بهترین حالت داشتن وب سایت وبلاگ شما چیست؟
هر چی میخوای بنویس…
در حال آزمایش…
انجام تمام کارهای دیوانه کننده ای که به ذهن شما می رسد!
بچه کوچولوی ناز من…
اما چه جهنمی بود این سواری!!
پیش درآمد
من به عنوان یک مهندس نرم افزار کار می کنم، پایتون زبانی است که من صحبت می کنم. فکر کردم: چرا جنگو یاد نگیریم? چرا وب سایت خود را از ابتدا کدنویسی نکنم؟ من یک جعبه شنی برای بازی دارم. میتوانم هر کاری بخواهم انجام دهم.
آیا کسی اشاره کرده است که انعطاف پذیری قیمت دارد؟
طرح
من یک یا دو روز را صرف طراحی عملکردهای اولیه نسخه اول کرده ام. من می خواستم:
- توانایی ارسال چیزی؛
- پست ها را کامنت کنید؛
- سیستم بازخورد اولیه (لطفا از آن استفاده کنید، من خیلی روی آن عرق می کنم).
- ایمیل‌های اعلان (بله، بله، من یک وبلاگ خود را پیش‌شماری می‌کنم…)
- سیستم تگ
هیچ چیز جالبی نیست، فقط برای شروع کافی است. هیچ ویژگی غیر ضروری (هنوز). فقط کافیه بتونی پست بذاری
و بعداً اگر بفهمم نویسندگی اشتیاق زندگی من است، شغلم را رها می کنم، خانه را (که مالک آن نیستم) می فروشم، همسرم را (که ندارم) می گذارم، وانت می خرم و می روم. تا آخر دنیا که می توانستم بدون مزاحمت بمانم و با ویژگی ترین وب سایت خزنده راک دنیا بسازم!!!
جانگو
چند هفته ناامید در سیاه چال های جنگو گذشت. منحنی یادگیری مثل یک سنگ شیب دار بود و من بز کوهی نیستم. من در حال بررسی مستندات و آموزش های زیادی بودم، اما جنگو چیزهایی در زیر کاپوت دارد. زمان برد تا اینکه متوجه شدم در پشت صحنه چه اتفاقی می افتد و چیزها چگونه به هم مرتبط هستند. تا اینکه در نهایت ایده‌ای تقریبی داشتم که وقتی چیزها کار نمی‌کنند، میتوانم اشکال‌زدایی را شروع کنم (و چیزها دائماً کار نمی‌کنند، مخصوصاً وقتی تازه شروع به کار کرده‌اید).
هر چند ممکن است احمقانه به نظر برسد، من در ابتدا به css فکر نمی کردم (اوه، بوت استرپ چیست؟). بنابراین مجبور شدم آن یکی را نیز یاد بگیرم تا وب سایت وحشتناک به نظر نرسد. منظورم وحشتناک وحشتناک است.
چند هفته سخت به جلو، من یک نسخه کار بر روی کامپیوتر خود دارم. من می توانم مقاله بنویسم. میتونم نظر بدم من می توانم به خودم یک موز بدهم (و شما هم می توانید!) من به خودم افتخار می کنم.
اما آن sqlite به نظر من مشکوک است، بیایید در گوگل جستجو کنیم که آیا باید از آن استفاده کنم.
مهاجرت ها
بعد از مدتی…
درست است، بنابراین گوگل postgresql را پیشنهاد می کند. من کی هستم که بحث کنم؟..
آه، مهاجرت های قدیمی چطور؟ هوم… بیا حذفشون کنیم. من میتوانم مهاجرت ها به هر حال در هر زمان، پس تفاوت چیست؟
PS بله، بعداً من نیز همین کار را در وب سایت تولیدم انجام دادم. همانطور که می گویند، نابرده رنج گنج میسر نمی شود. حالا دیگر مهاجرت ها را حذف نمی کنم.
PPS در این مرحله من چیزی در مورد پایگاه داده نمی دانستم. SQL در مقابل NoSQL؟ طراحی دی بی؟ ناهنجاری ها؟ فقط چند خط پایتون در مدل بنویسید کار می کند!!
میزبانی
وب سایت – بررسی کنید. پایگاه داده – بررسی کنید. حالا بیایید پیدا کنیم که کجا می توان وب سایت شگفت انگیز من را میزبانی کرد.
بعد از یک روز…
شلیک کن، گران است.
چند روز بعد…
منظورتان چیست که من نمی توانم وب سایت خود را در هاست اشتراکی میزبانی کنم؟
زمان میگذرد…
بله، من یک سرور از شما سفارش دادم، اما برای میزبانی برنامه جنگو به حقوق مدیر نیاز دارم. نه، من از سازنده وب سایت شما استفاده نمی کنم. باشه من پولم رو پس میخوام
…و در…
شاید یک راه حل ابری؟
…تیک تاک…
چی؟؟ برای این کار چقدر میگیرید؟؟؟
… و من شروع به تعجب کردم …
آیا فقط باید یک دامنه بخرم و آن را روی رایانه محلی خود میزبانی کنم؟
…و خوشحالم که نکردم…
در پایان ارزان ترین VPSی را که پیدا کردم استفاده کردم. این احساس بسیار خوبی بود که بالاخره خانه ای برای کودکم داشتم.
حالا وقتی میزبانی را دارم، لذت واقعی شروع می شود. بیا تا ببینی من واقعاً در مورد چه چیزی صحبت می کنم!
