تخریب سلاح زلدا مکانیک خوبی است و من در این تپه خواهم مرد

دوباره همان موقع از سال است. من دورهای خاصی از گفتمان را تعطیلات فصلی برای من و همبازیانم می دانم. آیا Dark Souls باید تنظیمات سختی داشته باشد؟ آیا جوئل واقعاً یک قهرمان در The Last of Us است؟ آیا من یک ضد مسیح چپ هستم که مصمم به گسترش برنامه بیداری خود هستم خیلی قبل از ناپدید شدن در شب؟ اینها همه سؤالات مهمی هستند، اما هیچ کدام پاسخ قطعی ندارند.
با انتشار The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom در اواخر این هفته، می خواهم شاه بلوط خاصی را باز کنم که به زودی در سراسر اینترنت پخش می شود. البته من در مورد تخریب سلاح صحبت می کنم، مکانیکی در Breath of the Wild که می بیند شمشیرها، نیزه ها، کمان ها، سپرها، چوب ها و اساساً هر چیزی را که Link می تواند برای کشتن اشیا پس از استفاده کافی شکسته شود، می بیند. اگر آنها را در آخرین لحظات به سمت دشمنان پرتاب کنید، سلاح ها از هم می پاشند و در ازای شمشیر پهن مورد علاقه تان، یک پاداش خسارت سنگین به شما می دهند. برخی از مردم آن را دوست دارند. بعضی ها از آن متنفرند. و من آن را دریافت می کنم.
قابل درک است که وقتی شمشیر قدرتمند شما در هیاهوی مبارزه می شکند، ناامید می شوید، و لینک را رها می کند تا به دنبال جایگزینی روی زمین باشد یا موجودی خود را ورق بزند به این امید که چیزی می تواند به اتمام این کار کمک کند. شما یک یا سه اسلحه ترجیحی را انتخاب میکنید و تمایلی به انحراف ندارید، بنابراین وقتی آنها را به زور از شما میگیرند تا به آزمایشهای خدماتی که حتی به آن علاقهمند نیستید کمک کنند، بازی ناعادلانه به نظر میرسد. به همین دلیل است که بسیاری از ما شمشیر استاد را دوست داشتیم، زیرا به جای اینکه به قطعات کوچک منفجر شود، دوباره شارژ می شد. اگرچه ناامید کننده است، اما بدون تخریب، Breath of the Wild به طرز وحشتناکی خسته کننده خواهد بود، و تف به چهره فلسفه طراحی خودش می شود. محو شدن و بازگشت سلاح ها نیز نشان دهنده وضعیت Hyrule است که خود در چرخه مرگ و تولد دوباره به هوس های ماه خونی در حال افزایش باقی می ماند.
وقتی لینک از حرم رستاخیز بر روی فلات بزرگ بیرون میآید، لباسهای نامرتبآمیزی دارد که از فراموشی میپوشد و از اینکه کجا برود یا چه کاری باید انجام دهد، آگاهی کمی دارد. آموزشها و نکات از طریق اولین شخصیتهایی که ملاقات میکنید و عبادتگاههایی که حل میکنید تجلی مییابند، اما در غیر این صورت Breath of the Wild همه چیز در مورد لعنت کردن و پیدا کردن آن است. وارد شدن به نبرد با سلاحهای زنگزده و غافلگیر کردن در هنگام شکستن آنها از سوی شما یک شکست است، و محوطه افتتاحیه بهگونهای ساخته شده است که عمداً شما را آموزش میدهد و عشق سختی را که لازم است برای ادعای Breath of the Wild متعلق به خودتان است، اجرا کنید. بعد از اینکه فهمیدید تجهیزات خاص چقدر دوام میآورند و بهترین استفاده از آنها چگونه است، اعتماد بهنفس بیشتری پیدا میکنید، و در بیشتر موقعیتها به این فکر میکنید که چه زمانی باید زرادخانه خود را تغییر دهید یا یک استراتژی جدید را در پرواز ایجاد کنید. آن را بردارید، و مبارزه قربانی سادگی اساسی می شود که در غیر این صورت جایگزین آن می شود.
در طول سالها، ما حضور تخریب سلاحها را بهعنوان مانع از هر پیشرفتی که امیدواریم به دست آوریم، برچسبگذاری کردهایم، خواه در طول یک حرم باشد یا درونهای پوشیده از پازل یک جانور الهی. به آن می گویم – اگر می توانید به آن کمک کنید، بهتر آماده باشید. مجموعه کوچک و در عین حال جاه طلبانه Breath of the Wild از مکانیک های پایه، همگی با یکدیگر و همه تجهیزات شما به روش های جذاب تعامل دارند. سلاحهای فلزی را میتوان با جریانهای الکتریسیته برای حل معماها جفت کرد، یا حرکت سکون همراه با انفجارهای سریع حمله میتواند لینک و تقریباً هر چیز دیگری را به استراتوسفر بفرستد. شما برای عقب نشینی در برابر انتظارات و امتحان کردن چیزهایی که به طور سنتی انتظار نمی رفت، پاداش دریافت می کنید، و اغلب برای فکر کردن در خارج از چارچوب پاداش دریافت می کنید.
برخی از بهترین لحظات من در Breath of the Wild از این سرچشمه میگیرند که متوجه شدم سرم را با تخریب سلاح نمیکوبم، اما به زیبایی در کنار آن میرقصم، زیرا میدانم چگونه چنین محدودیت بزرگی میتواند منجر به حملات بیشماری خلاقیت شود. شما نیازی به ارتقای سلاحها ندارید، زیرا آنها به وفور وجود دارند و از نظر آسیبهایی که به آنها وارد میشود و کارهایی که میتوانند انجام دهند بسته به دشمنان و محیطها بسیار متفاوت هستند، بههرحال هرگز به ابزارهای مشابه برای مدت طولانی نخواهید چسبید. آن را بردارید، و من میتوانم ببینم که به یک روال خسته میروم، و از برخوردهای جنگی طبیعی کاملاً اجتناب میکنم، زیرا در ذهنم میدانم که آنها دقیقاً به همان شیوه بازی خواهند کرد.
کسانی که به تمام سلاح های براق خود چسبیده اند، می توانند همان استدلال را مطرح کنند، و این همان جایی است که برای مدت طولانی خط کشیده شده است. Breath of the Wild از طرق بیشماری یک ماجراجویی واقعی زلدا است، اما با تغییرات جسورانهای که همه با آن راحت نبودند، از فرمول آن نیز جدا میشود. برخی روش خطی پیشرفت را با سیاهچالها و بیومهای تنظیم شده ترجیح میدهند، در حالی که برخی دیگر حس آزادی را پذیرفتهاند که چندین دهه تاریخ را به چیزی جدید تفسیر میکند. من در گروه دوم هستم، و بدون تخریب سلاح و این در نظر گرفتن تواناییهای خود، چندین عنصر دیگر درست نمیشوند، یا حداقل نمیتوانند به روشهایی که نینتندو در نظر داشت متصل شوند.
وقتی Tears of the Kingdom در طبیعت منتشر شد، چیزهای بیشتری در مورد تکامل تخریب سلاح خواهم گفت، زیرا وجود ترکیب تجهیزات نه تنها نگرانی های اولیه را برطرف می کند، بلکه آنها را با مکانیکی اساسی به چالش می کشد که نبردها را پیچیده تر می کند. و تعامل با محیط نوآورانه تر از همیشه. اگر هیچ چیز روی شخص شما شکسته یا تحت شرایط خاصی از بین رفت، دیگر نیازی به آن نخواهد بود. برای من، آن به تنهایی تخریب سلاح را نه تنها به عنوان یک ایده مثبت، بلکه ایده ای که Breath of the Wild برای دنبال کردن خلاقیت استادانه در مرکز کارنامه اش به آن متکی است، نشان می دهد.