سیاست Fallout آمازون آنقدر واضح است که فقط یک گیمر می تواند آنها را از دست بدهد.

اپیزود ششم آمازون Fallout صحنهای به قدری خندهدار با پیام سیاسی خود دارد که مرا وادار به انجام دوباره کرد. کوپر والتون گوگین با یک دوست ارتش و بازیگر همکارش به نام چارلی وایت نایف (دالاس گلدتوث) ملاقات می کند که با گروهی از رادیکال های ضد Vault-Tec که رسانه ها آنها را کمونیست می نامند، درگیر شده است. کوپر به چارلی میگوید که باید بیشتر سپاسگزار زندگیاش باشد و راههای کمونیستی را که با هم علیه آنها میجنگیدند کنار بگذارد، اما چارلی بیتفاوت است. هدف او این است که کوپر را متقاعد کند تا به یکی از جلسات او بیاید.
او با آموزش مفهوم مسئولیت امانتداری به کوپر شروع میکند و توضیح میدهد که Vault-Tec شرکتی است که صرفاً با انگیزه سود هدایت میشود و در قبال سهامداران خود مسئولیت دارد تا با فروش خزانهها ارزش خود را افزایش دهند، اما تنها در صورتی میتواند این کار را انجام دهد. نیاز طاق ها، یعنی زمانی که جهان در آستانه فاجعه هسته ای است. کوپر بدون اشاره ای کنایه آمیز کامل ترین پاسخی را که می توان تصور کرد ارائه می دهد: “به این می گویند سرمایه داری، چارلی!” اگر بلافاصله بعد از این خط یک برش وجود نداشت، شرط می بندم که والتون گوگینز را می دیدید که به دوربین چشمک می زند.

بررسی Fallout: پرفروش ترین سریال تلویزیونی در سال های اخیر
Fallout در به تصویر کشیدن روح، لحن و مضامین بازیها برای بیان داستانی جذاب برای طرفداران و تازه واردان عالی است.
این لحظه در خلاء ایجاد نمی شود. بیشتر چیزهایی که کوپر در جدول زمانی سریال پیش از آخرالزمان از سر میگذراند، باعث میشود که او از وابستگی سختش به سیستمهای بیعدالتی و نابرابری که بر جهان پیرامونش حاکم است، برنامهریزی کند. این روند قبل از ملاقات او با کوپر شروع شد. پیش از این در همان قسمت، در حالی که میزبان یک جشن بعد از فیلمبرداری تبلیغاتی Vault-Tec بود، کوپر با بازیگر دیگر، سباستین (مت بری) که نگرش بسیار پذیرندهتری نسبت به سیستم اقتصادی آخرالزمانی که تحت آن رنج میبرند، گپ میزند. او می گوید: «آینده محصولات است. «شما یک محصول هستید، من یک محصول هستم، آخر دنیا یک محصول است. برای کسانی از ما که میتوانیم آن را با موفقیت بپذیریم، میگویم آینده طلایی است.»
به آرامی، کوپر شروع به زیر سوال بردن بیشتر و بیشتر می کند. وقتی همسرش بارب (فرانسیس ترنر)، یکی از مدیران شرکت Vault-Tec، اشاره میکند که سگها اجازه ورود به خزانه را ندارند، کوپر در اقدامی اعتراض آمیز که او را شوکه میکند، سرزنش میکند. او به کوپر می گوید که آزادی ای که از دست می دهند هزینه ایمن نگه داشتن خانواده شان است. چیزی که او از گفتن به او غفلت میکند و در قسمت آخر فصل میفهمیم، این است که چارلی درست میگفت: Vault-Tec عمداً به خاطر تسلط بر بازار، پایان جهان را به ارمغان میآورد. یا همانطور که بارب آن را به هیئت مدیره توصیف می کند، یک انحصار واقعی است.
صحنه ای که در آن این نقشه فاش می شود به طرز کارتونی شیطانی است. در میان گروهی از پیمانکاران دفاعی و توطئهگران، Bud Askins از Vault-Tech (مایکل اسپر) از رقبای اقتصادی خود به عنوان “هر انسان زنده دیگری که ما نیستیم” یاد می کند و سناریویی را توصیف می کند که در آن آنها به سادگی در خزانه های خود منتظر می مانند. همه در جهان از گرسنگی بمیرند و بر اثر انفجار هسته ای بمیرند.
بارب از هر یک از آنها دعوت می کند تا آزمایش های داروینی را تصور کنند که می تواند در انبارهایی که آنها کنترل می کنند به خاطر تحقیقات بازار و سرگرمی انجام شود، در حالی که منتظر خنک شدن زمین سوخته هستند. طاق، یا جدا کردن کودکان از والدینشان به طوری که فقط باهوش ترین بچه ها زنده بمانند. مدیرعامل Bob-Co اذعان می کند: «این یک ایده سرگرم کننده است، با پایان دنیا پتانسیل کسب درآمد زیادی وجود دارد.»
Fallout آمازون مانند بازیهایی که بر اساس آنها ساخته شده است، یک طنز آشکار درباره پیامدهای اجتنابناپذیر سرمایهداری مرحله آخر است. من می گویم اجتناب ناپذیر است، زیرا نسخه ای از این در زندگی واقعی امروز پخش می شود. در حالی که واقعیت بسیار پیش پا افتاده تر است، و وجود دارد شاید آیا میلیاردرها چادر انگشت شیطان آقای برنز را انجام نمی دهند در حالی که از فکر بچه هایی که یکدیگر را می کشند بزاق می ریزند، ما یک صنعت کامل سوخت فسیلی و همچنین ارتشی از منکران تغییر اقلیم متفکر در دولت داریم که با هم کار می کنند تا سرعت بخشیدن به این روند را تسریع کنند. پایان دنیا برای منافع شخصی خودشان. سیاست Fallout تقریباً به همان اندازه که می شود پوشیده است.
هیچ اشتباهی وجود ندارد که Fallout درباره دنیایی که امروز در آن زندگی میکنیم میگوید، و با این حال، من قویاً شک دارم که برخی افراد در واقع اشتباه میکنند. به نظر میرسد که جمعیت ضد بیداری اخیراً از سواد رسانهای ضعیف رنج میبرند، به طوری که چیزی بهعنوان آشکار Helldivers 2 – سیخکشی زیرکانه فاشیسم میلیتاریستی – بهعنوان یک بازی ضدسیاسی مورد ستایش قرار میگیرد. اگر آنها بتوانند طنزی را به عنوان «دموکراسی مدیریت شده» از دست بدهند، پیام فال اوت ممکن است بالای سرشان پرواز کند.
البته، وقتی مردم در بازیها از سیاست صحبت میکنند، فقط درباره سیاست هویت صحبت میکنند، که روشی معیوب و قدیمی برای نزدیک شدن به مفهوم بسیار مفیدتر متقاطع بودن است. منظور از سیاست بازی با زنان، افراد دگرباش و رنگین پوستان است. اگر قرار باشد Fallout به خاطر سیاستش مورد انتقاد قرار گیرد، از قضا به خاطر مضامین ضد سرمایه داری آن نخواهد بود، بلکه به خاطر تمرکز بر یک زن و یک مرد سیاه پوست خواهد بود.
به این دلیل است که شرور خود، هنک ناظر کایل مکلاکلان، را بهعنوان پیرمردی تلخ نشان میدهد که همسرش او را به خاطر زنی دیگر ترک کرده است. تصور میکنم آنها از نحوه صحبتهای چارلی وایتنایف در مورد نقشهای کم عمقی که بهعنوان یک بازیگر بومی آمریکایی در هالیوود به دست میآورد، بسیار بیشتر از چیزهایی که درباره مسئولیت امانتداری شرکتها میگوید، ناراحت خواهند شد. خدا را شکر هیچ یک از میلیاردرهای تشنه به خون که نقشه پایان جهان را می کشند، ترنس نیستند، وگرنه این نمایش ممکن است سیاسی باشد.