من در اولین کنفرانس فناوری خود شرکت کردم … حتی قبل از اینکه اولین کار فناوری خود را بدست بیاورم

*رکورد خراش*
آره… اون منم
احتمالاً از خود می پرسید که چگونه یک فارغ التحصیل بیکار و اخیراً بوت کمپ توانست در یک کنفرانس فنی شرکت کند.
کمی به عقب برگردیم.
من الکسیس آگیلار هستم و از زیست شناسی حیات وحش و دامپزشکی به توسعه وب کامل پشته ای گذر کردم. من همیشه یک برنامه نویس نبودم، اما همیشه یک نرد بودم. بنابراین وقتی برای اولین بار مشاهده کردم که console.log (“Hello world!”) روی DOM ظاهر شد، آتشی در من شعله ور شد که قبلا هرگز آن را احساس نکرده بودم.
اخیراً این فرصت برای من فراهم شد تا در کنفرانس React Miami 2023 به صورت رایگان شرکت کنم. بهعنوان یک تغییر شغل و فارغالتحصیل اخیر از کمپ بوت، و بهعنوان یک زن در فنآوری که اوتیسم نیز دارد، معتقدم اشتراکگذاری دیدگاه منحصربهفرد من میتواند به کسی که هر یک از این جنبهها را دارد بینش بدهد. به خصوص اگر قرار باشد در اولین کنفرانس خود نیز شرکت کنند!
اسپانسر شدن
همه چیز از سال 2022 شروع شد، زمانی که من در حال یادگیری توسعه وب کامل پشته از طریق کارآموزی 100Devs بودم. من همیشه آسیب پذیری را پذیرفته ام، زیرا از طریق اصالت و به اشتراک گذاشتن تجربیاتمان است که ممکن است ارتباطات واقعی با یکدیگر ایجاد کنیم. و اگر ارتباط نباشد، هدف دیگر از تجربه انسانی چیست؟
رسانه مورد علاقه من برای بیان این آسیب پذیری همیشه نوشتن بوده است. مجلات، پست های وبلاگ Tumblr، برنامه های ژورنال و یادداشت ها، رسانه های اجتماعی؛ من همیشه بیان خودم را از طریق نوشتن آسان میدانم. سفر 100Devs من هیچ تفاوتی نداشت زیرا شروع کردم به اشتراک گذاری تجربیاتم در توییتر و از طریق وبلاگ ها. من در مورد سلامت روان صحبت کردم، ناامیدی ها و چالش هایم را تخلیه کردم، و در عموم پیشرفت کردم و ساختم.
از طریق ایجاد محتوا، من شروع به جلب توجه کردم.
مایکل لیندو، مدافع توسعهدهنده ارشد AWS AppSync، در توییتر با من تماس گرفت، از شجاعت من برای ساختن در ملاء عام تمجید کرد و هر زمان که به آن نیاز داشتم از او حمایت کرد. بعداً، در ژانویه سال 2023، متوجه یکی از توییتهای مایکل شدم که در آن گفته بود قرار است در کنفرانس React Miami سخنرانی کند! من اغلب از میامی بازدید می کنم – مثلاً بیش از یک بار در ماه – بنابراین در مورد چت حضوری صحبت کردم. اما، من به او در مورد وضعیت بیکاری خود و اینکه چگونه ملاقات ما نمی تواند در کنفرانس باشد، اطلاع دادم. (کنفرانس ها گران هستند!!!) در آن زمان بود که مایکل فاش کرد که می خواهد به جامعه خود پس دهد و از کسی برای کنفرانس حمایت مالی کند. ما تصمیم گرفتیم که تجارت منصفانه به این صورت باشد: من می توانم نامزد React Miami باشم اگر میتوانستم بهترین تاکوها را در میامی به او نشان دهم.
معامله آسانی بود 🌮
درگیر شدن قبل از کنفرانس
همانطور که همه ما می دانیم، شبکه قدرتمند است. نشان دادن افرادی که خارج از مهارت های حرفه ای خود هستند برای ایجاد یک ارتباط حیاتی است. به همین دلیل است که اغلب اوقات، چندین مصاحبه برای یک موقعیت وجود دارد. قبل از اینکه شما را به یک تیم بیاورند، آنها می خواهند تصویر بزرگی که شما هستید را بسنجند.
کنفرانس ها فقط راهی برای قرار گرفتن در معرض اطلاعات جدید نیستند، بلکه ابزاری برای شبکه سازی نیز هستند! اما شبکه سازی برای اکثر مردم آسان نیست. به ویژه آنهایی که با تشخیص سلامت روان یا سایر ناتوانی ها به چالش کشیده می شوند. من شخصاً BPD و اوتیسم دارم، یعنی ارتباط و معاشرت نیاز به کار زیادی دارد.
با نزدیک شدن به کنفرانس، مایکل بلیط من را برای من فرستاد. و اعصاب به راه افتاد.
من قبلاً به کنفرانسی نرفته بودم. من اخیراً فارغ التحصیل بوت کمپ و بیکار هستم. چه ارزشی می توانستم ارائه دهم؟ حتی در مورد چه چیزی با متخصصان صحبت کنم؟ اصلاً چگونه به آنها نزدیک شوم؟ من غرق در اضطراب و ترس شدم.
اما میدانستم که این کنفرانس میتواند نقطه عطفی برای من در یافتن شغل باشد، بنابراین فقط به خودم یادآوری میکردم: تغییر مستلزم ناراحتی است و اگر میخواهم زندگیام را تغییر دهم، باید فداکاری و #WERK را بگذارم.
بنابراین، من شروع به درگیر شدن کردم.
فکر کردم، اگر قبل از کنفرانس شروع به برقراری ارتباط کنم، ملاقات حضوری با آنها آسان تر خواهد بود. من به اولین فضای توییتر کنفرانس React Miami که توسط یکی از حامیان مالی آنها، JavaScript Jam، میزبانی می شد، پیوستم. میشل باکلز، یکی از سازمان دهندگان، و همچنین سخنرانان کنفرانس و شرکت کنندگان در کنفرانس در این فضا حضور داشتند.
هر چند گوش دادن کافی نبود. می خواستم مورد توجه قرار بگیرم. بنابراین، با دقت گوش کردم، به این فکر کردم که چگونه می توانم برای فضا ارزش قائل شوم و جسارت صحبت کردن را به دست آوردم! من در مورد حمایت مالی خود صحبت کردم و در مورد اینکه چگونه، به عنوان یک توسعه دهنده جدیدتر، از پیوستن به مکالمات عصبی بودم، زیرا ممکن است برای من خیلی پیشرفته باشد یا اینکه ارزشی برای تأمین هیچ کسی در آنجا نداشته باشم. من همچنین در مورد چگونگی شروع مکالمات و مشاوره برای شرکت کنندگان در کنفرانس برای اولین بار درخواست کردم.
من هستم بنابراین خوشحالم که در اولین فضای توییتر صحبت کردم. همه کسانی که با من صحبت کردند پرانرژی، مهربان، خوشآمدگویی بودند و توصیههای خوبی میکردند. من فالوورهای جدیدی پیدا کردم و شروع به ساختن این ارتباطات جدید کردم.
من به پیوستن و صحبت کردن در فضاهای توییتر که توسط folx در جامعه React/JavaScript برگزار میشد، مانند دن جوتان، تئو براون، و جیکوب ام جی ایوانز ادامه دادم. من شروع به پیوستن به جریانهای توییچ کردم که توسط folx در فناوریهایی مانند Dev Agrawal، Jenn Junod و Scott Steinlage میزبانی میشد. از طریق این جوامع، من با افراد بیشتری در زمینه فناوری آشنا شدم و بسیاری از آنها در React Miami شرکت می کردند!
یکی از آخرین ایده هایی که برای مشارکت داشتم انجام کاری به یاد ماندنی بود. این می توانست یک جریان یا فضای توییتر باشد، اما برای من، من یک مدیر انجمن هستم و مهارت های من شامل سازماندهی رویداد است. من عاشق گرد هم آوردن مردم هستم. مایکل از من می خواست که بهترین مکان را برای تاکو در میامی به او نشان دهم، پس چرا آن مکان را با دیگران به اشتراک نمی گذاریم؟
شروع کردم به ارتباط با ارتباطات جدیدم و یک گروه ناهار برای لذت بردن از ~ ترتیب دادمخوشمزه ترین تاکو~ در میامی
بزرگترین نکته این بود که قبل از کنفرانس شروع به ایجاد ارتباطات کردم. من می خواستم در جامعه توسعه دهندگان قابل شناسایی باشم و می دانستم که می توانم با توییتر شروع کنم. من شخصیتم را با سخنرانی در فضاهای مختلف نشان دادم. من از دوستان جدیدم با حضور در فضاها و استریم های آنها حمایت کردم. من یک رویداد گروهی ترتیب دادم. درگیر شدم.
حضور در کنفرانس
بالاخره 20 آوریل فرا رسید. ساعت 8 صبح بود. با چکمه های کوچکم می لرزیدم.
تا ساعت 11:15 صبح طول کشید تا اعصابم را قورت دهم و در نهایت به سمت کنفرانس بروم. اما من این کار را کردم.
وقتی رسیدم دقیقا درست موقع شروع ناهار بود. بنابراین من گروه ناهار خود را جمع کردم و به سمت Bodega Taqueria y Tequila در ساحل جنوبی، میامی حرکت کردیم. تاکوهای خوشمزه، مارگاریتاها، و مکالمات ناهار معمولی بود کامل راهی برای کسی مثل من برای شروع تجربه کنفرانس من. زمانی که به کنفرانس برگشتیم، بیشتر اعصاب از بین رفت، و من یک گروه خوب از دوستان داشتم که اکنون به عنوان “پایه خانه” باید داشته باشم.
در طول دو روز React Miami، همه صحبتها ضبط شد و من مدام حس زمان را از دست دادم زیرا از ملاقات با افراد جدید لذت میبردم. بنابراین، بیشتر وقتم را به جای تماشای گفتگوها صرف شبکه سازی کردم 🙈
من خیلی عصبی بودم تعجب کردم “چگونه مکالمات را شروع کنم؟” اما واقعاً آنقدرها هم که فکر می کردم بزرگ نبود. اگر یک نفر را در یک گروه می شناختم، در کنار آنها می رفتم و به آنها لبخند می زدم و سپس شروع به گوش دادن به گفتگو می کردم. معمولاً یا توسط شخصی که میشناختم معرفی میشوم، یا کسی که نمیشناختم با معرفی خود به من مقدمات معرفی گروهی را آغاز میکرد.
“چگونه ارزش ارائه کنم؟” فقط سندروم امپوستر صحبت می کرد. وقتی مردم از من میپرسیدند برای کار چه کار میکنم، به آنها میگفتم که بیکار هستم، و این معمولاً به «پیشنهاد» من منجر میشود، جایی که پیشینهام، تجربهام و آنچه به دنبالش هستم را به آنها میگویم. . با کمال تعجب، برخی به سرعت توصیه یا فرصت هایی را ارائه کردند!
بیشتر مکالمات در مورد کار مردم بود یا بسیار معمولی بود، چت در مورد زندگی خانه مردم یا در مورد میامی. اگر مکالمه ای شامل موضوعات پیشرفته تری می شد، من به چند نکته گوش می دادم و در یادداشت های تلفنم یادداشت می کردم تا در آینده به آنها نگاهی بیندازم. حتی یک بار هم احساس ناراحتی یا عدم استقبال نکردم.
بزرگترین پیشنهادات/نکته های من
خودت را بیرون بگذار!
مردم در یک کنفرانس برای شبکه هستند. ترسناک به نظر می رسد، اما واقعاً کار مهمی نیست که فقط به یک گروه بروید و شروع به گوش دادن کنید. یا کسی مقدمه ها را آغاز می کند، یا می توانید صبر کنید تا صحبتش تمام شود و چیزی شبیه این بگویید: “هی بچه ها، امیدوارم حرفم را قطع نکرده باشم! [Name] و من هستم [give your spiel]همه آنجا هستند که می توانند یاد بگیرند و ارتباطات جدید ایجاد کنند.
در مورد من، جایی که احساس میکردم نمیتوانم ارزش ارائه کنم، مهم نبود. مردم فهمیدند که من در عرصه فناوری جدیدتر هستم و قبلاً آنجا بودند. همه بسیار حمایت کردند و استقبال کردند، و حتی چند فرصت جالب به من پیشنهاد شد!
شبکه های اجتماعی را تعویض کنید و پیگیری ها را ارسال کنید
من قطعاً فراموش کردم این کار را با برخی از افرادی که ملاقات کردم انجام دهم، بنابراین این را به عنوان یادآوری می گویم: وقتی با کسی صحبت می کنید، توییتر و لینکدین او را بگیرید! و برای من، اگر کسی بود که قبلاً با او صحبت نکردهام، نام، شرکت و آنچه را که در مورد آن صحبت کردیم را در یادداشتهایم یادداشت کردم تا بتوانم بعد از کنفرانس پیامی برای پیگیری ارسال کنم. من دوست دارم قدردانی کنم، بنابراین مطمئن می شوم که به دوستان جدیدم اطلاع می دهم که از گپ هایمان سپاسگزارم 😊
عکس گرفتن
من نتوانستم با تعداد زیادی از مردم که می خواستم عکس بگیرم، اما مطمئناً تعداد زیادی از آنها را گرفتم! برخی از من را ببینید اینجا در twittersphere 🥰
تصاویر راهی عالی برای تقویت ارتباطات شما و به اشتراک گذاری آن تجربه با دیگران است. به علاوه، آنها خاطرات بسیار خوبی هستند که می توانید در کنفرانس سال آینده آنها را به یاد بیاورید
آب بیار
مطمئن نیستم که آن را از دست دادهام، اما یخچالهای لانج فقط نوشابه داشتند و من هیچ بطری آب پیدا نکردم. من قطعا پشیمانم که یتی خود را نیاوردم!
فیجت بیاور
به عنوان یک فرد مبتلا به اوتیسم، داشتن اشیاء ملموس در موقعیت های مختلف برای من مفید است. وقتی غمگین هستم، دوست دارم چیزی مانند موهایم یا یک حیوان عروسکی یا گربه ام را نوازش کنم. وقتی استرس دارم، دوست دارم فیجتی داشته باشم که بتوانم آن را بفشارم یا با آن بازی کنم.
من معتقدم حتی کسانی که عصبی هستند نیز می توانند از چیزی مشابه بهره ببرند. یادم می آید زمانی که در دانشگاه به مهمانی می رفتم، همیشه به یک فنجان در دستم نیاز داشتم تا احساس راحتی کنم. حتی اگر آب یا قهوه یا یک توپ استرس شما باشد، داشتن چیزی برای نگه داشتن آن زمین زدن است.
به بعد از مهمانی بروید
وقتی دو روز کنفرانس تمام شد، از نظر جسمی و اجتماعی خسته شده بودم. همچنین رویدادهای زیادی در عصرها و شبها اتفاق میافتد، بنابراین احساس میکردم که وقت ندارم در رویدادهای خارج از کنفرانس شرکت کنم.
اما من می خواستم کنفرانس را با صدای بلند پایان دهم و با خداحافظی گرم آنجا را ترک کنم. بنابراین رویداد عصر جمعهام را لغو کردم و دیر به مراسم جمعه شبم رسیدم و بعد از مهمانی به React Miami رفتم. و کاملا ارزشش را داشت.
من با افرادی که حتی در کنفرانس ندیدم ملاقات کردم. نوشیدنی ها سرازیر بودند (مال من یک LOL اسپرایت بود)، مردم در حال رقصیدن بودند، و بیشتر مکالمات فوق العاده معمولی بود. باید در مورد موسیقی که دوست دارم، انیمیشنی که تماشا می کنم و بازی های ویدیویی که بازی می کنم صحبت کنم. این یک راه عالی برای صحبت با همه در یک بود غیر حرفه ای محیط، و در واقع فوق العاده سرگرم کننده بود. تا ساعت 11 شب نرفتم!
تعدادی از تصاویر بعد از مهمانی را ببینید اینجا.
بالاخره خونه
به طور کلی، من فقط میتوانم از اینکه توانستم در کنفرانس React Miami شرکت کنم، تشکر کنم. تشکر ویژه از مایکل لیندو به خاطر اینکه این فرصت را به من داد و من را با فاکس شگفت انگیز در فناوری آشنا کرد. تک تک افرادی که با آنها صحبت کردم مهربان و حامی بودند. ارتباطات جدید زیادی ایجاد کردم، چیزهای جدید یاد گرفتم و فرصت های جدیدی به دست آوردم. خوشحالم که بگویم به خودم افتخار میکنم که قدم برداشتم و خودم را در آنجا قرار دادم. من اکنون نام تجاری خود را رشد داده ام و هیجان زده هستم که ببینم شغلم به کجا می رود. شاید کنفرانس دیگری در آینده نزدیک باشد… 🔮