برنامه نویسی

برنامه نویسی بدون مربی – جامعه dev

آیا بهتر نیست ترانه ای بنویسید که می داند به جای یافتن همه یادداشت هایی که کار نمی کنند ، کار می کند

آغاز

آیا بهتر نیست ترانه ای بنویسید که می داند به جای اینکه تمام یادداشت هایی را که کار نمی کنند ، کار می کنند ، کدام یادداشت ها کار می کند؟ اینگونه است که من توسعه نرم افزار یادگیری را برابر می کنم – مانند نظریه موسیقی است. بله ، تعداد زیادی از نوازندگان وجود دارند که نظریه را نمی دانند و می توانند بازدیدهای نمودار را بنویسند. همچنین نوازندگانی هستند که تئوری را می شناسند و می توانند بازدیدهای نمودار را بنویسند. این همه بستگی به این دارد که شما در هسته اصلی خود چه نوع هنرمندی قرار دارید. تئوری قطعاً کمک می کند اما لازم نیست که یک توسعه دهنده موفق باشد.

در 34 سالگی ، من سرانجام یک برنامه دانشگاهی را در علوم کامپیوتر شروع می کنم و هنوز کلاس محاسباتی “مناسب” را نمی گیرم. اما این مانع از یادگیری نحوه معمار راه حل های مختلف نرم افزاری نشد. من روش های دیگری برای مقیاس کوه پیدا کردم.

من از اینترنت استفاده کردم

اشتباه نکنید – اینترنت پر از مطالب عالی است. همچنین با آموزش های بد و اطلاعات نادرست گرفتار شده است. پیدا کردن آن دشوار است سطح تولید آموزش ها یا دوره هایی که در واقع می توانید در نمونه کارها خود اعمال کنید.

من هرگز کسی را به من آموزش نمی داد که روشهای “درست” ای برای انجام کارها داشته باشم. من با خواندن اسناد ، کشف اوریلی (خدا را شکر اوریلی) و استفاده از PluralSight برای یک محیط یادگیری ساختار یافته تر آموختم.

با این وجود ، حتی پس از گذراندن دوره ها و خواندن کتاب ، چیزی از دست رفته بود – آنها این فرصت را به من دادند که کد را برای بررسی ارسال کنم. وقتی کارها به ناچار اشتباه می شوند ، به مهارت های اشکال زدایی خود واگذار می شوید.

این آزمایش زیادی بود و خطابشر من تأکید می کنم خطا از آنجا که من شکست خوردم – در اکثر افراد دیگر که توسعه نرم افزار را یاد می گیرند – برای رسیدن به جایی که امروز هستم. ایده “عدم موفقیت به جلو” اکنون که من آن را زندگی کرده ام با من طنین انداز است.

آیا می توانم هر یک از آن را تغییر دهم؟ البته نه

بدون مربی = بدون تعصب

من با ذهن باز به یادگیری نزدیک شدم. من برای زبانهای برنامه نویسی اولویت نداشتم زیرا هیچ کدام را نمی دانستم. من حتی نمی دانستم چگونه یک سرور وب ساده را از خط فرمان تنظیم کنم. من می خواستم همه چیز را وارد کنم و برای خودم انتخاب کنم.

چه کسی می دانست که انتخاب خیلی سخت خواهد بود؟

من در نهایت عاشق شدم – ایجاد چیزی از هیچ چیزبشر مثل نوشتن یک آهنگ احساس می شد. من یک ایده در ذهنم داشتم و نشستم تا آن را هک کنم ، اجازه می دهم خطاهای کنسول مرا در طول مسیر راهنمایی کند.

بدون مربی = بدون فرصت

در حالی که نداشتن مربی به من کمک کرد تا بی طرفانه بمانم ، اما همچنین به من نشان داد که چرا داشتن شبکه اهمیت دارد. من کسی ندارم که مرا به فرصت های جامعه خود متصل کند. هیچ کس برای مهارت و دانش من نمی تواند دست و پنجه نرم کند.

من شکایت نمی کنم – فقط یک واقعیت را بیان می کنم.

بدون مربی ، راهنمایی محدودی در مورد چگونگی رشد به عنوان یک توسعه دهنده وجود دارد. این یک مزیت بزرگ است که شخصی به کاستی های شما اشاره می کند و به شما در بهبود حرفه ای و حتی شخصاً کمک می کند.

بدون مربی = بدون بهانه

نداشتن مربی بهانه ای برای تسلیم نیست.

من می خواهم یک نکته را که قبلاً بیان کردم تکرار کنم: من اینترنت داشتمبشر خوب یا بد ، مقدار زیادی از اطلاعات موجود به صورت آنلاین ، ذهن آزار است. منابع رایگان و پولی برای آموزش کدگذاری ، ابر ، آن وجود دارد – هر آنچه می خواهید یاد بگیرید.

تنها بهانه ای که در کیف لنگ خود دارید این است تنبلیبشر

و این به اندازه کافی خوب نیست.

از آنجا خارج شوید و به آنچه می خواهید باشید تبدیل شوید.


منابع برای یادگیری هر چیزی توسعه و آن

عذاب
اوردلی
نقشه راه.
کثرت
پودری
یوتیوب
انتشار بسته بندی

چگونه سفر برنامه نویسی خود را شروع کردید؟ افکار خود را در نظرات به اشتراک بگذارید!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا