنگ هندی ام هستم، بنابراین، صادقانه بگویم، عجیب است که بیشتر نقش های هندی را بازی نمی کنم. این همان چیزی است که من هستم. بنابراین، حضور در این بازیگران، نقش او و تجلیل از این فرهنگ در دنیایی که ساخته شده است، واقعاً به من لذت میدهد. امیدوارم مردم این را ببینند و احساس کنند.»
به نظر می رسد که جادو زندگی چالورا را دنبال می کند، زیرا او از شخصیتی که توسط دنیای طلسم ها، پیشگویی ها و نفرین ها احاطه شده است، به شخصیت دیگری می رود. با این حال، او احساس نمی کند که شباهت های زیادی بین ینفر و هارونا وجود دارد.
او می گوید: «آنها شخصیت های کاملاً متفاوتی هستند. آنها قدرت های ماوراء طبیعی دارند، اما همین. آنها از جهان های کاملاً متفاوتی می آیند: یکی از آنها در جستجوی عشق بی قید و شرط و ارتباط با جهان است و دیگری [already] ارتباط عمیقی با دنیای خود دارد. فکر می کنم هر دو مقاوم هستند، [but] من فقط فکر می کنم آنها بسیار متفاوت هستند.”
یکی از شخصیتهایی که هارونا با او ملاقات میکند، لوتر است، یک تفنگچی با پیوندی قوی با قلمرو معنوی. به نظر می رسد که او شریک اصلی سفر او خواهد بود. چالوترا از رابطه بین این دو شخصیت خوشش میآید و امیدوار است که شما بتوانید چیزی مهم در مورد پیوند آنها احساس کنید.
او توضیح می دهد: «آنها به یکدیگر چیزهای زیادی یاد می دهند. “من فکر می کنم، به طور غریزی، آنها بسیار مراقب یکدیگر هستند – و آنها باید در این دنیا باشند. هارونا در ابتدا چیز زیادی به لوتر نمی دهد. [If you] به کسی آنچه را که میخواهد یا آنچه فکر میکند میخواهد بدهید، من فکر میکنم این واقعا به شکلگیری دوستی کمک میکند. روابط مردد آنقدرها هم عالی نیستند. [Haroona and Luther] می توانند از نظر خلق و خو و نحوه برقراری ارتباط با یکدیگر چیزهای زیادی بیاموزند.”
آینده چالوترا نامشخص است. او میخواهد در بازیهای ویدیویی بیشتری حضور داشته باشد و اگر جایی برای این کار وجود داشت، دوست دارد داستان هارونا را ادامه دهد. با این حال، او نمی تواند در مورد پروژه های آینده در این صنعت به من بگوید. ذهن و زمان او درگیر نقشی است که او را به نامی شناخته شده تبدیل کرده است.
ویچر در حال حاضر آینده من است و نمی دانم چقدر طول خواهد کشید. فکر میکنم برای همیشه خواهد بود.» او با خنده میگوید. “اگر زندگی دور از آن باشد، من هنوز نمی دانم چیست.”