بازی

The Plucky Squire داستان بی حد و حصری نیست که امیدوارم باشد

Plucky Squire لذت بخش است. بن اسلج خود TheGamer نیز در نقد خود به این نکته اشاره کرد و روشی را که در آن چندین سبک هنری مختلف و مکانیک های جاه طلبانه را در یک بسته واحد ترکیب می کند، تحسین کرد. یکی که استودیو گیبلی، پوکمون و زلدا را به یکباره تکرار می کند.




اکنون چند ساعتی به ماجراجویی می پردازم و همچنان متوجه می شوم که از تک تک ترفندهای جدیدی که از کیسه به ظاهر بی ته خود بیرون می کشد، شگفت زده می شوم، در حالی که نزدیک شدن به شخصیت های دوست داشتنی و ویژگی های متمایز آن ها بسیار سخت بوده است. به نظر می رسد داستانی قبل از خواب برای شما در کودکی تعریف می شود، از اینکه ببینید به کجا می رود و در صفحه بعدی چه افشاگری هایی در انتظار شماست. متأسفانه برای The Plucky Squire، این فقط یک راه است.

پس از فاش شدن آن، من و هزاران نفر دیگر با حیله اصلی پریدن از یک کتاب جلد سخت به دنیای واقعی، جایی که یک قهرمان پرخاشگر می‌توانست روی میز پسر جوانی که مشتاقانه این داستان‌ها را می‌خواند، پرسه بزند، غرق شدیم. بیشتر اوقات از ایستگاه کاری یک فرد چهل ساله تقلید می کند، اما جادو هنوز وجود دارد و به حساب می آید.


در حالی که مبارزات و معماهایی که در هر هواپیما با آنها درگیر می‌شوید، چیزی را باقی می‌گذارد، عمل پرش از یک کتاب داستان به دنیای واقعی هرگز قدیمی نمی‌شود.

چند بار اول که از کتاب عنوان خارج شدم و متوجه شدم که می‌توانم صفحات آن را خودم ورق بزنم یا آن را کج کنم تا بر اشیاء درونم تأثیر بگذارم. اما مانند همه اسباب بازی های خوبی که در نگاه اول تخیل شما را جذب می کنند، به زودی به یک حس روتین تبدیل می شود.


حداقل در حال حاضر، هر پازل یا رویارویی رزمی که تصادفاً با آن برخورد کرده‌ام، تنها یک راه‌حل دارد و هر تمایلی برای حرکت خارج از جعبه یا ایجاد آینده خود در این کتاب داستان با امکانات به ظاهر بی‌پایان، به عقب رانده می‌شود. گاهی اوقات، فرصتی برای بازی کردن با پازل های کلمه ای برای تهیه قارچ از پنیر است، اما این حواس پرتی های لحظه ای به راحتی از دست می روند و به تجربه اصلی وارد نمی شوند.

The Plucky Squire یک بازی آسان برای تعریف است، و بعد از اینکه خواهرم این آخر هفته راندم و سطوح ابتدایی را به او نشان دادم، او دچار تغییر و تحول شد. اما هر چه بیشتر بازی می‌کردیم و بیشتر وارد داستان می‌شدیم، به یک روال قابل پیش‌بینی و شبیه به زلدا از پازل‌ها و مینی‌گیم‌ها و مبارزات تبدیل می‌شد که تنها مسیر مرتبط به جلو بود. گاهی اوقات می‌توانید برای یافتن راه‌حل‌های خاص به صفحات قبلی بازگردید یا کلکسیون‌ها را انتخاب کنید، اما اینها بیشتر یک توهم انتخاب هستند تا آزادی واقعی.


جوت در حال بالا رفتن از یک برج در حیاط وحشی

اگر اصلاً کنجکاو هستید که اسرار این بازی را کشف کنید، توصیه می‌کنم هر وقت فرصتی داشتید صفحات قبلی را به عقب ورق بزنید.

شاید من از The Plucky Squire انتظار چیزی را داشتم که هرگز قصد نداشت آن را به من بدهد، اما وقتی فرض اصلی شما در مورد شخصیتی است که منشا دوبعدی خود را تغییر می دهد و به دنیای بیرون نفوذ می کند، خیلی دور از ذهن نیست که مکانیک های گیم پلی بازی را انتظار داشته باشیم. آن فرض را پیگیری کنید اما هر زمان که کتاب را ترک می‌کردم، دریافت شیء مورد نیاز برای پیشرفت بود، زیرا امواج دشمنان را شکست دادم، چالش‌های پلتفرمینگ را پیمایش کردم و تکه‌هایی از یک آیتم را جمع‌آوری کردم. همه اینها سرگرم کننده بود، و پر از مینی گیم ها و تصاویر ابتکاری بود، اما خطی بودن چیزی است که در نهایت بازی را عقب نگه می دارد.


اگر The Plucky Squire یک ماجراجویی فانتزی معمولی بود که با دست طراحی شده بود با همان عناصر دوستی و هوس باز هم به طرز بیمارگونه لذت‌بخشی بود، اما تا اینجای کار، تقریباً به اندازه کافی متعهد به یک پیش‌فرض قانع‌کننده نیست. حداقل در مورد آزادی بازیکن نه، و اینجاست که واقعا اهمیت دارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا