چرا الان همه چیز پانک است؟

الان همه چیز پانک است. الان هیچی پانک نیست همانطور که احتمالاً در عنوان فرعی من خوانده اید، و تقریباً به طور قطع به عنوان یک روند در بازی ها، کتاب ها و موارد دیگر متوجه شده اید، پسوند پانک را می توان اساساً به هر کلمه ای اکنون با بی توجهی کامل به قصد اصلی متصل کرد. Frostpunk فقط … سرد است؟ Biopunk جایگزین پیشرفتهای سایبرنتیک سایبرپانک برای کسانی که ماهیت بیولوژیکی دارند، میشود، اما به ندرت ایدههای فراانسانی را مانند مولد آن مورد بحث قرار میدهد. هرمیت پانک؟ حتی نتونستم بهت بگم این نوعی جایگزین کلبه برای کسانی است که خیلی مفتخرند که نمیتوانند محبت خود را نسبت به این حالات اعتراف کنند.
این مشکل مدتی است که به بازی ها سرایت کرده است، اما از زمان عرضه و انتشار Cyberpunk 2077 بسیار زیاد شده است. شاید نام Cloudpunk، یک بازی زیبا که از سال 2020 منتشر شد، شنیده باشید. بازی خوبی است، من از آن لذت بردم. ، اما زیبایی شناسی سایبرپانک را مناسب می کند و نام جدیدی به آن ها می دهد، نام سرویس تحویل درون گیتی خود. حتی کلمه سایبرپانک را در بازاریابی خود ذکر می کند، اما تصمیم گرفت اصطلاح جدیدی را نیز بسازد. آیا پانک است؟ نه واقعا.
همین امر در مورد Frostpunk، یک بازی مدیریت شهر بقا که شما را بر آخرین شهر روی زمین حکومت می کند، صدق می کند. من همیشه گفتهام که هیچ چیز پانکتر از این نیست که بهعنوان یک نوع پادشاه یا دیکتاتور بر عوامل خود حکومت کنید. مشکل اینجاست کلمات معنی دارند. شما نمی توانید این معنا را نادیده بگیرید. Dying Light یک DLC Dieselpunk داشت که ظاهراً فقط اره برقی اضافه کرده بود. مطمئناً ارههای برقی از سوخت استفاده میکنند، اما آیا پانک هستند؟
عصبانیت من از اینجا سرچشمه می گیرد. کلمات معانی دارند. من به این مقاله برخورد نکردم که بگویم پسوند -پانک نخبهگرا یا طنزآمیز یا غیر تکهمسر است، زیرا آنها کلمات متفاوتی با معانی متفاوت هستند. من فکر می کنم پسوند اشتباه، بی معنی و گاهی ریاکارانه است، بنابراین این کلماتی هستند که من استفاده می کنم. به همین دلیل است که هنگام ویرایش مقالات در این وب سایت، مطمئن می شوم که نویسندگان بدانند که ساده و ساده مترادفی نیستند که بتوانید به جای یکدیگر از آنها استفاده کنید تا هوشمندانه تر به نظر برسید. با قراردادهای نامگذاری پانک، همه چیز به اندازه کافی معصومانه با سایبرپانک شروع شد.
برای اینکه بدانیم این اصطلاح چگونه حرام شده است، باید به ریشه های آن بازگردیم. Cyberpunk به عنوان یک ژانر در دهه 60 و 70 به عنوان بخشی از داستان های علمی تخیلی موج جدید پیشگام شد. راجر زلازنی، ساموئل آر. دلانی و جی جی بالارد برخی از پیشگامان اصلی بودند که پایههایی را برای پیروی از ویلیام گیبسون بنا نهادند. خود این اصطلاح برای اولین بار به عنوان عنوان یک داستان کوتاه بروس بتکی در سال 1983 که در داستان های شگفت انگیز منتشر شد، پس از آزمایش نویسنده با کلمات مرکب ظاهر شد. داستان از این قرار است که Bethke دو لیست تهیه کرد، یکی از کلمات برای فناوری و دیگری برای مشکل سازان، و ترکیباتی را از این دو ترکیب کرد. شاید ما می توانستیم با داستانی به نام تکنونویسانس به پایان برسیم، و اکنون بازی هایی به نام یخ زدگی داشته باشیم و افرادی که به شیوه های زندگی زجر آور نسبت می دهند؟
این اصطلاح توسط گاردنر دوزویس، سردبیر مجله علمی تخیلی ایزاک آسیموف، که بسیاری از نویسندگان فوق را در مقاله ای در واشنگتن پست به عنوان سایبرپانک توصیف کرد، رایج شد. محبوبیت رمان Neuromancer اثر ویلیام گیبسون در سال 1984 کمک زیادی به رونق این ژانر کرد و این اصطلاح ماندگار شد، علیرغم اظهارات بتکه مبنی بر اینکه آثار گیبسون باید به عنوان “نورومانتیک” طبقه بندی شود، نمایشنامه ای بر روی عنوان رمان و جنبش رمانتیک جدید در موسیقی پانک در آن زمان. .
همه این رمان ها شباهتی به پانک داشتند. شخصیتها تازهکار بودند و داستانها جنبشهای ضد نظام را به تفصیل شرح میدادند، زیرا جوامع دیستوپیایی قهرمانهای داستان را در هم شکسته بودند. و سپس استیمپانک آمد. Steampunk صرفا بر اساس قرارداد سایبرپانک نامگذاری شد. KW Jeter آن را برای توصیف آن سبک شبه ویکتوریایی داستان فانتزی ارائه کرد. این کتاب کمی بعد محبوبیت خود را افزایش داد و از آن زمان برای توصیف رمانهای بسیار دور از فرانکنشتاین و بیست هزار لیگ زیر دریاها استفاده شده است. در بیشتر موارد، برچسب تماماً زیباییشناسانه است و هیچ مادهای، تماماً بخار و بدون پانک است.
بحثی در مورد استیمپانک در جوامع آنلاین در جریان است، زیرا استیمپانک ها تلاش می کنند زیبایی شناسی خود را با پانک نام تطبیق دهند. در حالی که برخی از رمانهای مدرن در این ژانر با به چالش کشیدن تولید انبوه، مناسب روح پانک هستند، جوامع استیم پانک با کالاهای دست ساز و صنایع دستی علیه آن شورش میکنند، و مردم اغلب ارزشهای استعماری، جنسیتی و بیگانههراسی عصر را به چالش میکشند، این ژانر با چرخدنده و عینک تعریف میشود. بیشتر از ریشه های پانک آن است، به ویژه برای مخاطبان عام که در جامعه جا افتاده نیستند. برخی از نویسندگان این ژانر بهکلی از این برچسب اجتناب میکنند و بهجای آن «فانتزی گاز لمپ» را با وجود داشتن تمام ویژگیهای استیمپانک انتخاب میکنند. ممکن است در برخی از استیمپانک ها مقداری پانک وجود داشته باشد، اما به نظر می رسد که بازسازی شده است. مردم به مسائل مربوط به ژانر پی برده اند و به جای تعریف کردن، آن را به چالش می کشند. با این حال، این بیش از آن چیزی است که برای سایر ژانرهای اسپین آف می توان گفت.
در حالی که بحث های زیادی در مورد نیمی از معنای ریشه شناختی استیمپانک وجود دارد، کپی های بی شماری هیچ بحثی ندارند و حتی پانک کمتری دارند. در بهترین حالت، پسوند پانک اکنون فقط نوعی تاریخ متناوب را نشان میدهد، اما لازم نیست متون در اجرای خود ضد نظام یا ضد سرمایهداری باشند. هیچ فریادی در مورد وضعیت جهان وجود ندارد، شخصیت ها فقط در آن وجود دارند. همین امر حتی به برخی از سایبرپانکهای مدرن نیز تعمیم مییابد – بازی ویدیویی Cyberpunk 2077 شما را در کنار پلیسها میجنگد، و پایانی دارد که با یک شرکت بزرگ ایستادهاید.
من استدلال هایی شنیده ام که هرمیت پانک علیه اجتماعی شدن بیش از حد دنیای مدرن عصیان می کند، اما من آن را نمی خرم. هر چه می خواهید به بیابان فرار کنید، اما این یک شورش نیست. حداقل forestpunk در مورد آن هوای شورشی دارد، زیرا Forestpunk ها به همان اندازه که از شبکه دور می شوند به گرمایش جهانی و جنگل زدایی اعتراض می کنند. کلمات معنی دارند، و شما باید قبل از اینکه به کیهان بگویید که بازی جدید شما یک ماجراجویی قایقرانی ریورپانک است، در مورد آن فکر کنید. نه پانک، نه مهمانی.