ساختن زلدا یک قهرمان خاموش دیگر یک اشتباه بود

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
با The Legend of Zelda: Echoes of Wisdom، نینتندو تمام تلاش خود را کرد تا شاهزاده خانم عنوانی را از قهرمان زمان لباس پوشیده متمایز کند – حداقل در سطح مکانیکی. لینک شمشیر می زند، کمان پرتاب می کند و بمب می اندازد، در حالی که زلدا می تواند یک اکو از هر شی یا موجودی را که با آن روبرو می شود احضار کند تا برای او بجنگد. لینک مستقیماً مبارزه می کند، در حالی که Zelda بیشتر شبیه یک کلاس جادویی در یک RPG عمل می کند.
اوه، و او می تواند تمام کارهایی را که لینک می تواند انجام دهد نیز انجام دهد، مگر با محدودیت زمانی.
چرا لینک و زلدا هر دو نیاز به شخصیت های بی صدا دارند؟
همانقدر که زلدا در گیمپلی متمایز است، نینتندو به طرز عجیبی تصمیم گرفت که او را دقیقاً همان نقشی را که لینک در ارتباط با روایت دارد، قرار دهد. مانند لینک، این تکرار از Zelda یک قهرمان خاموش است. اگر از او سوالی پرسیده شود، مدل شخصیت او حرکاتی را انجام می دهد که نشان می دهد او در حال صحبت است، اما ما هرگز نمی توانیم کلمات او را بخوانیم. یا در موارد دیگر، تری فقط به جای او صحبت می کند.
The Legend of Zelda همیشه لینک را اینگونه مدیریت کرده است. اما برخلاف لینک، سابقه طولانی صحبت کردن Zelda وجود دارد. او یک لوح خالی ناشناخته نیست، و تبدیل کردن او به یک رمز برای بازیکن، شخصیتی را که نینتندو در چهار دهه گذشته به او داده است، حذف می کند. این به ویژه قابل توجه است زیرا Echoes of Wisdom توضیحی برای اینکه لینک یک قهرمان خاموش است، ارائه می دهد. وقتی با روستاییانی که لینک را می شناسند صحبت می کنید، یکی از آنها اشاره می کند که نمی تواند صحبت کند. بنابراین، اگر لینک به این دلیل که به طور متعارف خاموش است صحبت نمی کند، دلیل زلدا چیست؟
مرتبط وحشی است که تخت ها پژواک بهترین ابزار حکمت هستند با تمام هیولاهایی که می توانید احضار کنید، هرگز حدس نمی زدم که یک تخت دوقلو بزرگترین سلاح من باشد.
من اغلب از نابهنگام بودن نینتندو قدردانی می کنم. تردید این شرکت برای پیروی از جمعیت، آن را از پذیرش بسیاری از روندهای مخرب تر در بازی باز داشته است. دلیلی وجود دارد که سونی و مایکروسافت به ندرت بازیهای اول شخص جدیدی را در این نسل منتشر کردهاند، در حالی که نینتندو دو بازی اصلی Zelda، یک پلتفرمر 2 بعدی ماریو، یک نماد جدید Pikmin و Fire، یک اسپینآف پرنسس هلو و چندین بازی منتشر کرده است. بازیهای RPG ماریو (دو بازسازی/ریمستر، با یک بازی کاملاً جدید که ماه آینده عرضه میشود) از آغاز سال 2023.
قدیمی بودن نینتندو یک نعمت و یک نفرین است
نینتندو همیشه چیزهای بزرگی را در سر می پروراند، و این تا حد زیادی به دلیل تاکید آن بر گیم پلی سرگرم کننده بر روی گرافیک های بی رنگ است. ابراز علاقه کرد، اما در نهایت وارد مد NFT نشد و از فناوری هوش مصنوعی نیز اجتناب می کند، زیرا نگاه طولانی تری به تاریخچه خود دارد و در هر روند جدیدی گرفتار نمی شود. این در چشم انداز بازی های مدرن قابل تحسین است.
اما میتواند باعث شود که بازیهای نینتندو به طرز عجیبی از زمان خود عقبتر بمانند. و شخصیتهای اصلی آن (ماریو، ساموس، لینک، یوشی، کربی، هر نقش اصلی پوکمون) که قهرمانهای بیصدا هستند، مانند یادگاری از دوران گذشته است. تنها دلیلی که Zelda در این بازی صحبت نمی کند، علیرغم سابقه طولانی در داشتن شخصیت بسیار بیشتر از لینک، این است که او اکنون قابل بازی است. چرا شخصیتی که توسط بازیکن کنترل می شود باید 40 سال شخصیت پردازی را نفی کند؟
این باعث میشود پژواک حکمت کمتر از آنچه که در غیر این صورت میتوانست داشته باشد، ضروری به نظر برسد. اگر چشمهایم را نگاه میکردم، میتوانستم تصور کنم که مثل همیشه در نقش لینک بازی میکردم. و اگرچه موقعیت زلدا در جامعه Hyrule متفاوت است، تعامل او با شخصیت هایی که ملاقات می کند تا حد زیادی یکسان است. اما، تصور کنید اگر نینتندو رویکرد متفاوتی در پیش گرفته بود و تصمیم میگرفت که دیالوگهای جدید Zelda را به بازیکنان بدهد. تصور کنید که به جای اینکه اجازه دهیم تری به جای او صحبت کند، بازی او را در بازی تری ببینیم. تصور کنید که او بتواند به اندازه یک شخصیت قابل بازی به عنوان یک NPC در Tears of the Kingdom، شخصیت خود را بیان کند.
این بازی به طور قابل توجهی متفاوت از سایر زلداهای دو بعدی است. در عوض، بیشتر به نظر می رسد که لینک ماجراجویی دیگری می تواند ادامه داشته باشد.
بعدی با گذشت تقریباً 40 سال، هنوز چیزی شبیه به سیاهچال زلدا وجود ندارد حتی بعد از چهار دهه. تعداد کمی از بازیها تلاش میکنند کاری را انجام دهند که Zelda انجام میدهد.
با The Legend of Zelda: Echoes of Wisdom، نینتندو تمام تلاش خود را کرد تا شاهزاده خانم عنوانی را از قهرمان زمان لباس پوشیده متمایز کند – حداقل در سطح مکانیکی. لینک شمشیر می زند، کمان پرتاب می کند و بمب می اندازد، در حالی که زلدا می تواند یک اکو از هر شی یا موجودی را که با آن روبرو می شود احضار کند تا برای او بجنگد. لینک مستقیماً مبارزه می کند، در حالی که Zelda بیشتر شبیه یک کلاس جادویی در یک RPG عمل می کند.
اوه، و او می تواند تمام کارهایی را که لینک می تواند انجام دهد نیز انجام دهد، مگر با محدودیت زمانی.
چرا لینک و زلدا هر دو نیاز به شخصیت های بی صدا دارند؟
همانقدر که زلدا در گیمپلی متمایز است، نینتندو به طرز عجیبی تصمیم گرفت که او را دقیقاً همان نقشی را که لینک در ارتباط با روایت دارد، قرار دهد. مانند لینک، این تکرار از Zelda یک قهرمان خاموش است. اگر از او سوالی پرسیده شود، مدل شخصیت او حرکاتی را انجام می دهد که نشان می دهد او در حال صحبت است، اما ما هرگز نمی توانیم کلمات او را بخوانیم. یا در موارد دیگر، تری فقط به جای او صحبت می کند.
The Legend of Zelda همیشه لینک را اینگونه مدیریت کرده است. اما برخلاف لینک، سابقه طولانی صحبت کردن Zelda وجود دارد. او یک لوح خالی ناشناخته نیست، و تبدیل کردن او به یک رمز برای بازیکن، شخصیتی را که نینتندو در چهار دهه گذشته به او داده است، حذف می کند. این به ویژه قابل توجه است زیرا Echoes of Wisdom توضیحی برای اینکه لینک یک قهرمان خاموش است، ارائه می دهد. وقتی با روستاییانی که لینک را می شناسند صحبت می کنید، یکی از آنها اشاره می کند که نمی تواند صحبت کند. بنابراین، اگر لینک به این دلیل که به طور متعارف خاموش است صحبت نمی کند، دلیل زلدا چیست؟

مرتبط
وحشی است که تخت ها پژواک بهترین ابزار حکمت هستند
با تمام هیولاهایی که می توانید احضار کنید، هرگز حدس نمی زدم که یک تخت دوقلو بزرگترین سلاح من باشد.
من اغلب از نابهنگام بودن نینتندو قدردانی می کنم. تردید این شرکت برای پیروی از جمعیت، آن را از پذیرش بسیاری از روندهای مخرب تر در بازی باز داشته است. دلیلی وجود دارد که سونی و مایکروسافت به ندرت بازیهای اول شخص جدیدی را در این نسل منتشر کردهاند، در حالی که نینتندو دو بازی اصلی Zelda، یک پلتفرمر 2 بعدی ماریو، یک نماد جدید Pikmin و Fire، یک اسپینآف پرنسس هلو و چندین بازی منتشر کرده است. بازیهای RPG ماریو (دو بازسازی/ریمستر، با یک بازی کاملاً جدید که ماه آینده عرضه میشود) از آغاز سال 2023.
قدیمی بودن نینتندو یک نعمت و یک نفرین است
نینتندو همیشه چیزهای بزرگی را در سر می پروراند، و این تا حد زیادی به دلیل تاکید آن بر گیم پلی سرگرم کننده بر روی گرافیک های بی رنگ است. ابراز علاقه کرد، اما در نهایت وارد مد NFT نشد و از فناوری هوش مصنوعی نیز اجتناب می کند، زیرا نگاه طولانی تری به تاریخچه خود دارد و در هر روند جدیدی گرفتار نمی شود. این در چشم انداز بازی های مدرن قابل تحسین است.
اما میتواند باعث شود که بازیهای نینتندو به طرز عجیبی از زمان خود عقبتر بمانند. و شخصیتهای اصلی آن (ماریو، ساموس، لینک، یوشی، کربی، هر نقش اصلی پوکمون) که قهرمانهای بیصدا هستند، مانند یادگاری از دوران گذشته است. تنها دلیلی که Zelda در این بازی صحبت نمی کند، علیرغم سابقه طولانی در داشتن شخصیت بسیار بیشتر از لینک، این است که او اکنون قابل بازی است. چرا شخصیتی که توسط بازیکن کنترل می شود باید 40 سال شخصیت پردازی را نفی کند؟
این باعث میشود پژواک حکمت کمتر از آنچه که در غیر این صورت میتوانست داشته باشد، ضروری به نظر برسد. اگر چشمهایم را نگاه میکردم، میتوانستم تصور کنم که مثل همیشه در نقش لینک بازی میکردم. و اگرچه موقعیت زلدا در جامعه Hyrule متفاوت است، تعامل او با شخصیت هایی که ملاقات می کند تا حد زیادی یکسان است. اما، تصور کنید اگر نینتندو رویکرد متفاوتی در پیش گرفته بود و تصمیم میگرفت که دیالوگهای جدید Zelda را به بازیکنان بدهد. تصور کنید که به جای اینکه اجازه دهیم تری به جای او صحبت کند، بازی او را در بازی تری ببینیم. تصور کنید که او بتواند به اندازه یک شخصیت قابل بازی به عنوان یک NPC در Tears of the Kingdom، شخصیت خود را بیان کند.
این بازی به طور قابل توجهی متفاوت از سایر زلداهای دو بعدی است. در عوض، بیشتر به نظر می رسد که لینک ماجراجویی دیگری می تواند ادامه داشته باشد.

بعدی
با گذشت تقریباً 40 سال، هنوز چیزی شبیه به سیاهچال زلدا وجود ندارد
حتی بعد از چهار دهه. تعداد کمی از بازیها تلاش میکنند کاری را انجام دهند که Zelda انجام میدهد.