بری لارسون آخرین ستاره فیلم MCU است

من قبل از پخش تریلر از The Marvels نگران بودم. من فکر میکنم روند فعلی «خستگی ابرقهرمانی» بیشتر این است که «فیلمهای ابرقهرمانی عجله دارند و اکنون بد میشوند»، اما همچنین انتظار نداشتم که مارولز از این سرنوشت در امان بماند. همچنین فکر میکنم The Marvels نام احمقانهای است، و این واقعیت به این بستگی دارد که شما کاپیتان مارول را دیدهاید و از آن زمان به بعد دو زمان پرش را درک کردهاید، تماشای WandaVision و به یاد آوردن یک شخصیت درجه سوم، و همچنین تماشای خانم مارول بعد از تلویزیون جدید MCU فرسوده شد اکنون اولین تریلر منتشر شده است، این احساسات در حال از بین رفتن هستند.
موضوع فقط این نیست که سوار قطار هیپ شوم بعد از اینکه به خودم گفتم این بار متفاوت خواهد بود. احساس من از “نه، احساس نکردن این” هرگز با Eternals، What If…؟، Ant-Man 3 یا Shazam 2 از بین نرفت. اما به نظر می رسد The Marvels پتانسیل بالایی دارد و بخش بزرگی از آن به بری لارسون مربوط می شود.
لارسون در فرهنگ عامه جایگاه عجیبی دارد. او زیبا، بلوند، عضلانی است، اما به شکلی لطیف، غیر تهدیدآمیز، همیشه خندان و طرفداران را در آغوش می گیرد، و معروف است که عاشقانه بازی های ویدیویی را دوست دارد. با این حال آدم های عصبی از او متنفرند. این را می توان به یک نظر نسبتاً دور از ذهن در دفاع از فیلم دوستش A Wrinkle in Time ردیابی کرد که بازبینی ضعیفی داشت. لارسون خاطرنشان کرد که این فیلم اساساً برای دختران سیاهپوست کوچکی ساخته شده است که هرگز خود را جادویی روی پرده ندیده بودند، نه بیشتر از 40 نفر، در درجه اول سفیدپوست و در درجه اول مرد منتقدان.
احساسات ضد بازبینی بسیار رایج است (ماریو چهره فعلی است)، با این حال دفاع سبک لارسون او را به دشمن شماره یک تبدیل کرد. با این حال، پس از تماشای تریلر فیلم The Marvels، مشخص است که او آخرین ستاره سینمای MCU است.
ستارگان سینما فقط افرادی نیستند که در سینما حضور دارند. بازیگران شخصیتی مانند ادی مارسان، پل هرمان، هیلی بنت و بت گرانت در بیش از 200 فیلم مهم بین آنها بازی کردهاند، اما آنها «ستارههای» فیلم نیستند. حتی نامهای برجسته به معنای معمولی آن ستارههای سینما نیستند – اتان هاوک و میشل ویلیامز دو دهه است که در فیلمهای پیشرو بودهاند، اما آنها ستارههای سینما نیستند، آنها بازیگران اصلی سینما هستند. ستارهها پرکنندههای صندلی هستند، نامهای روی بیلبوردها، دلایلی برای دیدن آن. مارول قبلا پر از آنها بود. حالا اینطور نیست.
مارول در گذشته کار خوبی برای خلق ستاره های سینما انجام داده است. رابرت داونی جونیور را با احیای حرفهاش تبدیل به یکی کرد و همسورث و پرت کریس را به سطح وجودی مشابه کشاند. اما بر اسامی ثابت نیز متکی بود – سومین کریس، ایوانز، در واقع اولین بود و قبلاً آنجا بود. اسکارلت جوهانسون یکی دیگر از ستاره های تثبیت شده در موج اول مارول بود. به نظر میرسد همسورث و پرت مسابقه خود را انجام دادهاند و ممکن است به زودی به مراتع دیگر پر شده با VFX بروند.
البته مارول هنوز هم نام های بزرگی دارد. Thunderbolts توسط سباستین استن و فلورانس پوگ هدایت خواهند شد، اما هر دوی آنها در دوراهی حرفه خود ایستاده اند. استن مدتهاست که بازیکنی پشتیبان بوده است و میتواند استعداد خود را در نقشهایی که از او نمیخواهند یک آدم معمولی باشد، بلکه یک آدم عجیب و غریب باشد، بهتر نشان دهد. او ظاهر یک ستاره سینما را دارد، اما باید از پل دانو عجیب و غریب باشد.
در همین حال، فلورانس پوگ قبلاً یک نامزدی اسکار دارد (اما به دلیل بیزاری آکادمی از ترسناک ممکن است دو نامزدی داشته باشد) و از تمایل خود برای کار بر روی پروژه های شخصیت محور صحبت کرده است، اما او چهره New Marvel است و در شرف بازی در Dune است. دیر یا زود او باید انتخاب کند که یک بازیگر معتبر یا یک ستاره سینما باشد – جنیفر لارنس چند سال پیش با همین معضل روبرو شد.
الیزابت اولسن، به طور مشابه، یک بازیگر شخصیت است که در بدن یک بانوی برجسته گیر کرده است. مانند Pugh، او معمولاً نقشهای کوچکتر، غریبتر و صمیمیتر را انتخاب میکند که مارول از قاعده او استثنا است. این داستان مشابهی برای بندیکت کامبربچ است، بازیگری که در فیلم شرلوک به طور کامل در کانون توجهات قرار گرفت و تقریباً یک دهه از قانعکنندهترین نقشش را به دست آورد: تظاهر به اینکه یک ستاره سینماست. تام هالند جدیدترین پروژه مارول است، اما Uncharted ثابت کرد که هنوز در حال پیشرفت است.
این بدان معنا نیست که هیچ یک از این بازیگران بد هستند. فلورانس پوگ، الیزابت اولسن و شاید سباستین استن بیشتر از بری لارسون من را به تئاتر می کشانند. اما پس از آن، من ترجیح می دهم پل هرمان یا هیلی بنت را به جای تام کروز تماشا کنم. من در عادات تماشای خود فردی پرت هستم. لارسون که هیاهوی The Marvels را بر پشت خود حمل می کند و دو ناشناس نسبتاً ناشناخته در کنارش هستند و تازه وارد Fast 10 شده است، مدت هاست که به عنوان یک ستاره نام تجاری سینما شناخته شده است، و اگر Marvels روند اخیر مارول را که بازدهی ناامیدکننده ای را پشت سر می گذارد، جبران کند. ، او قدرت خود را ثابت کرده است.
از بسیاری جهات، او مانند پوگ و اولسن است. او در پروژههای مستقل کوچکتر، در نقشهای صمیمیتر، تنبیهکنندهتر و آزمایشکنندهتر ظاهر شد. او برنده جایزه اسکار برای اتاق شد، که خواستار بازی یک بازیگر بی نقص بود، نه ستاره ایده آل سینما. او ممکن است روزی به آن نقش ها برگردد، اما در حال حاضر، او به وضوح و به طور محکم یک ستاره سینما است.
آنتونی مکی در مورد اینکه چگونه ستاره فیلم هایش آنطور که شوارتزنگر یا استالونه بودند نیست، بلکه شاهین است صحبت کرده است. خود شخصیتی که هر بازیگر شایسته ای می توانست آن را بازی کند، قرعه کشی است. اما ما اکنون عمیقاً وارد فهرست مارول شدهایم و یلنا بلووا و مونیکا رامبو دیگر آن را قطع نمیکنند. مارول اکنون بیش از هر زمان دیگری به ستاره های سینما نیاز دارد، زیرا درخشش از بین می رود و غول بزرگ زمین می خورد. بری لارسون، ستاره سینما، درست در زمان مناسب از راه می رسد.